فاطمه زهرا (س) بندر ترکمن

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

تاثیر شخصیت مادر، در تربیت دینی فرزند

25 خرداد 1395 توسط غریبی فر

تاثیر شخصیت مادر، در تربیت دینی فرزند

 

فاطمه جهانتیغ

بهار 95

موضوع: تأثیر شخصیت مادر در تربیت دینی فرزند

تعریف و تبعیین:

اسلام برای بهبود اجتماع و اصلاح شئون جامعه کوشش به اصلاح زن کرده و ملاک مدنیت را به او وابسته دانسته است. و نیز داشتن فرزندان که کارگردانان جامعه فردایند، توجه به مادر خوب داشته و در انتخاب او توصیه های بسیار کرده. (مطهری، 53:1359)

آنگونه که حق زنان پاک دامن و واقعی است، اسلام به آنها شخصیت عظیم داده و بی مهری ها و بی توجهی های گذشته و بعد را نسبت به زنان مردود ذکرمی کند. شخصیتی که اسلام برای زن قائل شده به حدی است که دیگر آنان را نیازی نیست در کوچه و خیابان افتند و خود را محبوب القلوب نشان دهند.(همان:56)

قرآن کریم در ذکر داستانهایی فقط از مردان نام نبرده بلکه اززنانی همچون، همسر حضرت آدم، حضرت مریم و مادر حضرت موسی (علیهم الاسلام) نیز به نیکی یاد کرده است.(بهشتی،43:1360)

از جمله وظایفی که زن بر عهده دارد، مسئله ی مهم تربیت فرزندی نیک و صالح است وجود فرزند در روایت به «گل» تشبیه شده است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند:«الواحد الصالح ریحانه من ریاحین الجنته»؛«فرزند صالح گلی از گلهای بهشت است.»

وجهه تشبیه فرزند به گل این است که فرزند در سالهای نخست زندگی، مخصوصاً نوزادی از نظر ظاهری و جسمانی همانن گل بهاری، جسمی دارد بس لطیف و نازک و روحی دارد با عاطفه و طراوت که نیاز شدیدی به حفظ و نگه داری دارد. و اگر از او مواظبت نشود هر لحظه ممکن است لطافت و چذابیت خود را از دست بدهد.همانطور که در جهان متمدن امروز شاهد از بین رفتن بسیاری از کودکانی هستیم که بر اثر بی توجهی والدین رشد کمی و کیفی خود را از دست داده اند و دچار نارسایی جسمی و روانی می شوند. (زهادت،109:1386)

توجه و تکریم فرزند و هم چنین تربیت صحیح او از دیر باز مطمح نظر بوده است، که از زمان حضور بشر بر این کره ی خاکی مورد توجه قرار گرفته بوده است.

تربیت دینی از نظر اسلام و قرآن از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است و از آغاز زندگی فرزند باید بدان توجه کرد.

پیترز تربیت را فرآیندی می داند  که دارای روش و محتوی است، در زبان فارسی، هر دو کلمات تعلیم و تربیت هم در مورد انسان و هم در مورد حیوان به کار می روند؛ حتی تربیت درباره ی گیاهان نیز کاربرد دارد. و تربیت از پرورش عظلات بدن تا کمالات معنوی را شامل می شود. (شرفی،156:1392)

در مورد تربیت تحقیقات فراوانی صورت گرفته است از جمله:

شریعتمداری (1385) در تألیفی تحت عنوان تعلیم و تربیت اسلامی، به آیین تربیت فرزند در اسلام پرداخته که از صفحه 75 تا 91 مورد استفاده در این تحقیق قرار گرفت.

بهشتی (1360) در تألیفی تحت عنوان تربیت از دیدگاه اسلام به این موضوع پرداخته که از صفحه 43 تا 59 مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

موسسه فرهنگی قدرتی ولایت (1386) در تألیفی تحت عنوان شخصیت زن ها، به این موضوع پرداخته که از صفحه 94 تا 98 مورد استفاده قرار می گیرد.

مطالعات انجام شده به مباحثی همچون تربیت از منظر اسلام، آیین و ابزار تربیت، لزوم نیاز به تربیت و … پرداخته و کمتر به نقش مادر در تربیت دینی فرزند اشاره نموده اند.

حال با عنایت به مطالب فوق این سوال مطرح می گردد که شخصیت مادر چه تأثیری بر تربیت دینی فرزند دارد؟

ضرورت: درجامعه امروز با وجود اینکه مادران و زنان به تحصیلات عالیه دست می یابند و از لحاظ میزان اطلاعات نسبت به مادران گذشته و پر بارتر هستند جای این تعجب است که فرزندان امروز با توجه به میزان سواد مادران و امکاناتی که در اختیار دارند آنجوریکه باید بر مسائل دینی پایبند نبوده و برای ارزش های دینیاهمیت قائل نمی شوند که بیشتر این مورد به بحث تربیت دینی مادران مرتبط می شود.

اهمیت و ضرورت:

هر جامعه به افرادی نیاز دارد که با آنها بتواند خود را رشد دهد و یا بازسازی کند. در واقع افراد یک جامعه نقش بسزایی در سعادت آن جامعه خواهند داشت، با توجه به این که، در دین اسلام انسان یالقوه می تواند به کمال برسد.(شرفی، 181:1392)

اگر در جامعه اسلامی احساس شود که افراد آن جامعه از این توانایی خود بهره کافی زا نمی برند، با اینکه می توانند پیشرفت کنند امام تلاشی در این زمینه انجام نمی دهند. هر وجدان بیداری به تکاپو می افتد که جامعه خویش را نسبت به مشکلی که دارد آگاه کند و در صورت توان وضعیت جامعه را بهبود بخشد. (همان:183)

بهترین راه حل برای رفع دفع مشکل جامعه، تربیت صحیح فرزندان آن جامعه است. چرا که همین فرزندان در طول زندگی خود نقش های فراوانی را در صعود یا سقوط یک ملت ایفا خواهند کرد و آثار اجتماعی زیادی در پی دارد.

لذا لازم است به  این موضوع که فرزند چگونه ازجانب خانواده تربیت شود تا تأثیر خوبی بر رشد جامعه بگذارد، پرداخته شود. تا جامعه ای عاری از این مشکل داشته باشیم.

