نقش زن در خانواده موفق نویسنده : فاطمه اسکندریان
تعریف و تبیین:
تمامی گروه هایی که در جوامع بشری وجود دارند به دنبال کسب موفقیت هستند.گروه هایی از قبیل همکلاسان ، همکاران ، دوستان ،…و خانواده.
خانواده یک واحد اجتماعی است که نشانه های آن اقامت مشترک در یک مکان ، همکاری اقتصادی و پذیرش مسئولیت فرزندان ، که حداقل شامل دو شخص رشد یافته از دو جنس مخالف ، و لااقل یک فرزند که نتیجه رابطه این پدر و مادر باشد.
روانشناسان بسیاری روی این نظریه تاکید فراوان کرده و چنین اذعان نموده اند که «خانواده از دو همسر و فرزندان ایشان تشکیل می گردد.» بر این اساس بقیه خویشاوندان را شامل نمی شود.(شریف قریشی: 1374، 23)
قطعا از زمانی که خداوند متعال نخستین زن و مرد (یا زوج) را آفرید، اولین خانواده شکل گرفت. و به تدریج با ازدیاد نسل آدم و حوا مجموعه های دیگر خانواده نیز شکل گرفت و سراسر زمین پر شد از خانواده های کوچک و بزرگ که متشکل از یک زوج و فرزندان بود. در طول تاریخ همچنان این خانواده ها به وجود آمده و ازدیاد نسل شکل گرفت تا به امروز ادامه دارد و در کنار شکل گیری خانواده ها مسائل مهم دیگری که مربوط به خانواده است نیز مطرح شده و از اهمیت بسیاری برخوردار است.
خانواده خمیر مایه و هسته ی نخستین پایگاه و چکیده هر یک از جامعه های انسانی است. و محال است که جامعه ای پدید آید و یا پایگاهی زیر این آسمان کبود بدست آورد، در حالی که نهاد خانواده در میان نباشد.چرا که برجستگی و موفقیت جامعه از رشد و تعالی افراد خانواده این جامعه نشات می گیرد.
خانواده در دین اسلام از منزلت و جایگاه بزرگی برخوردار است به طوری که موفقیت یا عدم آن تاثیر مستقیمی بر روی کل جامعه اسلامی دارد.
در ادیان دیگر نیز خانواده مورد توجه بوده و بسیاری از دانشمندان در سایر ادیان در مورد نهاد خانواده و شکل گیری و موفقیت آن نظریه های بسیاری داده اند.این نظریه ها به تحلیل و بررسی روابط افراد در خانواده پرداخته اند تا به داشتن خانواده سر آمد و موفق کمک کنند. که البته ملاک موفق بودن و الگو شمردن یک خانواده در جوامع مختلف متفاوت است.
از جمله این نظریه ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
لارنس ک . فرانک(Lawrence.k.frank) برای تحقیق ، آموزش و خدمت به خانواده ها انستیتویی برای تکامل کودک در ایالت متحده آمریکا و کانادا در سال های 1920و 1930 تاسیس کرد. او در امر زیستن خانواده و کودکان دقت و توجه خاصی بعمل آورد و معتقد بود که احساس و افکار بر پایه جسم و بدن استوار است و برنامه های پیشرفته ای را در مورد تحقیق، آموزش و اطلاعات مبتنی بر تحقیقات برای یک زندگی واقعی لازم و ضروری دانست و کاربرد این اطلاعات مبتنی بر تحقیقات باعث پیشرفت در برنامه خدمت به خانواده ها خواهد شد.
هولت(holt) آلدریچ(Aldrich) و اسپاک (spak) و برازلتن (brazelton) معتقدند که پیشرفت کار آنها در حرفه تخصصیشان به ارتباط والدین و فرزندان به عنوان یک عامل مهم و تعیین کننده سلامت فرزند و خانواده می باشد.
آلبرت بندورا (albert bendora) قدرت یادگیری را از ظریق مشاهده اثبات کرده است و معتقد است که کودکان ادب و مهربانی را با پیروی از نمونه های رفتاری والدین و افراد خانواده می آموزند.(مهابادی ـ بچاری ،1377: 186)
مسلما در هر جامعه ای ملاک های متفاوت و متنوعی برای خانواده موفق بیان می شود که بنا به محیط اجتماعی و عقاید موجود در میان افراد آن جامعه متغیّر است. اما آنچه مسلم است این است که خانواده موفق خانواده ای است که اعضای آن دارای مراتب عالی از نظر دین ، اخلاق ، ادب ، روابط اجتماعی ، علم و دانش و بسیاری از فضایل و اخلاقیات مثبت و عالی انسانی باشند .وقتی تک تک اعضای خانواده دارای این فضایل مثبت باشند خانواده موفق را تشکیل می دهند و به تبع آن جامعه را رو به سمت رشدو تعالی سوق می دهند و در این میان مادر به عنوان یکی از دو محور اصلی خانواده نقش به سزایی در کسب این موفقیت ایفا می کند.
در زمینه خانواده موفق و عوامل موثر بر آن تحقیقات و تعلیفات فراوانی صورت گرفته که از آن جمله می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
ـ شریف قریشی(1374) در کتابی تحت عنوان نظام خانواده در اسلام مطالبی بیان نموده که از صفحات 22 تا 31 آن در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است.
ـ جوادی آملی(1386) در کتابی تحت عنوان زن در آیینه جلال و جمال مطالبی عنوان کرده که از صفحات 35 تا45و 305 تا 330 آن در این پژوهش استفاده شده است.
ـ مظاهری (1378) در کتابی با عنوان تربیت فرزند از منظر اسلام به نکات قابل تاملی اشاره کرده که از صفحات 308 تا 320 آن در این پژوهش استفاده شده است.
ـ موسسه فرهنگی هنری قدر ولایت(1390) در تالیفی تحت عنوان کارکرد های زن در خانه و خانواده به نکات حائز اهمیت اشاره شده که از صفحات 27 تا 55 آن در این تحقیق استفاده شده است.
ـ شریفی زاده (1387) در پایان نامه خود با عنوان نقش مادر در تربیت فرزند در دوران کودکی به نکاتی اشاره کرده که در این پژوهش از برخی از آنها استفاده شده است.
مطالعات انجام شده عمدتا به مباحث کلی در مورد خانواده موفق و نقش زن در تربیت فرزندان پرداخته و کمتر به نقش زن در خانواده موفق اشاره کرده است.
حال با عنایت به مطالب فوق جای این سوال مطرح است که :
« زن چه نقشی در موفقیت و عدم موفقیت خانواده دارد؟ »
اهمیت و ضرورت:
در جامعه امروزی با توجه به هجمه هایی که از طرف دشمن با ابزاری از قبیل ماهواره ، رسانه های جمعی و اینترنت انجام می گیرد ، مشکلات بسیاری را برای خانواده ها به وجود آورده است.
این هجمه ها دقیقا و در بیشتر موارد زنان و دختران جامعه را هدف قرار داده، آنان را سرگرم مد گرایی ، تجمل گرایی و دوستی های نامشروع و خارج از عرف و قانون نموده و این امور را برایشان عادی و مهم جلوه داده است. از آنجا که زنان یکی از دو رکن اصلی خانواده هستند ، بالتبع با تحت تاثیر قرار دادن آنها یکی از ارکان خانواده را متزلزل کرده و خانواده را به فساد و تباهی می کشانند. همانطور که می دانیم هر جامعه از مجموعه های کوچکی چون خانواده تشکیل شده و فساد و مشکل در خانواده فساد جامعه را به همراه دارد.که این امر باعث دور شدن جامعه از رسیدن هدف متعالی و نهایی خود که همانا سعادت افراد جامعه است می شود.
در صورت انجام این مطالعه و شناسایی عوامل تاثیر گذار بر وضعیت موجود و ارائه راه حل در جهت مرتفع نمودن آن و اجرای راه حل مربوطه می توان انتظار داشت که زنان به عنوان رکن اصلی و اساسی خانواده با نگرش مثبت و صحیح به تربیت و شکوفایی افراد خانواده بپردازند ، تا خانواده را به سوی موفقیت و تعالی سوق دهند. چرا که در دامن زن موفق ، فرزندان موفق پرورش می یابند.
کسب موفقیت توسط تک تک افراد خانواده خود تعالی خانواده را به همراه دارد و در پی آن کل جامعه به سمت تعالی و سعادت رشد پیدا کرده و سیر صعودی می کند؛ و افراد جامعه قدم در راه رسیدن به آمال و آرزوهای مثبت می گذارند و به سعادت و خوشبختی جاودان و نهایی که همان قرب الهی و سعادت اخروی است می رسند.
پیشینه تحقیق:
امروزه داشتن خانواده موفق دغدغه اصلی در جامعه به شمار می رود . این دغدغه هم برای افراد خانواده وجود دارد هم برای مسئولین جامعه ، چرا که خانواده پایه و رکن اساسی تشکیل جامعه استو موفقیت یا عدم موفقیت آن تاثیر مستقیم بر روی جامعه دارد.
شریف قریشی (1374) در تالیفی تحت عنوان نظام خانواده در اسلام در صفحه 29 چنین بیان کرده است : خانواده ای که فرزندان آن مورد بی مهری پدر و مادر قرار گیرند و هرگز والدین عاطفه و مهر را در مورد فرزندان خود به مرحله اجرا در نمی آورند چنین خانواده ای مورد نفرت است. این چنین رفتاری موجب پیدایش آثار خطرناکی در رفتار کودک خواهد شد و عواقب وخیمی در پی خواهد داشت و این چنین کودکی در خانه هرگز احساس امنیت نخواهد نمود.
ایشان در این تالیف به تاثیر پدرو مادر در روح و روان کودک پرداخته اند اما به نقش زن در خانواده موفق نپرداخته اند.
جوادی آملی (1386) در تالیف خود با عنوان زن در آیینه جلال و جمال در صفحه 40 چنین بیان فرموده اند: نقش زن در ایجاد ارتباط میان پدر و فرزندان این گونه است ، زن ابتدا مرد را جذب کرده ، رافت و عاطفت را محور ارتباط با او قرار می دهد ، سپس به کمک همان عنصر آرام و فرد رئوف و مطمئن ، خانواده آرام و ارحام مهربان را تشکیل می دهد. اگر این مسئله مستدل شود ، روشن خواهد شد که اصالت خانواده به عهده زن و نیز پایه اصیل تاسیس حوزه رحامت و تشکیل حکومت مهر و رافت همانا زن است.
ایشان در این تالیف بیشتر به نقش زن در روابط عاطفی پدر و فرزند اشاره کرده و چندان به نقش زن در موفقیت خانواده نپرداخته اند.
مهابادی ـ بیچاری (1377) در تالیفی تحت عنوان روانشناسی ازدواج یا تشکیل خانواده در صفحه 183 چنین بیان نموده اند که: کودکی که در خانواده با رعایت اصول بهداشت روانی رشد و پرورش می یابد و این اصول را در می یابد و به موقع بکار می گیرد مسلما با مشکلات زندگی واقع بینانه مقابله کرده و با وجود موانع دلسرد نمی شود.
ایشان در این تالیف بیشتر به بهداشت روانی کودک و عوامل موثر بر آن پرداخته و به نقش زن ، به ویژه در این زمینه نپرداخته اند.
شرفی (1374) در تالیفی تحت عنوان خانواده متعادل در صفحه 103 آن چنین بیان نموده اند که: بالا بردن اطلاعت در مورد زندگی ، همسر و فرزندان بر موفقیت های ما می افزاید و اعماد به نفس را در برخورد با مشکلات روزمره، قویت می کند. این امر به جی غافلگیر شدن در برابر موقیت های جدید ، ما را یک گام جلوتر از همسر و فرزند قرار می دهد.
ایشان در این تالیف به نقش زن و مرد در تقویت حالات روحی و روانی فرزندان پرداخته و در مورد نقش زن در خانواده موفق اشاره ای نکرده است.
شریفی زاده (1387) در تحقیق خود با عنوان نقش مادر در تربیت فرزند در دوران کودکی به منظور پاسخ به این سوال که مادر چه نقشی در تربیت فرزند خود در دوران کودکی دارد ؟ که با استفاده از روش کتابخانه ای صورت گرفته چنین بیان کرده اند که: مادر نقش موثر و ویژه ای در تربیت فرزندان در دوران کودکی دارد و این نقش از اهمیت به سزایی برخوردار است اما ایشان به نقش زن در موفقیت خانواده و تمامی اعضای آن اشاره ای ننموده اند.
سوال اصلی: زن چه نقشی در خانواده موفق دارد؟
سوالات فرعی: 1 ـ مفهوم واژه «زن» و «خانواده» چیست؟
2 ـ خانواده موفق چه معیارهایی دارد؟
3 ـ خانواده از نظر روابط با فرزندان به چند دسته تقسیم می شود؟
4 ـ زن چه نقشی در موفقیت افراد خانواده دارد؟
5 ـ چه راهکارهایی برای موفقیت خانواده وجود دارد؟
هدف اصلی: بررسی نقش زن در خانواده موفق.
اهداف فرعی: 1 ـ مشخص نمودن مفهوم دو واژه «زن» و «خانواده»
2 ـ مشخص نمودن معیارهای خانواده موفق.
3 ـ مشخص نمودن انواع خانواده از نظر روابط با فرزندان.
4 ـ مشخص نمودن نقش زن در موفقیت افراد خانواده.
5 ـ مشخص نمودن راهکارهای موفقیت خانواده.
فرضیه: زن نقش اصلی و موثری در خانواده موفق ایفا می کند.
چکیده:
این مطالعه با هدف « بررسی نقش زن در خانواده موفق » انجام و در آن تلاش گردیده تا به این سوال پاسخ داده شود که « زن چه نقشی در خانواده موفق دارد؟ » و تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی و روش به کار رفته در این مطالعه اسنادی است. داده های مورد نیاز متناسب با اهداف و سوالات تحقیق با استفاده از فیش ، جمع آوری و در تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. از مهمترین نتایج این مطالعه می توان به این موارد اشاره نمود که :
زن به دلیل اینکه یکی از دو محور و دو رکن اصلی خانواده در کنار مرد است ، نقش اصلی و مهمی که در تربیت کودکان ایفا می کند و جنبه الگویی که در خانواده دارد، تاثیر به سزایی در موفقیت یا عدم موفقیت اعضای خانواده دارد. زن با داشتن مدیریت صحیح و توانایی بالا که از راه مطالعه و کسب تجربه پدید می آید می تواند تک تک افراد خانواده را به درجات بالایی از موفقیت و پیروزی در تمامی امور برساند.
پس هرچه دختران ـ که مادران فردا هستند ـ و زنان جامعه در بالا بردن معلومات خود در باره روش های فرزند پروری و همسر داری تلاش کنند و این معلومات را در زندگی خود به کار گیرند ، خانواده و در پی آن جامعه رو به سوی تعالی و موفقیت پیش می رود.
کلید واژه: زن ـ خانواده ـ موفقیت .
مفهوم واژه زن و خانواده
همه ما با واژه زن و خانواده آشنایی کامل داریم و با بیان این دو واژه معنای آن به صورت واضح و روشن در ذهن تداعی می شود ؛ اما اگر بخواهیم طبق نظر نویسندگان و مولفین کتب لغت به معنای این واژه بپردازیم به این گونه بیان می شود که:
خانواده عبارتند از : خاندان ـ اهل خانه ، اهل بیت و دودمان (معین ،84 : 1000)
و زن عبارتند از : مادینه انسان ـ بشر ماده ـ جفت مرد ـ همسر مرد .(معین ، 84 : 1229)
تمامی افراد این دو واژه را با این معانی ذکر شده در ذهن تداعی می کنند که اصلی ترین معانی این واژه ها به شمار می آیند.