گر تربیت کنی ز ملک بگذرد بشر                          و تربیت کنی به ثریا رسد ثری

«سعدی»

شریعتمداری: در رابطه با بحث در مورد تعلیم و تربیت در اسلام سخن گفته است و بیان کرده با توجه به گستردگی قلمرو تربیت وظایف مشکل است اما با توجه به پاره ای از جوانب از جمله حیات انسانی مثل، رشد و تکامل فردی، اصلاح جامعه، و … ما را به طرح و بررسی ویژگیهای تعلیم و تربیت و هدفهای آن ترغیب می کند. ایشان تربیت را در بعد اسلام بررسی کردند و به نقش مادر در تربیت اشاره نکرده اند.

بهشتی: وی در تألیفات خود در رابطه به تربیت از دیدگاه اسلام پرداخته و بیان کرده و گفته است در سیستم تربیتی اسلام، آزادی های صحیح و معقول، برای انسانها کاملاً رعایت می شود. و ایشان تربیت را درابعاد مختلف مورد بررسی قرار داده و نقش مادر را در تربیت کمتر مورد بررسی قرار داده اند.

طباطبایی: یک قسمت متن نقد وی در رابطه با حقوق زن و احکام و قوانین مربوط به زن و همچنین مقایسه ی زنان و جایگاه آنان در ملت های مختلف را مورد بررسی قرار دادند و کم تر به تأثیر شخصیت مادر در خانواده و تربیت نیروی جوان جامعه پرداخته شده است.

پیشینه:

از آنجایی که انسان موجودی دو بعدی است و هنگام تولد بعد مجردش همچون لوحی سفید می باشد و به واسطهی تربیت پدر و مادر وجود مجردش شکل می گیرد لذا لازم است والدین کودک، اصول تربیت لازم برای پرورش یک انسان را بدانند و اعمال کنند.شریعتمداراختلالات خواندن و روش هاي درمان آن(75:1385)

بنابراین تربیت به صورت عمومی و تربیت به صورت خاص از جمله مباحث مهمی است که باید بیش از پیش به آن پرداخته شود. که در این راستا تحقیقات و پژوهش های زیادی صورت گرفته است که نمونه هایی از آنها اشاره می شود: (همان:76)

شریعتمداری (1385) در تألیفی تحف عنوان تعلیم و تربیت اسلامی، به آیین تربیت فرزند در اسلام پرداخته که ادامه در برگه مورد استفاده در این تحقیق قرار خواهد گرفت.

بهشتی (1360) در تألیفی تحت عنوان تربیت از دیدگاه اسلام به این موضوع پرداخته که ادامه در برگه مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

طباطبائی (1363) در تألیفی تحت عنوان زن در اسلام در رابطه با نقش زن مطالبی را مورد بررسی قرار داده که در ادامه در برگه مورداستفاده قرار خواهد گرفت.

در تحقیقی که کاشانی (1392) تحت عنوان:«تأثیر والدین بر تربیت فرزند»به منظور پاسخگویی به سوال:«آیا والدین بر تربیت فرزند تأثیر می گذارند؟» انجام داده با استفاده از روش کتابخانه ای در بین جوانان و کودکان انجام گرفته، محقق داده های خود را با استفاده از روش کتابخانه ای در بین جوانان و کودکان انجام گرفته، محقق داده های خود را با استفاده از ابزار خویش جمع آوری کرده و در تحلیل داده ها از روش تحلیل ثانویه استفاده نموده است و عنوان می دارد که والدین نقش بسزایی در تفکرات و تربیت خود دارند چرات که فرزند در محیط خانواده تکامل یافته می شود و از بدو تولد نظاره گر رفتار والدین خویش و در صدد الگو برداری از آنان می باشد.

به بیان ساده تر می توان بیان کرد که کودکی مانند لوح سنگی است که قابلیت حکاکی بر آن وجود دارد و والدین آنگونه که هستند قابل روئیتند و کودک آنها را مورد اطمینان خود قرار می دهد و از آنها الگوبرداری می کند و تربیت کودک وابسته به رفتار والدین است.

سوالات

سوال اصلی:

شخصیت مادر چه تأثیری بر تربیت دینی فرزند دارد؟

سوالات فرعی:

1-     واژه ی تربیت و دین به چه معناست؟ یا مفهوم تربیت دینی چیست؟

2-     تربیت دینی فرزند چه اهمیتی دارد؟

3-     میزان تأثیر مادر، در تربیت دینی فرزند چقدر است؟

4-     چه راهکارهایی را اسلام برای تربیت دینی فرزند وجود دارد ارائه داده است؟

اهداف:

بی شک هر تحقیق و پژوهشی اهداف خاصی را شامل می شود که در راستای نیل به آن اهداف، چنین پژوهشی انجام گرفته است و این تحقیق از ایم امر متشنا نبوده و مشتمل بر اهداف ذیل است:

هدف اصلی:

بررسی تأثیر شخصیت مادر، در تربیت دینی فرزند.

اهداف فرعی:

1-     مشخص نمودن مفهوم تربیت بدنی

2-     مشخص نمودن اهمیت تربیت فرزند در اسلام

3-     مشخص نمودن میزان تأثیر مادر، در تربیت دینی فرزند.

4-     مشخص نمودن راهکاری اسلام برای تربیت دینی فرزندان.

فرضیه تحقیق:

در صورت جزیی شخصیت مادر در تربیت دینی فرزند موثر است.

روش تحقیق:

این تحقیق به روش کتابخانه ای و فیش برداری تدوین شده است.

چکیده:

این مطالعه با هدف بررسی تأثیر شخصیت مادر، در تربیت دینی فرزند انجام و در آن تلاش گردیده تا به این سئوال پاسخ داده شود که «شخصیت مادر چه تأثیری بر تربیت دینی فرزند دارد؟» و تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی و روش به کار رفته در این مطالعه اسنادی است. داده های مورد نیاز متناسب با اهداف و سوالات تحقیق با استفاده از روش فیش جمع آوری و در تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. از مهمترین نتایج این مطالعه می توان به موارد زیر اشاره نمود:

پدر و مادر هر یک به نوبه ی خود تأثیری بر تربیت فرزند دارند. اما در این میان مادر نقش پر رنگ تری را ایفا نمی کند چرا که بیشتر با فرزند در ارتباط است.

آنچه که باید مدنظر قرار گیرد اخلاق مادر است چرا که فرزند شاهد نمونه ای است که مفاهیم مذهبی و اخلاقی را از او می آموزد.