برای خانواده تعریف های متفاوتی از علمای تعلیم و تربیت ذکر شده است که روانشناسان نیز تعاریفی در این زمینه دارند که یکی از کاملترین تعاریف ارائه شده عبارتند از:
راجرز چنین تعریف میکند: « خانواده نظامی نیمه بسته است که نقش ارتباطات داخلی را ایفا می کند ودارای اعضایی است که وضعیت ها و مقام های مختلفی را در خانواده و اجتماع احراز کرده و با توجه به محتوای نقش وضعیت ها ، افکار و ارتباطات خویشاوندی که مورد تایید جامعه ای است که خانواده جزء لاینفک آن است ایفای نقش می کند. تعاریف محتوی نقش ، در طول تاریخ زندگی خانوادگی بر حسب وضعیت های مختلف تغییر پذیر است.»
بخش اول این تعریف مبتنی بر اینکه خانواده نظام نیمه بسته است که نقش ارتباطات داخلی را ایفا می کند یعنی دارای یک ارتباط داخلی بین اعضای خود می باشد. در بخش دوم تعریف : توسط جامعه ای که نظام خانواده جزءی از آن است ، با توجه به محتوای وظایف ، موقعیت ها ، اندیشه ها و ارتباطات خویشاوندی تعیین و مشخص شده است. تاکید بر طبیعت نهادی خانواده دارد. نظام خانواده به عنوان یک ترکیب نهادی در اجتماع تلقی شده که دارای مقام شخص در آن جامعه است. اما در بخش آخر تعریف ، محتوای نقش بر حسب وضعیت های مختلف در طول تاریخ زندگی گروهی تغییر پذیر است. تاکید بر تغییر شخصیت های ایفا کننده نقش در نظام خانواده در طول زمان دارد.
بنابر این همانطور که ملاحضه می شود با توجه به کوچک بودن محیط خانواده ، دارای یک سری رفتارهای پیچیده ای است که در عین سادگی خیلی مهم و حائز اهمیت می باشد چرا که این خانواده است که زیر بنای یک جامعه را می سازد و در آن افرادی بوجود می آیند که می توانند سازنده و یا شکوفا کننده جامعه باشند که این امر مستلزم داشتن خانواده های خوب و متعادل می باشد. (مهابادی ـ بچاری ، 1377 : 84)
اما به زبان ساده تر می توان بیان کرد که خانواده زیر مجموعه ای از جامعه است که متشکل از پدر و مادر و فرزندان می باشد. و هدف این مجموعه کوچک رسیدن تمامی اعضای آن به کمال ، موفقیت ، آرامش و … است که در کنارهم به این امور دست پیدا می کنند . و پدر و مادر به عنوان دو رکن اساسی در این مجموعه نقش عمده و مهمی را در دستیابی اعضاء به این هدف اساسی ایفا می کنند.
جایگاه زن در کلام بزرگان
امام علی (ع) در نهج البلاغه می فرمایند:
1 ـ زن و زندگی همه اش زحمت و دردسر است و زحمت بارتر اینکه چاره ای جز بودن با او نیست . (این فرمایش حضرت علی (ع) ضرب المثل است ،چنان که در فارسی میگویند : زن و فرزند دردسر است و بی دردسر هم نمی شود زندگی کرد . یعنی ازدواج مسئولیت آور است. (دشتی ،1392: 485)
2 ـ کاری را که برتر از توانایی زن است به او وا مگذار ، که زن گل بهاری است ، نه پهلولنی سخت کوش و خشن .(همان : 383)
3 ـ جهاد زن خوب شوهر داری کردن است.
امام سجاد (ع) در رساله حقوق فرموده اند :
به هر یک از شما واجب است که خداوند را به خاطر وجود همسرش سپاس گوید و بداند که او نعمتی است که خداوند به او ارزانی داشته و واجب است که با نعمت خداوند رفتاری نیک داشته باشد و او را گرامی بدارد و با او سازگاری کند.( شیروانی ، 1393: 47)
امام صادق (ع) فرموده اند :
1 ـ چند گروه از زنان با حضرت زهرا (س) در قیامت محشور می شوند . یکی از آنان زنانی هستند که بر بد اخلاقی شوهر خود صبر می کنند.(http//www.beytoote.com تاریخ 23/2/1395)
2 ـ هر زنی که به منظور اصلاح و تربیت در کارهای منزل چیزی را جابجا کند خداوند با نظر رحمت و لطف به سوی او نظر می کند و خداوند به هر کسی که به نظر لطف نگرد ، او را در آتش نمی سو.زاند.(همان)
3 ـ بیشترین خیر و برکت در زنان است .(همان)
رسول اکرم (ص) فرموده اند :
1ـ زن شایسته یکی از دو عامل پیشرفت خانواده است.( همان)
2 ـ یکدیگر را به رفتار نیک با زنان سفارش کنید . (همان)
3 ـ خدای بزرگ به زنان مهربان تر از مردان است و هیچ مردی ، زنی از محارم خود را خوشحال نمی کند مگر آنکه خداوند متعال او را در قیامت شاد کند. (همان)
مقام معظم رهبری در دیدار با جمعی از بانوان در مورد « نقش زن »چنین فرموده اند:
1 ـ نقش زن ، اصلاح جامعه و پرورش انسانهای والا
شما باید زن را با چشم یک انسان والا نگاه کنید ،تا معلوم بشود که تکامل و حق آزادی او چیست ؟ زن را به عنوان یک موجودی که می تواند مایه ای برای اصلاح جامعه یا پرورش انسانهای والا بشود نگاه کنید تا معلوم بشود که زن کیست و آزادی او چگونه است؟ زن را به چشم آن عنصر اصلی تشکیل خانواده در نظر بگیرید . خانواده اگر چه از مرد و زن تشکیل می شود و هردو در تشکیل و موجودیت خانواده موثر اند ، اما آسایش فضای خانواده ، و آرامش و سکونی که در فضای خانواده است به برکت زن و طبیعت زنانه است. با این چشم به زن نگاه کنند تا معلوم بشود که زن چگونه کمال پیدا می کند و حقوق زن در چیست ؟ (بانکی پور فرد ، 1381 : 29)
2 ـ نقش زن در تبدیل خانواده به جایگاه عروج معنوی
ارزش زن به این است که بتواند محیط زندگی خود را برای خود و برای مرد و فرزندان ، یک بهشت ، یک مدرسه ، یک محیط امن ، یک جایگاه عروج به معارف معنوی و مقامات معنوی تبدیل کند و آن وقتی که وظیفه او ایجاب می کند ، بتواند در سرنوشت کشور اثر بگذارد و در سرنوشت جامعه ، نقش ایفا کند که در این صورت نقش زن ـ همان طور که گفته شد ـ فقط پنجاه درصد نیست ، نقش کمّی نیست ، بلکه نقش کیفی است . هم خود او نقش ایفا می کند ، هم با استفاده از جاذبه ای که خدای متعال در وجود زن گذاشته است ، فرزند و شوهر خود را در آن راهی که مطلوب است ، سوق می دهد و پیش می رود . بنابر این نقش زن در این صورت ، نقش مضاعف است. (همان :30)
فرازی از سخنان امام خمینی (ره ) در شأن زن
تاریخ دیده است که چه زن هایی در دنیا بوده اند و زن کیست ؟ ما خود دیده ایم که اسلام چه زنهایی را تربیت کرده است . . . این ها که تربیت اسلامی دیده اند خون داده اند ، کشته داده اند ، به خیابانها ریختند و نهضت را پیروز کردند . . . ما نهضت را مرهون زن ها می دانیم ، مردها به خیابان ها ریختند و زنان ، مردان را تشویق کردند.
زن یک چنین موجودی است که می تواند با یک قدرت لایزال ، یک قدرت شیطانی را بشکند ، این زن را در دوره رضا خان و پسرش از مقام خود منحط کردند . . .
ای زن های محترم بیدار شوید ، فریب این شیاطین را نخورید ، اینها میخواهند شما را به لجن آلودگی بکشند ، این ها به دنبال فریبایی هستند ، اسلام برای شما سعادت ایجاد کرد ، فردا روز زن است ، روز زنی که دو عالم به او افتخار دارد ، روز زنی که دخترش در برابر حکومت های جبار ایستاد ، و آن خطبه را خواند ، در برابر کسی ایستاد که اگر مردها در برابرش نفس می کشیدند ، همه را می کشتند او نترسید و حکومت یزید را محکوم کرد و به او گفت : « تو آدم نیستی !» زن یک همچون مقامی باید داشته باشد . زن در تمام جهات همچون مرد ، حق دارد ، لیکن هم در مورد مرد چیزهایی حرام است (به دلیل پیدایش مفاسد ) و هم زن . اسلام خواسته است که زن ملعبه دست مرد نباشد.
آیت الله جوادی آملی فرموده اند:
اگر پیمودن راه عقل و تفکر برای مردان هموارتر باشد ، راه دل برای زنان هموارتر خواهد بود . و راه دل از راه عقل و تفکر به هدف نزدیک تر است.
ملاک و معیارهای خانواده موفق
در دین ما الگو های مناسبی از خانواده موفق وجود دارند که نگاه به آنها و الگو برداری صحیح از آنها به داشتن خانواده موفق بسیار کمک می کند. قرآن در موارد بسیاری از خانواده ها و همسران نمونه مثال آورده که در هر کدام به طور خاص به معیاری مشخص از خانواده موفق اشاره کرده است.
به طور مثال در سوره آل عمران آیه 33 به برتری خانواده ابراهیم (ع) و خانواده عمران بر جهانیان اشاره می کند :
« اِنّ اللهَ اصطفی ادَمَ وَ نوحاً و ال ابراهیمَ و ال عمرانَ علی العالمین»
یا در سوره احزاب آیه 33 اشاره به دور بودن نا پاکی از اهل بیت پیامبر می کند.
« . . . اِنَّما یُریدَ الله لِیُذهِبَ عَنکُم الرِّجسَ اَهلَ البیتِ وَ یُطَهِّرُکُم تطهیرا »
و همچنین در روایات بسیاری رسول خدا (ص) و ائمه (ع) به برتری خانواده های نمونه اشاره می کنند. از آن جمله رسول خدا (ص) به خانواده عمار یاسر می فرمایند : ای خانواده یاسر ! صبر پیشه کنید که وعده گاه شما بهشت است. (آیت اللهی ، 1392 : 279)
در نظام الهی و فرهنگ قرآنی ، هدف اصلی ازدواج و تشکیل خانواده رسیدن به آرامش روان و آسایش خاطر ، پیمودن طریق رشد و شکوفایی ، نیل به کمالات انسانی و تقرّب به ذات حق تعالی است. پس اولین و برترین معیار و نشانه برتری و سعادتمندی همسران ، احساسی است که از آرامش روان و شکوفایی وجود دارند. خانه ای که آرامشگاه است ، مناسب ترین سکوی اعتلای وجود است و همسری که آرامش بخش است ، مطلوب ترین همدل و همراه می باشد . آرامش خاطر و آسایش روان همسران زمانی به شایستگی فراهم می گردد که ارتباط متقابل ایشان بر پایه محبت ، عطوفت ، مهربانی ، گذشت ، اعتماد و احترام استوار باشد. ( ملک محمودی ، 1393 : 23)
بنابر این سلامت و سعادت جامعه به سلامت و پویایی نظام خانواده وابسته است و سلامت و تعادل و تعالی نظام خانواده نیز به کیفیت روابط بین زن و شوهر ، والدین و فرزندان بستگی دارد.
در کانون خانواده ، هر یک از اعضای خانواده نسبت به یکدیگر وظایفی بر عهده دارند که از حقوق آنان سرچشمه می گیرد. این وظایف باید به شکل متقابل مورد توجه قرار گیرد. تا در سایه ایفای نقش هر یک از آن ، این کانون بنیادین تعالی و تقویت یابد. هر قدر روابط فی مابین همسران بهتر ، سالمتر و پر جاذبه تر باشد ، زندگی شیرین تر و با صفا تر می گردد و فرزنان با نشاط و موفق تربیت خواهند نمود. (همان ، 24)
یکی از عوامل موثر در رفتار فرد ، خانواده است. محیط خانواده اولین و با دوام ترین عاملی است که در رشد شخصیت افراد تاثیر می نماید. گاهی والدین چیزهایی را آگاهانه به کودک می آموزند ولی در موقعیت های متعدد کودک از طرز کار و رفتار والدین چیز هایی فرا می گیرد که خود آنها متوجه هیستند. کودک در خانواده تجربیات گوناگون کسب می کند و از طریق این محیط کوچک است که با دنیای خارج آشنا می گردد. با کودکان دیگر و بزرگسالان که به مناسبتی در خانه رفت و آمد دارند تماس پیدا می کند. طرز معاشرت با دیگران را کودک در خانواده می آموزد. در این محیط است که اخلاق ، ایده آلها و راه زندگی و فلسفه اجتماعی جامعه منعکس می شود. و کودک در اثر تماس با دیگران به تدریج این گونهه امور را درک می کند. (مهابادب ـ بچاری ، 1377 : 87)
انواع خانواده از نظر روابط با فرزندان
خانواده ها از نظر روابط با فرزندان به سه دسته سهل گیر ، سختگیر و مستبد ، و خانواده مقتدر تقسیم می شوند.
1 ) خانواده سهل گیر :
از ویژگی های خانواده سهل گیر بی توجهی به آموزش رفتار های اجتماعی است . در این گونه خانواده ها به طور کلی ، قوانین بسیار محدودی وجود دارد و افراد ، چندان به اجرای قوانین و آداب و رسوم اجتماعی پایبند نیستند و هر کس هر کاری بخواهد ، می تواند انجام دهد و دخالت در کار های یکدیگر معنی ندارد ؛ زیرا در خانواده سهل گیر ، به تعداد افراد خانواده حتی در مسائل جزئی و روز مره مثل غذا خوردن نظر وجود دارد .
هرچند کودکان خانواده های سهل گیر ، استقلال فکری و عملی دارند ، به سبب هرج و مرج ، نوعی تزلزل روحی در این نوع خانواده ها دیده می شود ؛ زیرا هر کس به منافع خود توجه دارد ، نه به منافع عمومی خانواده و همین تزلزل ، باعث بی قیدی کودکان می شود ، به گونه ای که آنان احساس مسئولیت در برابر زندگی را از دست می دهند . در نتیجه ، این کودکان توانایی زندگی اجتماعی را ندارند و در جامعه بزرگتر ، همیشه با مشکلات اخلاقی و اجتماعی رو به رو می شوند .(حسینی ، 1389 : 82)
ـ رابطه سهل گیرانه از دید گاه اسلام:
یکی از اساسی ترین مبانی رفتار انسانی از نظر دین مقدس اسلام ، وجود میانه روی در روابط خانوادگی است . امام سجاد (ع) هنگامی که دید نوجوانی به هنگام حرکت به پدرش تکیه کرده است ، خشم و نارضایتی خود را از چنین رفتاری ـ که بیانگر از خود راضی بودن و اتکای بیش از حد نوجوان به پدر بود ـ آشکار کرد . در این نمونه ، شاید رفتار پدر با کودک ، بسیار سهل گیرانه بوده و او بی توجه به آداب و رسوم اجتماعی بزرگ شده است.