این امر بسیار اهمیت است که مادر، در مسیر تقوای الهی باشد و تربیتش را بر اساس پرهیز از گناه و عبارت خداوند متعال قرار دهد.

کلید واژه ها: زن، تربیت، دین، فرزند.

مفهوم شناسی واژه تربیت و دین

نویسندگان فرهنگ و لغت به گونه های مختلفی به تعریف واژه ی تربیت پرداخته اند. اما از بین تعاریفريال تعریف زیر کامل تر و جامع تر است:

“تربیت” به معنی پروردن، پروراندن، آداب و اخلاق را به کسی آموختن است و نیز پرورش بدن به وسیله انواع ورزش است.(دهخدا 384:1385)

آنچه از تربیت تعریف شده بود، آنچه بود که جامعه شناسان بیان کردند، اما به بیان ساده تر  می توان گفت:«پروراندن هر چیزی است به گونه ای که شایسته آن است و این معنا گیاهان، حیوانات و انسانها را شامل می شود که در این مبحث 2 چیز مدر نظر است:1- چیزی که مورد تربیت قرار می گیرد2- هدف از تربیت آن»

دین نوعی زندگی است و تربیت دینی، فرآیندی است که آدمی را برای نحوه خاصی از حیات مهیا می سازد.(حسنی، 189:1379)

هدف تربیت دینی آن است که افراد جامعه را در فهم دین یاری رساند تا انها بتوانند آگاهانه درباره آن بیندیشند. این کار زمانی ممکن است که ازهان و عواطف آدمی، درهای خود را به روی دین نبندند و تصور نشود که دین چیزی منسوخ و مطالعه آن فاقد ارزش است؛ بنابراین تنها را سعادتمند شدن انسان، بهره مندی او از تعلیم و تربیت دینی است. (رحیمی 41:1380)

به عبارت دیگر می توان بیان کرد مه تربیت دینی به منظور آشنا ساختن افراد با جریان کسب معرفت ایمانی و عقاید دینی است و همچنین پذیرش سنت ها و اعمال دنی، توجه به ملاحضات اخلاقی و رفتاری مورد تأیید دین و به عبارت دیگر ایجاد یا پرورش ایمان در افراد را در بر می گیرد.(خاکپور،149:1381)

مفهوم شناسی واژه:

نویسندگان فرهنگ و لغت و لغت به گونه مختلفی به تعریف واژه ی تربیت پرداخته اند. اما از بین تعاریف، تعاریف زیر جامع تر و کامل تر است:

واژه تربیت، مصدر باب تفعیل، ریشه «ربو» و در لغت به معنای رشد و افزایش یافتن و اصلاح چیزی آمده است. ابن منظور می گوید«تربیت»،«ربو» به معنای زیادتی، رشد، نمو و نگه داری است.(ابن منظور،46:1371)

راغب اصفهانی تربیت را، تغییر تدریجی امری می داند، به گونه ای که آن چیز به حد تمام برسد.

ابن فارس نیز معتقد است:«اقدام بر اصلاح چیزی را تربیت می گویند»

صاجبنظران مکتب های گوناگون عمل و تربیتی هر کدام تعریف خواصی را بر اساس گرایش و سلیقه ارائه داده اند. به بیان ساده تر می توان گفت در معنای لغوی تربیت، مفهوم پرورش دادن، شکوفا ساختن، رشد دادن و فراهم آوردن زمینه های به فعلیت رساندن استعدادهای درونی و بیرونی مکربی را از آن برداشت کرده اند.

تربیت فرزند و اهمیت آن

کودکی همانند نهار نورسی است هر نهال برای آنکه رشد کند به زمین خاصی و مقدار معینی نور و آب و سایه و آفتاب نیازمند است. هر کودکی نیز تحت شرایطی مناسب و با ویژگی های خاص رشد می کند. هرگاه این زمینه های فراهم گردد، وی همچون نهال پس از روئیدن به مرحله ی شکوفایی می رسد. مساعدترین محیطی که باید چنین زمینه ایی را برای کودکان فراهم آورد (کانون مقدس خانواده) است.

برخی از والدین مسئولیت خود را در تأمین نیازمندیهای مادی فرزندان خلاصه کرده و تصور می کنند مسئولیت آنان منحصر به تأمین نیازهای جسمی فرزندشان است. و دیگر وظیفه ای ندارند، در صورتی کههر والدینی، خصوصاً مادران موظفند در مورد اساسی ترین مسئله زندگی یعنی (تربیت فرزند) بکوشند و واضح است که هرگاه بتوانیم فرزندان امروز را صالح بارآوریم ثمره آن پیدایش جامعه ای صالح خواهد بود. (شرفی، 98:1392)

کار سازندگی مادر بدون خودسازی امکان پذیر نیست. زنان افتخارشان باید این باشد که در درجه ی اول همسر خوب و در درجه دوم مادری نمونه باشند که این افتخاری برای آنان نزد خداوند است.

مفهوم شناسی

تربیت اساسی ترین و ضروری ترین و ابتدایی ترین نیاز بشر است. در تمام جوامع و ملل و فرهنگ ها روی این مسئله تکیه ی فوق العاده می کنند، که فرزندانشان بر اساس فرهنگ و سنن ملی و میهنی قومی پرورش یابند و سنت های گذشته ی خود را به آنها منتقل می کنند در آغاز هر کس تلاش می کند که فرزندش به خوبی تربیت شود. منتهی به فرموده ی قرآن مجید هر فرد یا حزبی به نحوی به کرده و عقاید و فرهنگ خود دلبسته است. کودک روحیه ای بسیار حساس و ظریف دارد. اطراف او پر از انسانهای مختلف و با اخلاق و متفاوت و گوناگون و رفتارهای ناهمگون می باشد امکان دریافت همه نوع رفتار و کردار و گفتار از اطرافیان را دارد طبق فرمایش امام علی (علیه السلام)، به فرزندش امام حسن (علیه السیلام) که فرمود (و انما قلب الحدث کان الخاتمیه ما القی فیما من شی قلبته) قلب فرزند نور است مانند زمین خالی است خالی از بذر و گیاه، هر تخمی در ان افشانده شود همان رشد می کند. (مقام معظم رهبری، 36:1381)