امام حسن عسگری (ع) نیز در این باره می فرماید : « جرأت و جسارت فرزند در دوران کودکی نسبت به پدر ، نارضایتی پدر در دوران بزرگسالی به دنبال خواهد داشت. » (همان :83)
2 ـ خانواده های سختگیر و مستبد :
در خانواده های مستبد ، والدین خواهان اجرای بی چون و چرای دستور های خود هستند و لزومی برای ارائه دلیل نمی بینند. فرد مستبد ـ که در بیشتر موارد پدر است ـ تصمیم گیرنده و تعیین کننده وظایف دیگر اعضای خانواده است و آنچه مطابق میل اوست ، باید اجرا شود .
قوانینی که این والدین بر فرزندان خود تحمیل می کنند به سن کودک بستگی دارد . برای نمونه ، سخت گیری در مورد سرو صدا ، پاکیزگی ، بازی با اسباب بازی ، اطاعت ، چگونگی لباس پوشیدن ،. . . مربوط به سال های پیش از مدرسه است و توقع رفتار های عاقلانه ، عملکرد خوب در مدرسه ، درست غذا خوردن ، و . . . از مسائلی است که والدین مستبد در دوران دبستان از فرزندان خود انتظار دارند .
فرزندان این گونه خانواده ها کمتر به خود متکی اند ، خلاقیت کمی دارند و کنجکاو نیستند . در مسائل اخلاقی ، عاطفی ، و ذهنی نیز انعطاف پذیر اند و زود تحت تاثیر دیگران قرار می گیرند.(همان : 84)
ـ رابطه سخت گیرانه از دیدگاه اسلام:
پیشوایان اسلام ، الگوی رفتاری همراه با سخت گیری و اعمال قدرت را نادرست دانسته اند. امیر مؤمنان علی (ع) درباره شیوه صحیح تربیت و رفتار با فرزندان می فرمایند :
انسان به حکم این که انسان است و دارای شعور و اندیشه است ، از طریق پند و اندرز و ادب شایسته تربیت می شود ، نه از طریق زورگویی و تنبیه بدنی .
امام علی (ع) در جای دیگر فرموده اند :
آداب و رسوم خود را بر فرزندانتان به زور تحمیل نکنید ؛ زیرا آنها برای زمانی غیر از زمان شما خلق شده اند. (همان : 85)
3 ـ خانواده مقتدر :
در چنین خانواده ای فرزند به استقلال و آزادی فکری تشویق می شود ؛ در عین حال والدین ، نوعی محدودیت و کنترل بر او اعمال می کنند . در این خانواده اظهار نظر و ارتباط کلامی وسیعی در تبادل کودک ـ والدین وجود دارد و گرمی ، صمیمیت و محبت به کودک در آن در سطح بالایی است.
از ویژگی های این خانواده ، انضباط همراه با رفتار خود مختارانه است . والدین هرگاه کودک را از چیزی منع کنند یا از وی انتظاری ویژه داشته باشند ، برای او مسئله را به خوبی تبیین می کنند و دلیل آن را ارائه می دهند . در چنین خانواده ای تقسیم کار وجود دارد ، به طوری که هر یک از اعضا ، مسئولیتی را به عهده می گیرد و در تصمیم گیری ها و تقسیم درآمد ها ، رفت و آمد ها ، روش زندگی و دیگر مسائل ، بر اساس مشورت و پیروی از مبنای عقلی و مصلحت اندیشی رفتار می کنند. (همان :86)
ـ دیدگاه اسلام در رابطه با روابط مقتدرانه :
این نوع رابطه با فرزندان ، نزدیک ترین روش به دستور های تربیتی اسلام است . امام علی (ع) می فرماید :
فرزندانتان را گرامی بدارید و رفتار خود را با آنان نیکو کنید . این حدیث ، افزون بر شخصیت دادن به فرزندان و لزوم الگو دهی شایسته به آنان ، بر رفتار درست با آنها نیز تاکید کرده است .
پیامبر اکرم (ص) فرمودند :
خداوند بیامرزد والدینی را که بر تربیت صحیح ، فرزندشان را یاری دهند. (راوی پرسید : چگونه او را بر نیکی یاری دهند یا رسول الله ؟ حضرت فرمودند( : والدین هرچه را فرزندشان به اندازه توانایی خویش انجام می دهد ، بپذیرند و آنچه را انجام دادنش بر وی سنگین و تحمل نا پذیر است ، از او نخواهند و او را به گناه و گردن کشی وادار نکنند . (همان :87)
خانواده نقش اساسی در اخلاق و تربیت فرزندان دارد. خانواده نخستین محیط تربیتی است ؛ محیطی که طفل ناگزیر در آن چشم می گشاید و رشد می کند. کودک از هنگام تولد تا سالیانی چند فقط با خانواده در تماس است و این تماس نزدیک و دائمی با خانواده نقش بسیار مؤثری در سازندگی شخصیت و رفتار وی دارد . بدین جهت ، دانشمندان مسلمان به ارزش کانون خانواده توجه داشته و اهمیت نقشی را که خانواده در سعادت کودک دارد ، بیان کرده اند . غزالی کودک را امانتی در دست پدر و مادر می داند که مانند موم از همه نقش ها خالی است و پدر و مادر اند که او را به سعادت یا شقاوت می رسانند و هر بذری را که بخواهند ، در زمین پاک دل وی می رویانند . کودک آیینه تمام نمای خانواده خویش است که هر خوبی و بدی و هر آنچه را که از آنها می بیند و می شنود در خود منعکس می سازد . از این رو کوشش مادران در تربیت و پرورش فرزندان از بزرگترین کارهاست. ( شیخانی ، 1394: 160)
ابو علی سینا با اشاره به ضرورت تاسیس خانواده می نویسد:
انسان به مکانی نیازمند است که آنچه را که بدست آورده است ، در آنجا جمع و ذخیره کند و برای هنگام حاجتش نگه بدارد . بنابر این ، انسان محتاج است به اینکه برای خود منزل و مسکنی اتخاذ کند . آن مردی که این خانواده را تشکیل داده است ، مدیر افراد و کسان این خانواده گشته است و آنها نیز رعیت و پیرو اراده و اداره وی می شوند.
غزالی افزون بر مواردی که بوعلی بیان کرده است ، ثمره تشکیل خانواده را اقتدا به سنت پیامبر ، تربیت فرزند صالح ، سازندگی اخلاقی و رشد معنوی می داند . (همان : 160)
مسئولیت اساسی والدین در برابر فرزندان ، تربیت صحیح است . هر چند تربیت خود واژه ای عالی است که همه کردارها و فعالیت های والدین را در تمامی زمینه ها شامل می شود ، ولی منظور ما در اینجا آراستن فرزند به آداب اسلامی است . این مهم از پیش از انعقاد نطفه آغاز می شود و در دوران بارداری ، زمان تولد و دوران کودکی و دوره های پس از آن ادامه می یابد. (همان :161)
مسئولیت پدر و مادر در تربیت فرزندان ، از هنگام انتخاب همسر و نیز از زمان انعقاد نطفه و سپس دوران بارداری آغاز می شود. امیر مؤمنان امام علی (ع) آن چنان به این مهم توجه داشت که به برادرش عقیل سفارش کرد : زنی شجاع و نیرومند برایش انتخاب کند تا از او فرزندانی شجاع به دنیا آید. عقیل از طایفه بنی کلاب زنی را با این اوصاف برای امیر المؤمنین علی (ع) خواستگاری کرد که بعد ها او را « ام البنین » خواندند و قمر بنی هاشم ، حضرت ابوالفضل العباس (ع) در دامان او پرورش یافت.(همان :163)
نقش زن در موفقیت افراد خانواده
بی شک در یک خانواده متعادل زن به عنوان یکی از دو رکن اصلی خانواده نقش مهم و اساسی در موفقیت یا عدم موفقیت اعضای خانواده ایفا می کند.
زن در کنار ایفای نقش همسری برای مرد خانواده باید مادری نمونه و الگو برای فرزندان باشد تا بتواند فرزندان را در مسیر زندگی به درستی هدایت کند و نیازهای عاطفی فرزندان و مرد خانواده را رفع کند.
روابط سالم و سازنده میان همسران بر اصول تربیتی خاصی بنا نهاده شده است که رعایت این ضوابط ، می تواند کانون خانواده را گرم تر و بنیان آن را محکم تر کند.
ـ مهمترین اصول ارتباطی میان همسران عبارتند از :
احترام و تکریم یکدیگر ، چشم پوشی از خطا های یکدیگر ، عذر خواهی هنگام اشتباه ، برخورد منطقی و انسانی در مواجهه با انتقاد ها و اعتراض ها ، رعایت عفاف و حدود الهی در روابط خانوادگی ، ایثار و فداکاری نسبت به یکدیگر .(حسینی ،1389 :37)
مسلما در خانواده رفتار پدر و مادر با یکدیگر ، با فرزندان ،و با افراد دیگر اقوام الگویی اصلی برای یادگیری رفتار صحیح توسط فرزندان است. از آنجا که موضوع بحث ما در مورد نقش زن در موفقیت خانواده است پس به جنبه الگویی مادر در خانواده اشاره می کنیم :
دختران از مادران الگو می گیرند و می فهمند چگونه یک زن می تواند با دیگران ارتباط داشته باشد و گذشت و ایثار کند . او گرمی و صفای زندگی و عواطف عالی در عشق و ایثار را از مادر خود می آموزد . از او درس اعتماد به نفس ، اخلاق و انسانیت می گیرد و شهامت و جرأت در نهادش پدید می آید . تقلید و همانندی برای دختر ضروری است . او پیش از آنکه راه و روش خاص برای زندگی بیابد ، به الگویی نیاز دارد تا شخصیت خود را نمایش دهد و مادر ، مناسب ترین فرد است . نقش مادر ، به ویژه در هفت سال اول زندگی بسیار مهم است ؛ چون کودک هنوز بهمدرسه نمی رود .
مادر باید به گونه ای عمل کند که کودک دید مثبتی نسبت به او داشته باشد . مادر در الگو دهی خود ، باید به این نکته توجه کند که دخترش چگونه زندگی می کند ، چگونه می اندیشد و در مراحل گوناگون زندگی از چه جنبه هایی خوشش می آید و چگونه می توان بر او تاثیر گذاشت.( همان :139)
در خانواده موفق و متعادل ویژگی هایی برای رابطه سالم پدر و مادر با فرزندان وجود دارد که موارد زیر از آن جمله است:
هماهنگی در قول و عمل والدین ، انتظار های معقول از فرزندان ، گذراندن زمانی با فرزندان ، انتخاب شیوه های مراقبتی آسان ، وضع مقررات روشن و قابل اجرا ، ایجاد ارتباط مناسب با فرزندان ، مشورت با فرزندان ، هنر شنیدن سخنان فرزندان . (همان :118)
این موارد و مواردی از این قبیل بعد از ایجاد رابطه سالم در خانواده باعث موفقیت و سر آمدی خانواده در جامعه می شود . که زن در برقراری این روابط و به اجرا گذاشتن این مسائل در رفتا خانوادگی نقشی اساسی بر عهده دارد چرا که مادر خانواده شناخت بیشتری از بقیه اعضای خانواده دارد و با روحیات آنها آشنایی کامل دارد.
واجب است بر پدر و مادر تا بچه را در راه راست قرار داده زمینه سعادت او را فراهم کنند و این برای پدر و مادر مهمترین چیزاست .اما اینکه بعد چه می شود آن بستگی به عنایات و توفیقات خداوند دارد . زمینه را پدرو مادر برای سعادت فرزند خود فراهم کرده اند. کودک باید با اراده خود آن زمینه را به فعلیت برساند به عبارت دیگر آن نهالی که پدرو مادر کاشته اند با توجه به سایر عوامل در امر تربیت به ثمر برساند. ( مظاهری ، 1378 : 15)
پدر و مادر هر یک به تنهایی وظایفی را برای تربیت کودک و داشتن فرزندان و خانواده ای موفق بر عهده دارند که به فراخور بحث گوشه ای از وظایف مادر را بیان می کنیم.
وظایف اصلی مادران در تربیت فرزندان :
1 ـ مادر باید فرزند خود را چه درس خوان باشد چه نباشد بپذیرد . زشتی و زیبایی ، دختر یا پسر بودنش ملاک پذیرش بهتر نیست .
2 ـ مادر باید برخوردش با کودک به گونه ای باشد که او جرأت کند حرف خود را با وی در میان بگذارد . ما شاهد فجایع بسیاری هستیم که در جامعه بر سر کودکان وارد می آید و آنها به علت ترس از والدین با آنها در میان نمی گذارند.
3 ـ بدون تبعیض به تفاوت های دختر و پسر ارزش قائل شود دختر چون بیشتر انس پذیر و با عاطفه است در برخورد ها باید توجه بیشتر به او بشود.
4 ـ مادر در برخورد های احتمالی با همسرش باید جانب احتیلط را پیش گیرد و در حضور کودکان از درگیری بر حذر باشد .
5 ـ مادر ، فرزندش را با نام شکسته نباید صدا بزند و باید برای او ارزش قائل شود.
6 ـ مادر در محبت به فرزندش او را انحصار طلب بار نیاورد یعنی اهمیت محبت پدر را هم به فرزندش در نظر بگیرد .
7 ـ خوبی های اکتسابی فرزندش را تشویق کند . نه خود بچه را چون او ممکن است لوس بار آید . اگر خوبی های ذاتی او را تشویق کند تخم کینه در بچه ای که فاقد آنهاست پاشیده می شود . مثلا بچه ای که ذاتا باهوش است نباید در مقابل بچه ای که ذاتا کم هوش است مطرح شود یا بچه زیباتر را به خاطر زیبایی اش نباید بیشتر دوست داشت.
8 ـ در تربیت فرزند هماهنگی لازم در پرورش تربیتی با همسرش را رعایت نماید . پناه گاه عاطفی افراطی برای فرزندش قرار نگیرد.
9 ـ نگاه وی توأم با محبت باشد و بین فرزندانش عدالت برقرار کند . همچنان که پیامبر اکرم (ص) به این امر توصیه نموده اند.
10 ـ در بین دوستان فرزندش را بستاید و از او بخواهد دوستانش را تکریم کند.
11 ـ جهت حفاظت از اموال شخصی کودک را ترغیب به مراقبت از خود و اشیاء خویش بنماید .
12 ـ در بدو ورود به فرزندش سلام کند تا تواضعی برای خودش و همچنین تکریم شخصیتی برای فرزندش باشد . (مهابادی ـ بچاری ، 1377: 163 )
با توجه به مسائل مطرح شده در ابتدای بحث زن اساسی ترین و مهمترین نقش را در موفقیت افراد خانواده ایفا می کند . زن است که می تواند با فراهم کردن بستری مناسب و محیطی آرام موجبات آرامش همسر و فرزندان را فراهم کند و آنها را برای رسیدن به موفقیت همراهی کند و راه را برایشان هموار سازد . در طول سالیان سال همواره در تمامی خانواده ها زن نقش اصلی و اساسی را بر عهده دارد و با شناختی که از روحیات ، احساسات ، عواطف و علایق افراد خانواده و در پی آن موفقیت جامعه است .
زنان در تشکیل خانواده ابتدا باید در خود مهارت های لازم را با مطالعه و تمرین ایجاد کنند . مهارت هایی برای همسر و مادری نمونه و راهنما بودن . زیرا عدم وجود مهارت و توانایی های لازم در زن یعنی عدم موفقیت و شکست اعضای خانواده.