از نظر اسلام ابتدا باید انسان و ابعاد وجودی و نیروها و استعدادهای او را شناخت و آن گاه به تربیت او پرداخت. و چون شناخت حقیقت ژرف و نامنتهای وجود انسان به طور کامل مشکل است و پرورده های بستر  غرایز و مادیات، عقل و تعیین آدمی را احاطه کرده و خود قادر به برنامه ریزی و تهیه ی قانون کلی که در جمع ابعاد، تأمین کننده صلاح و سعادتش باشد نیست؛ خدای انسان که آفریننده ی انسان و ربّ و پرورنده حقیق اوست برنامه های تربیتی او را تعیین فرموده و توسط پیامبرانش به انسانها ابلاغ نموده است.(شریعتمداری، 88:1385)

از آیات 84 تا 87 سوره مبارک انعام اهمین فرزندان صالح در معرفی شخصیت انسان استفاده می شود، زیرا خداوند برای معرفی مقام والای حضرت ابراهیم (علیه السلام) قهرمان بت شکن، شخصیت های طوری که از میان 25 نفر از پیامبران که نامشاندر مجموع قرآن آمده است در این آیات نام 16 نفر از فرزندان و بستگان ابراهیم (علیه السلام) و نام یک نفر اجداد او آمده است و این در حقیقت درس بزرگی برای عموم مسلمانان که بدانند شخصیت فرزندان و دودمان انها محسوب می شود و مسائل تربیتی و انسانی مربوط به نها فوق العاده اهمیت دارد. (فرهادیان، 47:1380)

اهمیت و ضرورت تربیت انسان را انکار کند: اختلافات همه در اهداف و روش تربیت است. و هنوز به سیاهی و پلیدی گناهان نیالوده است.(شرفی،160:1392)

والدین باید سرمش امید، اطمینان، صبر، تحمل، پشتکار و ایمان و تقوا باشند. که بذراین حضایل پسندسده را در نهاد فرزندان خود بکارند.

فرزندان ناسالم علاوه بر اینکه خود از یک رنج روحی در عذابند، خبر از مرض روحی و اخلاق والدین می دهند. وقتی که والدین از تعادل سلامت جسم و جان محرومند از تعادلی بهره مند نیستند و بازندگی تلخ و طاقت فرسایی دست به گریبان می باشد.

نقش مادر در تربیت دینی فرزند

کودک بیش از هر کس با مادر در تماس دارد، مفاهیم مذهبی و اخلاقی را از او می گیرد، در رفتارها او را نمونه و شاهد خود قرار می دهد بر این اساس، پرورش مذهبی و اخلاقی از وظایف اولیه اوست. اینامر مخصوصاً باید در سالهای اول زندگی پایه گذاری شود؛ هنگامی که طفل خود خردسال است، کلمه توحید را بر زبانش جاری سازد و گوش او را با کلماتی آشنا سازد، در چنین صورتی است که خاطره های، فراموش نمی شوند و برای همیشه جاودان می ماند. پیش از آنکه دیگران ذهن کودک را مشعول و آلوده نمایند، مادر باید خود را سرگرم او کند و مفاهیم خوب و بد را در ذهنش استوار و ریشه دار سازد و بذرهای اعتقادی را در دل او بپاشد و خوبی ها و رفتارهای او را بر اساس سنت الهی جهت دهد.(موسسه فرهنگی قدر ولایت،98:1386)

کودک از راه لمس، بوئیدن، چشیدن، شنیدن و دیدن با جهان خارج ارتباط برقرار می کند ایجاد ایمان در دوران کودکی بر این ساس باید استوار باشد، او باید از راه شناخت پدیده های جهان، هدا را بشناسد و به وجود او مومن و معتقد گردد. طفل را نباید از کودکی ازخدا ترساند، بلکه همواره باید از مهر و عواطف او، محبت و دوستی او، مواهب و زیبایی های او بحث کرد، داشتن خدای مهربان برای کودک بهتر ار خدایی که جبار و منتقم است.

مادر و تأثیر او در تربیت:

مقام زن و تأثیر او در تربیت:

اسلام برای بهبود اجتماع و اصلاح شئون حیاتی جامعه کوشش به اصلاح زن کرده و ملاک مدنیت را به او وابسته دانسته است و نیز برای داشتن فرزندان صالح که کارگردانان جامعه فردایند توجه به مادر خوب داشته و در انتخاب او توصیه های بسیار کرده است.(مطهری،53:1359)

آنگونه که حق زنان پاکدامن و واقعی است، اسلام به آنان شخصیت عظیم داده و بی مهری ها و بی توجهی های گذشته و بعدی را نسبت به زنان مردود ذکر می کند. شخصیتی که اسلام برای زن قائل شده به حدی است که دیگر انان را نیازی نیست در کوچه و خیایان افتند و خود را محبوب القلوب نشان دهند. (همان:56)

نه تنها در عمل بلکه در توصیه ها و سفارشات تا لحظات آخر حیات پیامبر (ص) که در بستر مرگ افتاده بود به گوش می رسید. قرآن که کتاب آسمانی مسلمین است در مقایسه با مقام مرد و زن از نظر اسلام یادآور می شود که مقام زن کمتر از مرد نیست.(همان:57)

به بیانی دیگر مربی انسان ها زن است، سعادت و شقاوت کشوها بسته به وجود زن است، زن با تربیت صحیح خودش انسان درست می کند و کشور آباد می کند، مبدأ همه ی سعادت ها از دامن زن بلند می شود.

روایتی معروف از رسول خدا (صلی الله علیه و آله): در این روایت ایشان می فرمایند: بدانید شما حافظ صالح هستید و همه ی شما در برابر کسانی که حافظ صالح آنان هستید مسئولید.(کرمی32:1386)

به بیانی دیگر می توان گفت:«زن نیز حافظ مصالح خانواده ی شوهر و فرزندان اوست و در برابر آنان مسئول است».

زن در نقش مادری

ام به معنای ریشه و سرچشمه است و یه خاطر اینکه کودک حداقل 6 ماه و حداکثر 9 ماه در رحم زن است و با تمام قوا جسم و روح خود را از مایه های وجود زن می گیرد، دائم از کارگاه جسم و اعصاب و جان زن تغذیه می کند، از وجود او نسبت به کودک تعبیر به ام شده است. در حقیقت مادر اصل ریشه و سرچشمه ی کودک است. مدت اقامت نطفه در صلب پدر بسیار اندک ولی در رحم مادر نزدیک به دویست و هفتاد روز مهمان است.(زهادت،109:1386)

به بیانی دیگر اغلب گیرندگی و اثر پذیری او از مادر است، و به همین علت حسابی که اسلام برای مادر باز کرده برای غیر او باز نکرده است. حیثیت مادر بودن باید برای او ثابت و پابرجا بماند وگرنه نسل خوبی به وجود نخواهد آمد. دامان مادر نخستین مدرسه و اولین پایگاه تربیتی است. در این مدرسه کودک علم و اخلاق و دین می آموزد. مهم این است که آنچه کودک در این مدرسه می آموزد برای همیشه نزد وی می ماند.