راهکار هایی برای موفقیت خانواده
در یک خانواده هر اندازه روابط میان همسران صمیمی تر ، سالم تر و پر جاذبه تر باشد ، زندگی شیرین تر و با صفا تر می گردد و فرزندان با نشاط و موفقی تربیت می شوند.
ـ سختی ها و مشکلات زندگی را پشت سر بگذارید.
اگر با اشکالی روبرو شدید بکوشید هر چه زودتر بر آن پیروز شوید و آن را از پیش پای خود بردارید ، زیرا هرچه مشکل را بزرگتر و مهمتر نشان دهید . سنگین تر و گران تر و دشوار تر خواهد شد .سختی ها و مشکلات در زندگی روزمره ما خیلی زود به وجود می آید و در اندک مدتی گسترش می یابد ولی بر طرف کردن آن با نشستن و زانوی غم بغل گرفتن و در اطراف آن فکر کردن کار را مشکل تر می کند. لکن این دشواری ها در برابر اراده های آهنین و قوی و خلل نا پذیر بسیار ضعیف و ناچیز هستند.
پس با این ترتیب هنگامی که در برابر سختی ها و مشکلات قرار می گیریم تنها راه حل این است که خویشتن را با فکر کردن زیاد خسته نکنیم ، بلکه هر چه زودتر برای از میان برداشتن آن دست به کار شویم و با عزمی راسخ راه صحیح و درست خود را در پیش گیریم و دنبال کنیم و مشکلات را پشت سر بگذاریم تا سد راه ما نباشند و وجود آنها در پیش پای ما ، ما را دچار زحمت و ناراحتی نکنند . (امیر قاسمی ، 1356 :55)
راه موفقیت
بحث ما در باره موفقیت و پیروزی در خانه است ، زیرا اگر خانه محلی امن و خالی از کشمکش ها و ناراحتی هت نباشد ، هرگز آدمی نمی تواند در خارج از خانه و کارهای روز مره خود موفقیتی به دست آورد و بهره ای از زندگی ببرد.
نقش اساسی در این زمینه با بانوان است که اداره کار های خانه به دست آنها سپرده شده و می توانند با اعمالی که انجام می دهند خانه را تبدیل به بهشت یا جهنم نمایند.
خانم هایی که موفقیتی به دست آورده اند و در زندگی پیروز شده اند تنها از راه بردباری و شکیبایی و غلبه بر دشواری های زندگی توانسته اند شاهد مقصود را در آغوش کشند و راز پیروزی آنها در سایه کاردانی و تدبیری است که در امور خانه دارند واساس آن بر پایه هوش و ذکاوت و فدا کاری در باره مسائلی است که از هر حیث شایان توجه می باشد .
هر کس طبع و خوی مردان را مورد بررسی و مطالعه قرار دهد ، ملاحضه خواهد کرد که آنان هنگامی که ببینند همسرشان در برخی کارها کهدر درجه دوم اهمیت است فداکاری می نمایند این فداکاری در نظر آنها خیلی بزرگ و شایان توجه جلوه می کند و در برابر ، مردان هم در کارهای خیلی مهم تر و بزرگ تری ابراز از خود گذشتگی می نمایند ، تا به این وسیله نشان دهند و ثابت کنند که در کرم و جوانمردی دست کمی از شریک زندگی خود ندارند .
آنچه گفته شد دلیل بر آن است که بانوان زرنگ و کاردان و شایسته همواره از مخالفت با همسران خود دوری می جویند و از این راه می توانند خیلی بیشتر از بانوان دیگری که با مردان خود در هر قضیه و امری مخالفت می نمایند و سر جنگ و دعوا دارند به مقاصد و آرما ن های خویش برسند ، و بدون اینکه آرامش خانواده را بر هم بزنند مقصود خود را انجام دهند . (همان : 90)
اگر مردان دریابند که با همسرانشان توافق اخلاقی دارند و حس همکاری میان آنها وجود دارد ، همواره به آغوش خانواده پناه خواهند برد و با رویی گشاده و با صمیمیت و یگانگی با همسران خود زندگی خواهند کرد ، ولی چنانچه بر عکس ، مردی از همسر خویش نا امید گردد و حسن ظن او مبدل به یأس شود و در یابد که حسن تفاهمی میان آنها وجود ندارد ، از خانه و خانواده بیزار خواهد گردید و برای رضایت خاطر خویش از راه های دیگری اقدام خواهد کرد که از آن جمله خیانت است و چه بسا اتفاق افتاده که چنین مردانی دست به قمار و باده گساری و تفریح های نا پسند زده اند که باعث نابودی خود و خانواده یشان گردیده است.
کسانی که خواستار یک زندگی سعادتمندانه هستند و می خواهند پیروز و کامیاب باشند باید بکوشند تا عملا به همسران خود ثابت نمایند که محبت و احترام متقابل در میان آنها برقرار است و خوشحالی و شادمانی آنها در پیروزی های همسرشان کمتر از خود ایشان نیست و سعادت و موفقیت او را از دل و جان خواستارند و هرگز در صدد آن نیستند که باعث ناراحتی وی گردند. ( همان :100)
پایه گذاری خوی های کودکان بر اساس اخلاق پدرو مادر
پس از آنکه دانشمندان روانشناس وضع زندگی صدها کودک را که در خانواده های مختلف زندگی می کردند زیر نظر قرار دادند به این نتیجه رسیدند که هر گاه پدر و مادر تربیت مستقیم طفل را بر عهده داشته باشند اخلاق و رفتار کودک خواه نا خواه تحت تأثیر اخلاق پدر و مادر ( به خصوص مادر) قرار خواهد گرفت .
آزمایش های دیگر نشان داده طفل در نخستین مرحله زندگی با هر کس تماس مستقیم داشته باشد تحت نفوذ معاشر یا مربی خویش واقع خواهد شد و از او تبعیت و پیروی خواهد کرد و هرگاه کودک به عللی از پدر و مادر خود متنفر و بیزار گردد به احتمال قوی روشی را انتخاب می نماید که با رفتار فردی که طفل از او بدش می آید مغایرت خواهد داشت و به طور قطع از صفتی که باعث تنفر کودک گردیده ، دوری خواهد جست و آثاری از آن در وجود طفل مشاهده نخواهد شد ولی در غیر این صورت بی آن که اعمال نظری بشود بعضی از صفات پدر و مادر عینا به طفل منتقل خواهد گردید .
وقتی که از دانشمندان روانشناس سؤال شد « اخلاق و رفتار آدمی از کجا سر چشمه می گیرد ؟ »
بزرگترین علمای معرفة الروح یک دل ویک زبان جواب دادند :
« اساس اخلاق و رفتار مردم مجموعه ای از نمونه های مختلف خوی های پیشینیان است که افراد انتخاب می نماین و خودشان هم نمی دانند .»
این خوی ها و رفتار و کردار در مرحله اولیه عمر از بین مجموعه اخلاق های مختلفه اشخاصی که با طفل در تماس هستند و یا تربیت و پرورش او را بر عهده دارند و کودک با فرصت کافی اعمال آنها را ملاحضه می کند و زیر نظر می گیرد و به بررسی و مطالعه آن می پردازد ، سر چشمه می گیرد و پایه گذاری می شود و در سال های بعد به صورت های مختلف ظاهر و آشکار می گردد.
درست مانند این است که صفات مختلف مربی کودک در کتابی نوشته و در پیش روی طفل قرار داده شده است و کودک مدادی در دست دارد و در برابر بعضی از آن صفات کلمه « آری » و در برابر بعضی واژه « خیر » را می نویسد.
بنابر این پدران و مادران مسئولیت سنگینی را بر عهده خواهند داشت و باید توجه نمایند که رفتا و کردار آنها ست که سر نوشت آینده فرزندانشان را معین خواهد کرد . (همان :105 )
از مسائل مطرح شده به این نتیجه کلی می رسیم که زن در موفقیت خانواده نقش به سزایی دارد و این نقش از طریق امور زیر می باشد :
تلاش زن برای شناخت روحیات افراد خانواده ، رفتار متقابل میان زن و شوهر و رعایت حدود و قوانین در این برخورد با همسر و نقش الگویی که زن در خانواده دارد.
نتیجه گیری
درپاسخ به سوال « مفهوم واژه زن و خانواده چیست؟» می توان گفت :
زن یکی از دو رکن اصلی خانواده در کنار مرد است و خانواده زیر مجموعه ای از جامعه است که متشکل از پدر و مادر و فرزندان است . و هدف این مجموعه کوچک رسیدن تمامی اعضاء آن به کمال ، موفقیت ، آرامش و . . . است که در کنار هم به این امور دست پیدا می کنند و پدر ومادر در کنار هم در این مجموعه نقش عمده و مهمی را در دستیابی اعضاء به این اهداف ایفا می کنند .
و در پاسخ به سوال « خانواده موفق چه معیار هایی دارد؟ » می توان بیان داشت که :
در نظام الهی و خانواده اسلامی اصلی ترین و مهم ترین معیار خانواده موفق ، سر آمد بودن تمامی اعضاء خانواده در مسائل اخلاقی و دینی است . خانواده موفق خانواده ای است که اعضاء آن آرامش خاطر را با در کنار هم بودن به دست می آورند و به هیچ قیمت حاضر نیستند که این آرامش و آسایش روحی و روانی را با هیچ چیز دیگری عوض کنند . موفقیت هر کدام برای دیگری شادی آور بوده و یکدیگر را در رسیدن به اهداف و کسب موفقیت های جدید همراهی و پشتیبانی می کنند .
و در پاسخ به سوال « خانواده از نظر روابط با فرزندان به چند دسته تقسیم می شوند ؟ » باید چنین بیان کرد که :
به طور کلی سه دسته خانواده را از نظر نوع رابطه با فرزندان می توان نام برد که عبارتند از : خانواده سهل گیر ، خانواده سخت گیر و مستبد ، و خانواده مقتدر .
اسلام دو دسته اول از خانواده یعنی (خانواده سهل گیر ، و خانواده سخت گیر و مستبد ) را رد کرده و بیان می دارد که در این دو گروه فرزندان به تباهی و فساد گرفتار می شوند چرا که شیوه تربیتی در این دو گروه موافق با نظر و عقیده ائمه و دین اسلام نمی باشد. اما در خانواده نوع سوم یعنی (خانواده مقتدر) فرزندان در کنار آزادی بیان و اندیشه از سوی والدین نیز کنترل شده و رفتارشان با هدفی خاص از سوی والدین تحت کنترل و نظارت قرار می گیرد . به همین دلیل این نوع از خانواده ، خانواده ای سر آمد و نمونه شناخته می شود .
در پاسخ به این سوال که : « زن چه نقشی در موفقیت افراد خانواده دارد ؟ » می توان چنین بیان کرد :
زن اساسی ترین و مهمترین نقش را در موفقیت افراد خانواده ایفا می کند . زن است که می تواند با فراهم کردن بستر مناسب و محیطی آرام موجبات آرامش همسر و فرزندان را فراهم کند و آنها را برای رسیدن به موفقیت همراهی کند . این ایجاد بستری مناسب ابتدا با آموختن طریقه رفتار صحیح با همسر و همسری نمونه بودن شروع می شود و در پی آن با ایفای نقش مادری و آموختن مسائل مربوط به مادری نمونه بودن کامل می گردد . آموختن این دو مهارت از اهمیت بالایی برخوردار است چرا که زن با به سعادت و موفقیت رساندن خانواده زمینه رشد و تعالی جامعه را نیز فراهم می کند چرا که خانواده جزئی از اجتماع بزرگ تری است که تمامی افراد در آن باید برای رسیدن کما و موفقیت تلاش کنند .
همچنینی در پاسخ به این سوال که : « چه راهکارهایی برای موفقیت خانواده وجود دارد ؟ » باید بیان کرد :
در یک خانواده ، یکی از مهمترین مسائل ، وجود روابط سالم ، صحیح و صمیمی میان پدر و مادر است . زن و مرد باید سعی کنند در کنار هم سختی ها و مشکلات زندگی را پشت سر بگذارند و اگر با اشکال روبرو شدند با کمک و همراهی یکدیگر آن را حل کرده و از سر راه بردارند. برای رسیدن به موفقیت اعضای خانواده خانه باید محلی امن و خالی از کشمکش ها و ناراحتی ها و استرس ها باشد .
نکته اساسی در مورد تربیت فرزندان و در پی آن موفقیت آن ها این است که پایه گذاری خوی های کودکان بر اساس اخلاق پدر و مادر (به خصوص مادر ) صورت می گیرد . فرزندان از آنجا که زمان بیشتری را با مادر و همچنین با کمی تفاوت با پدر می گذرانند ، از آنان به صورت مستقیم الگو برداری می کنند و پسندیده است که مادر و پدر در پرورش اخلاق خود بکوشند تا الگو های مناسبی یرای فرزندان باشند .
مادر به طور معمول مدت زمان بیشتری را با فرزندان سپری می کند پس در نتیجه مادر هم باید الگوی خوبی باشد و کارهایش بر اساسی درست و صحیح استوار باشد و هم معلومات خود را در زمینه تربیتی و روانشناسی بالا ببرد تا موفق باشد ؛ گرچه نمی توان نقش پدر را نیز انکار کرد اما مادر از اهمیت بیشتری برخوردار است.
در پایان به این مهم پی می بریم که زن نقش محوری در موفقیت افراد خانواده ایفا می کند این نقش در ابتدا با همسری نمونه بودن و بعد با مادری سر آمد و الگو و با اخلاق بودن شکل می گیرد . نقش تربیتی که زن درباره فرزندان دارد بسیار با اهمیت است و این مهمترین نقش زن در موفقیت فرزندان و به همراه آن خانواده و جامعه است.
منابع
*قرآن مجید
* نهج البلاغه ، ترجمه : محمد دشتی
* رساله حقوق امام سجاد ، ترجمه : علی شیروانی
ـ فرهنگ معین
1 ـ آیت اللهی ، زهرا ، مهارت های زندگی خانوادگی در آیینه آیات و روایات ، نشر معارف ، 1392 .
2 ـ امیر قاسمی ، داوود ، رمز زندگی ، نشر اقبال ، 1356 .
3 ـ بانکی پور فرد ، امیر حسین ، آیینه زن ، نشر کتاب طه ، 1381 .
4 ـ جوادی آملی ، زن در آیینه جلال و جمال ، نشر اسراء ، 1386 .
5 ـ حسینی ، داوود ، روابط سالم در خانواده ، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ، 1389 .
6 ـ شرفی ، محمد رضا ، خانواده متعادل ، انجمن اولیا و مربیان جمهوری اسلامی ، 1374 .
7 ـ شریف قریشی ، باقر ، نظام خانواده در اسلام ، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات ،1374 .
8 ـ شریفی زاده ، نقش مادر در تربیت فرزند در دوران کودکی ، پایان نامه ،1387 .
9 ـ شیخانی ، علی باقر ، سریر سخن اخلاق برای همه ، مرکز نشر هاجر ، 1394 .
10 ـ مظاهری ، حسین ، تربیت فرزند از نظر اسلام ، انتشارات ام ابیها ، 1387 .
11 ـ ملک محمودی ، امیر ، راز شاد زیستن و خوشبختی در کانون گرم خانواده ، نشر شهب الدین ، 1393 .
12 ـ موسسه فرهنگی هنری قدر ولایت ، کار کرد های زن در خانه و خانواده ، 1390 .
13 ـ مهابادی راد ، ناهید /بچاری ، سمیر ، روانشناسی ازدواج یا تشکیل خانواده ، انتشارات حافظ ، 1377 .
14ـhttp://www.beytoote.com تاریخ 23/2/1395