طفل که پا به عرصه ی این جهان می گذارد کاملاً متکی به مادر است، برای کسب غذا او به، به دست آوردن هر چه مادر بگوید عمل می کند، بر این اساس تا مادر خود را از عوامل فساد و اخلاق نادرست دور نبیند نمی تواند به او متکی باشد.

در جهان امرزو و پیشرفت تمدن خیلی زود رابطه ی پدران و مادران را از فرزندان قطع می کند. آن چنان که پس از بزرگ شدن کودکان، کمتر روابط عاطفی میان آنها دیده می شود.

مادر از 2 جهت حایز نقش ویژه ای در تربیت فرزند است، ابتدا اینکه کودک مهمترین سالهای تکوین شخصیتش را دز محیط اسن و الفت با او می گذراند و این سالها، فرصت کم نظیری برای اکتساب عادات، صفات و سایر ویژگی های رفتاری از مادر است. (بهشتی، 44:1360)

از جهت دیگر، مادران به احاظ عواطف سرشار و خالصانه ی خود، پناهگاه مطمئنی برای کودک هستند و فرزند هر زمانی که احساس ناامنی می کند، ابتدا به مادر پناه می برد و امنیت مورد نظر خودر را در آغوش وی جست و جو می کند از همین روی در تکریم جایگاه مادری، سخنی از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل شده که فرمودند:«مادر خود، مادرخود، مادر خود را رعایت کن، سپس پدر خود را از آن کسانی را که به تو نزدیکترند».(همان:47)

تأثیر رفتار و اخلاق مادر در فرزند

با توجه به تجربیات جوامع دیگر که زمانی تصور می کردند که اگر تنها به آموزش علوم و فنون بپردازند به سعادت موعود دست خواهند یافت و به ترتیب اخلاقی توجهی نیم کردند یا آن را در حاشیه کار خود قرار می دادند، اکنون تردیدی باقی نمانده است که یکی از ارکان سعادت یک جامعه را تربیت اخلاقی تشکیل می دهد. (ویژه آسیب شناسی تربیت دینی، 177:1388)

خانواده ها نیاید پرورش اخلاق کودکان و نوجوانان خود را آسان بگیرند، گاهی دیده می شود که برخی از پدران و مادران تمام توجه خود را به مسائل تحصیلی فرزندانشان مصروف می دارند و تربیت اخلاقی و معنوی انها را چندان جدی نمی گیرند.(همان:179)

حا آنکه: هدف از تربیت فرزند این نیست که او را فردی متخصص در یک رشته یا علمی تربیت کنیم، چنین فردی ممکن است یک متخصص خوب شود، اما معلوم نیست که آیا او یک انسان واقعی نیز خواهد بود یا نه؟ انسانیت قادر گرو پیروری از ارزش های اخلاقی است و تنها دراین صورت است می توان به نتیجه کار تربیت خوش بین بود.

از نیازهای اساسی روح  و روان آدمی همانند سازی است، به این مفهوم که کودک ابتدا در محیط خانوادگی به کاوش می پردازد تا کسی را بیابد که او کاملتر و نیرومندتر است. و چون از نقش ها و توانایی های خود رنج می برد، گم شده خود را در بزرگترها می یابد که در جاتی از قویترند و خود را با آنها از حیث رفتار مناسب شیوه زندگی همانند می سازد و در حدود انطباق کامل بر می آید.(طباطبائی،239:1386)

تأثیر تقوا و عبادت مادر بر فرزند

اساس اجتماع اسلامی و جامعه آن بر فضیلت و شرف و تقوا است و این به هنگامی امکان پذیر است که  برنامه تربیت بر این اساس استوار گردد. انجام این خواسته ممکن نیست جز به هنگامی که مادران پاک سرشت و پرهیزکار سرپرستی و انجام این خواسته را عهده دار گردند. مادر نخستین کسی است که بذر تربیت را در جان و روان کودک می پاشد و نهال آنرا آبیاری می کند، طرز فکر و رفتار او در سازندگی کودکان موثر است و اوست که می تواند کودکان را بر اساس مبادی آداب اسلامی بپروراند و تربیت کند آنچه در تقوا مورد نظر است، نگهداری نفس از گناه و پرهیز از امور شبه ناک است.

ما می خواهیم که مادر، در جنبه هودداری و نگهدای نفس، به درجه ای پیوند داشته و در کار و رفتارش حق تعالی را مراقب بداند. بهره گیری ها از زندگی را بپذیرد ولی هر نوع بهره گیری را جهئز نداند.(قائمی،79:1376)

همانگونه که علم می پذیرد تأثیر فضایلات، را در جنبه وراثتی بپذیریم باید قبول کنیم که نقش مادر در اینزمینه مهم است. در تربیت اسلامی پرهیزکاری رأس هر امر، اعمال و مورد محیت خداست. مهم این است کهزن در مسیر آن باشد و فکر شخصیتش را برآن اساس رنگ دهد. شاید برخی فکر کنند که کوشش مادر در امور پرهیز کاری در نسل و تربیت بی اثر است، در حالی که علم بر خلاف آن را اثبات کرده و بررسی ها نشان داده است که خیانت، تبهکاری، دشمنی، تجاوز کار و برعکس مراقبت در فکر و عمل، در سخن گفتن و در ایفای حقوق بطور کلی پرهیز از گناه و خدا ترسی در همه ی امور کودک موثر است.(همان:81)

جایی که غذای محل دورا محل در ساختمان جسمی کودک موثر باشد، ایا غیبت و حسادت و سخن چینی و دیگر جنبه های اخلاقی و روانی در جنین موثر نیست از سوی دیگر تقوای مادر مانع از گناه و انحراف است و این خود زمینه و موجبی برای مادر است که مخصوصاً در دوران محل و رضاع دور از اضطراب بوده و در آسایش و آرامش کامل به سر ببرد. (همان:82)

مادر وظفه ای سنگین و انجام آن توأم با مسائل و مشکلات و همراه با دشواری هایی است مادر در طی مراحل متعدد تربیت کودک نیازمند است که بردبار و در برابر دشواری ها مقاوم و در برابر ناکامی ها خوددار باشد. بر این اساس بدون پیوند همیشگی با خدا، آن قادر مطلق نمی تواند به خوبی از عهده ی انجام وظایف برآید و کار دشوارش را به پایان برساند. عبادت ایجاد پیوند با خداست و برای مادر موجب فرصتی است تا نفسی تازه و با قدرت و تلاشی جدید به کارش ادامه دهد. (کرمی،93:1386)

آنچه از عبادت مورد نظر است این است که وجه نظر مادر در تربیت فرزند و درانجام فعالیت های روزمرّه خدا باشد و ایمان به آفریننده مطلق پایه و اساس محکمی بر انجام وظیفه و تلاش وی باشد و فقط از او پاداش بطلبد، آنچه در این عبادت مهم است وجود عشق و علاقه مداوم و یادآوری قلبی خداست، آن چنان که جلوه و اثرش در فکر و زندگی مادر عیان شود. (همان:94)

منظور از عبادت مادر تها شب زنده داری و تسبیح گفتن نیست؛ قرآن خواندن و دعاگویی ها، ذکرها، روزه داری ها همه و همه عبادت است ولی مهم تر از ان جنبه عملی قضیه و عبادت در تمام فعالیت های زندگی است.

به بیان دیگر می توان منظور از عبادت را زندگی در جو قرآن دانست.

روش عبادتی ما در باید فعالیت در میدان شناخت خدا باشد و فرمانش را در همه ی جوانب زندگی نفوذ دهد، بدانگونه که تمام جوانب حیاتش تحت الشعاع خدا باشد. کردار، تفکر و حتی رفتار او بدین گونه رنگ گیرد، و دانش چون آینه ی بی غبار برای تجلی حقیقت گردد. در انجام عبادت عمل و رفتار با هم است صد سخن مادر در زمینه ی عبادت خدا به اندازه ی یک عمل چند لحظه ای در کودک نافذ نیست، صد بحث درباره ی نماز به اندازه یک نماز خواندن نمی ارزند. روح دینی را باید از راه عمل در کودک ناخذ ساخت نه از راه حرف و سخن. اگر مادر نیازمند به پرورش افرادی خاشع و خاضع برای خداست چاره ای ندارد جز آنکه خود نمونه عملی خشوع و خضوع درگاه الهی باشد سیره و رفتارش به تمام جنبه های اسلامی و قرآنی باشد.(بهشتی:44:1360)

چه زیباشت که عبادت در تمام مراحل زندگی کودک از تشکیل جنین تا پایان دوران تربیتش در خانه باشد، در انعقاد نطفه، در مرحله جنین، در ایام رضاع و دیگر موارد یاد خدا برای کودک موجود باشد.(همان،43)

بدین نظر مادر نمی تواند عبادت موقتی و تصنعی داشته باشد بلکه همه گاه و در تمام شدون و جوانب حیات باید عابد باشد و نیز عبادت تنها لحظات خلوت با خدا در حال نماز و روزه نیست که دیگر موارد زندگی هم باید مورد نظر باشد بدانگونه که لحظه ای از یاد خدا غافل نشود.

نکات حایز اهمیت در دوران بارداری

برای صلاح و سلامت فرزند در دوران بارداری رعایت و انجام موارد زیر موثر و مفید می باشد:

مادر حتی المقدذور در همه حال با وضو و طهارت باشد و بی وضو از غذا و نوشیدنی میل نکند.

مادر عموماً رو به قبله و متوجه خداوند عزوجل باشد.

از خوردن غذاهای شبه ناک ولو یک لقمه پرهیز نماید.

از خوردن داروهایی که بعضاً نحوه ساخت و موراد تشکیل دهنده ی آن معلوم نیست، کمتر استفاده نمیاد.

کمبودها را با غذا و خوردنی ها جبران کند، نه با دارو، دارو غذا نیست!

قرائت قرآن، ادعیه و زیارت در حد توان بدون خستگی علی الخصوص خواندن سوره انبیاء (هر قدر امکان دارد) برای صالح شدن فرزند خیلی موثر است.

از عصبانیت، شهوت زدگی و اوهام حتیالمقدور بپرهیزد.

حرز حضرت جواد الائمه (ع) در روز جمعه (پیش از ظهر) یا روز دوشنبه (هنگام زوال) نوشته برای سلامت مادر و طفل، مادر همراه خود قرار دهد. انشاء الله از خطر سقط جنین و غیره در امان خواهد بود.

صدقه دادن ولو به مبلغ خیلی جزئی در ساعات مختلف، بسیار نیکو و در سلامت مادر و کودک موثر است.(میخبر،44:1386)

از نکات مهم و حایز اهمیت در دوران بارداری، تغذیه صحیح مادر است، بعضی از مادران باردار متأسفانه به طور خودسرانه دست به رژیم غذایی مناسب می زنند که به صحت و سلامت کودکشان ضرر می رساند این گروه از مادران بخاطر اینکه، زیبایی اندامشان حفظ شود، بدون توجه به این نکته که یک نفر دیگر هم از او تغذیه می کند، خودسرانه دست به یک سری رژیم هایی می زنند که به هیچ وجه قابل قبول نیست. البته توجه به این نکته مهم است که زن باردار وزنش نباید آنقدر بالا برود که باعث بیماری شود و نه آنقدر ضعیف و لاغر شود که نتواند بار حمل و رشد کودک را تحمل کند. زنان حامله به دلیل ازدیاد ترشحات داخلی، سوخت و ساز بیشتری در بدنشان انجام می شود و مصرف خوراک در اثر زودتر و بهتر جذب شدن، بیشتر می گردد.(همان،47)

وجود جنین از چاقی مادر جلوگیری می کند و چون مواد مورد نیازاز قبیل آهن، کلسیم، مواد آهکی و …را از بدن مادر تأمین می نماید. در صورتی که مادر نیز کمبود این مواد لازم را داشته باشد.علاوه بر جنین خود مادر هم دچار مشکلاتی از قبیل کم خونی، ضعف و ناتوانی ریزش مو سر، خرابی دندان ها و سستی استخوان می شود. (همان، 48)

بنابراین لازم است که دوران بارداری مادر، موادی از قبیل شیر، لبنیات، حبوبات(نخود، عدس، لوبیا، گندم و …) و میوه هایی مثل سیب، به، گلابی، هلو، انجیر و … استفاده شود و از این راه به سلامت بدن مادر و جنین کمک شود.

حضرت امام رضا (ع) فرمودند: به زنان آبستن خود کندر بخورانید که اگر طفل در رحمشان پسر باشد، خوش صورت و خوش اخلاق و نیک گفتار گشته و با همسرش زندگی خوشی خواهد گذراند.(همان،51)

مقدمات اولیه بعد از تولد

اسلام توصیه می کند همان طوری که مادر در دوران بارداری و قبل از آن خود را برای داشتن فرزند سالم و صالح آماده می کند، به همان صورت هم توصیه می کند که در بدو تولد کام فرزند را با تربیت حضرت امام حسین (ع) آشنا کنند تا روح حسینی بودن از همان ابتدا در روح و جان نوزادش نقش بسته و تأثیر خود را بر جای نهد. حضرت امام صادق (ع) فرمودند:«اگر شده کام کودک را با خرما بردارید همانطوری که رسول اکرم (ص) کام حسن و حسین (ع) را با خرما برداشتند. کام کودکی که مادرش او را با تربت امام حسین (ع) آشنا می کند و یا نوزادش را در آغوش می گیرد و شیر می دهد، به طور مسلم در روح و روان کودک تأثیر می گذارد و هرگز از روح او جدا نمی شود ». (قائمی، 89:1386)

دیگر اینکه اسلام توصیه کرده است که در بدو تولد در گوش نوزاد اذان و اقامه بگویید چرا که گفتن اذان و اقامه که همان کلمات نورانی و مبارک الله اکبر ، لا اله الا الله و … می باشد سبب می شود که از همان ساعات اولیه ی زندگی کودک با فطرت خداجویی و توحیدی و حقایق اسلامی آشنا شود و پیامدهای توحیدی همچون آب حیات، فطرت الهی او را سیراب می کند و او را برای قرار گرفتن در راه سعادت آماده تر می سازد.

تأثیر شیر و غذای حلال در تربیت معنوی فرزند

شیر تأثیر عجیبی در بچهدارد، چنانچه اگر غذایی که مادر می خورد مقوی باشد و در بنیه و قوه ی بچه تأثیرگذارد از نظر معنویت هم تأثیر عجیبی در روحیه ی بچه دارد. روحیات مادر روی حمل و شیر مادر اثر می گذارد، پس مادر باید با تقوی بوده و مواظب باشد گناه مخصوصاً در وقت شیر دادن در زندگیش مرتکب نشود. اگر مادری گوشت فاسدی گه دارای میکروب است بخورد خواه ناخواه مادر مریض می شود و همچنین بچه ای که در شکم مادر است هم مریض می شود.(داوودی،33:1386)

مشخصات سنی کودک و ارتباط آن با خدا

در رابطه با پیدایش حس مذهبی کودکان بررسی های روان کاوان نشان می دهدکه این امر مربوط به ماه های قبل از چهار سالگی و حتی در برخی کودکاناز حدود سنین 2 یا 3 سالگی هم دیده شده است. (قلی زاده، 12:1376)

به همراه رشد و افزایش سن این احساس علنی می شود آنچنان که در شش سالگی می توان به عیان تظاهرات مذهبی و علاقه به انجام دادن رفتارهای مذهبی را در کودک دید. کودک از شش سالگی علاقه مذهبی نیرومندی دارد. دوست دار حرف زدن با خداست، امری که والدین غیر مذهبی از آن عصبانی هستند و نگران هستند که چرا این علاقه را به معنویت بروز می دهد و البته معلوم نیست که همین عشق و علاقه او باقی و برقرار بماند و برای روشن شدن وضع او باید مدتی منتظر ماند، مذهب در سنین مختلف برای کودکان معانی مختلفی دارد ولی دنیای آنها از دود شش سالگی دنیای عشق و محبت، احترام به خدا، ستایش و نیایش او واحساس شرمساری در صورت تخلف از دستور خداست و حتی این امر در قیافه ی او هم پیداست.

ازحدود هشت سالگی به بعد شوق مذهبی او بیشتر ، به مسائل مذهبی علاقه مندتر و به عبارت دیگر متدیّن تر می شود.(همان، 15-16)

سعی دارد کاری را انجام دهد که به گفته ی والدین و مربیان او مورد رضای خداست. از حدود چهار سالگی کنجکاوی سراسر وجود کودک را فرا گرفته و سبب آن می شود که با حقایق درباره جهان آشنا شود، این آشنایی ها خود منجر به مبدا جویی و قبول خدا هواهد شد و این مرحله سن طبیعی برای پذیرش خداست.(یزدی، 39:39)

کودک در این سن این احساس را دارد که هیچ چیز بدون علت پدید نیم یآید و جنین احساسی می تواند اساس همه دارو های او باشد. کودک 4 ساله به والدین خود وصل است پدر خود را بزرگ و مهم می داند و تلقی او از خدا این است که او همچون پدرش بزرگ است! او حتی خداوند را مانند عضوی از اعضای خانواده خود به حساب می آورد و سوالات او این طرز فکر را نشان می دهد. (شرفی، 34:1392)

شیوه و راهکارهای تربیتی

احترام به شخصیت کودکان

والدین باید بدانند که فرزند آنها از شخصیت والای برخوردار است، لذا باید بر اساس معیارهای تربیتی از تکریم خاصی برخوردار باشد تا بتواند در خود احساس شخصیت نماید و به ارزش وجودی خویش پی ببرد.

گرامی داشتن کودک از جهاتی در تربیت آنها موثر است که از اهم آنها می توان  امور زیر را بر شمرد:

الف- فراهم آمدن زمینه های لازم جهت قدرشناسی کودکان از والدین.

ب- ایجاد دلگرمی برای فرزندان.

ج- ایجاد تفاهم مطلوب و سلوک مودبانه در کانون خانواده. (قائمی، 52:1386)

نمونه هایی از احترام گذاشتن به کودک

سلام کردن به آنها.

نام انها را با حترام بردن و برای آنها همچون بزرگسالان حیثیت والایی را در نشست و برخاست در نظر گرفتن.

معاشرت نیکو و مهرورزیدن به او.

خوشحال کردن کودک.

نگاه محبت آمیز به او نمودن.

دلجویی و نوازش او.

خودداری از ملامت و سرزنش او.

همبازی شدن با وی.

نقش هم نشینی و معاشرت با فرزند(همان،57)

یکی از عوامل بسیار مهم در تربیت اخلاقی، همنشینی و معاشرت با نیکان و پرهیز از رفاقت با بدان است. کودکان به دوست و همبازی نیاز دارند تا ارتباط عاطفی خود را گسترش دهند و از دوستی با همسالان برخوردار بشوند. آنها به دلیل نقش پذیر بودن از رفتار و خرافات همسالان و دوستان خود به شدت اثر می پذیرند تا اندازه ای که گاه ممکن است زحمات پدر و مادر را بر باد دهد و آثار تلاشهای آنها را خنثی نماید. خوشبختانه کودکان در مورد دوستان خود تعصب دارند و می توان با راهنمایی یا در صورت لزوم سخت گیری، آنها را از همنشینی با همسالان ناشایست بازداشت اما این کار در دوران نوجوانی آسان نیست. نوجوان معمولاً نسبت به دوستان خود تعصب دارد و به سادگی عیب و اشکال آنها را نمی پذیرد. از این رو پدر و مادر باید با هوشیاری کامل، دوستان فرزندان خود را بررسی کرده و زیر نظر بگیرد و اگر آنها رااز جهت تربیت و اخلاق و ادب شایسته ی دوستی نداند فرزند را از آداب معاشرت با آنها خودداری کنند و برای این کار از روش های مستقیم و غیرمستقیم استفاده کنند تا حساسیت منفی با آنها به وجود نیاید. بنابراین روش خانواده هایی که فرزند خود را در معاشرت با دوستان آزاد می گذارند و هیچگونه نظارت، کنترل و حساسیتی از خود نشان نمی دهند، نادرست و زیانبار است. (طباطبائی، 244:1363)

نکات و رهنمودهایی در رابطه با تربیت فرزند صالح

در حضور فرزندتان برخورد مثبت و آرامی از خود بروز دهید. کودکان به شادی و قدرت پدر و مادرشان بسیار متکی اند و از آنها الهام می گیرند. این بدان معنی نیست که حق ندارید گاهی اندوهگین یا خشمگین باشید. این امر اجتناب ناپذیر است ولی کودکان به محیطی امن و آرام و اغلب مثبت نیاز دارند. هیچ کس نمی تواند بیشتر از شما در ایجاد چنین فضایی موثر باشد.(میخبر:39:1386)

یکی از وظایف پدر و مادر در تربیت فرزند، پرورش فطرات راستگویی است. والدین موظف هستند تا در خانه طوری رفتار کنند که اطفال به راستگویی عادت کنند.

نوازش یکی از دغدغه های روانی کودک است که باید به قدر کارفی از آن برخوردار شود و گاهی گریه بچه فقط برای این است که تشنه محبت و نوازش تاست. بچه ای که در محیط خانه به قدر کافی محبت دیده است، تشنه محبت نیست و در مقابل چند جمله ی این و آن، خود را نمی بازد و شخصیت خود را گم نمی کند.

والدین موظفند که از کودکی قبح گناه و تنفر مردم از گناهکار را به کودک بفهمانند و کارهای بد او را توبیخ و در کارهای خوب او را تشویق نمایند تا شخصیت او احیا شده و موجبات امیدواری و دلگرمی آنان فراهم شود. البته توبیخ و تحسین بی موقع و بی جا یا بیش از حد، خود منشأ فنا است.(همان، 24)

والدین توجه داشته باشند که شیطنت کودک در خردسالی نشان دهنده ی زیادی عقل او در بزرگسالی است پس در این مورد نگران نباشند و او را سرکوب نکنند و پدر و مادر هیچگاه نباید تفاوتهای فردی کودکان را نادیده بگیرند و نمرات آنها را با هم مقایسه کنند چرا که این امر موجب ناراحتی و ایجاد فشار روانی در کودک می شود.

نتیجه گیری

در پایان شایان ذکر است که انچه از این متون برداشت می شود به نوعی نتیجه ای است که خود فرد با مرو مطالب ذکر شده به آن می رسد.

1- تربیت دینی فرزند در اسلام از اهمیت ویژه و به خصوصی برخوردار است و از آنجا که فرزندان آینده ی جامعه ای روشن را می سازند باید از نظر تربیتی فوق العاده تربیت شود و به نحوی که صدمه ای به جامعه وارد نکنند و جامعه را متناسب با روال اسلامی پیش ببرند.

2- مادر تنها فردی است که بیش ترین رابطه با فرزند برقرار می کند لذا کودک از این رو از تمامی اوصاف و عملکرد مادر نمونه برداری می کند و می کوشد تا مانند مادر خود عمل کند چرا که او، مادر را همانند فردی درست کار و فرشته ای زیبا مد نظر دارد پس مادر نمونه مادریست که خود را برای نمونه بودن در نزد کودک آماده کند تا در کارهایش خطایی مرتکب نشود.

3- فرزندان نیاز جامعه ی فردایند آنان همانند بزرگسالان نیاز به تکریم و احترام دارند ما با احترام قایل شدن برای آنان ، آنها را از گزند دیگران حفظ می کنیم و زمینه را برای ظهور رشد و تربیت صحیح آنان فراهم می کنیم.

فهرست منابع:

* قرآن کریم

1- بهشتی، تربیت از دیدگاه اسلام، انتشارات صدرا، قم، 1360

2- داوودی، محمد، تربیت دینی، ج 2 چاپ هفتم، پژوهشگاه و حوزه و دانشگاه، 1386

3- زهادت، عبدالمجید، انتشارات صدرا، قم، 1386

4- شرفی، محمد رضا، خانواده متعادل، چاپ دوم، امیری، تهران، 1392

5- طباطبائی، زن در اسلام، کوثر تهران، 1363

6- قائمی، علی، تأثیر مادر در تربیت، چاپ سزدهم، امیری، تهران، 1386

7- فلی زاده، فرض الله، کودکان آینه ی رفتار والدین، چاپ اول، معصومی، تهران، 1376.

8- مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، کوثر، تهران، 1359.

میخبر، سیما، فرزند صالح، چاپ اول، صدرا، تهران، 1386

موسسه ی فرهنگی قدرتی ولایت، شخصیت زنها، قم، 1386.

ویژه آسیب شناسی، تربیت دینی، قم، 1388

یزدی، اسماعیل، فرهنگ تربیت،چاپ اول، پژوهشگاه و حوزه و دانشگاه، 1371.

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

فاطمه زهرا (س) بندر ترکمن

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس