فاطمه زهرا (س) بندر ترکمن

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

موضوع : نقش دوست در سعادت و شقاوت انسان

13 اردیبهشت 1395 توسط غریبی فر

موضوع : نقش دوست در سعادت و شقاوت انسان

تعریف و تبیین :
بی شک ما همه دنبال سعادت هستیم و همه می خواهیم خوشبخت زندگی کنیم و می دانیم آنان که خوشبخت نیستند بهره ای از زندگی نمی برند ؛ سعادت عبارت است از اینکه هر فردی با اعمال ، حرکت ارادی و افعال اختیاری خود ، به همان کمالی که خداوند متعال در فطرت و ذات او قرار داده است ، برسد یعنی همان کمال نوعی که مخصوص نوع انسان است که علت غایی و هدف نهایی خلقت کائنات و پیدایش موجودات است در واقع همان رسیدن به کمال و سعادت و دست یافتن به والاترین کرامت ها و ارزش های انسانی است که نقطه مقابل آن شقاوت و بدبختی است که همه از آن متنفرند و آن عبارت است از : نامساعد بودن شرایط پیروزی و پیشرفت و تکامل است .
با روشن شدن هدف خلقت انسان نا گفتنی نیست که انسان در عالم ماده بوجود آمده و قرار است مسیر اختیار داشته باشد و سرنوشت خویش را با اختیار خود رقم بزند بنابراین با وجود حق انتخاب و اختیار راه او دو جهت دارد یکی جهت کمال و دیگری جهت نقص ، یکی منتهی به سعادت و دومی منتهی به شقاوت . بحث از سعادت انسان از اهمیت بالایی بر خوردار است و از زمان آفرینش اولین انسان ها حضرت آدم و حوا مطرح بوده است و آیات قرآنت کریم شاهد بر این مطلب است زیرا آیاتی داریم که از همان وقتی که حضرت آدم و حوا به زمین هبوط کردند به ایشان وحی شد که وقتی از طرف خدا به سوی شما باید آنرا بپذیرید اگر پذیرفتید و عمل کردید به سعادت خواهید رسید و اگر مخالفت نمودید به شقاوت (قلنا اهبطوا منها جمیعا فأما تاتینکم منی هدی … (بقره 38 و 39))دو مساله هدایت و رسیدن انسان ها به سعات در رأس مسائل مهم و حیاتی قرار داشت به طوری که پیامبران از آدم و ادریس و نوح و هود ….. تا پیامبر اکرم که خاتم النبیین است یک به یک در جهت هدایت انسان و رسیدن به سعادت از طرف خداوند به پیامبری برگزیده شدند بعد از نبوت آخرین پیامبر حضرت محمد (ص) نیز با توجه به جریان داشتن مساله رسیدن به کمال انسان و هدایت انسان ها مساله امامت به میان آمد و دوازده امام (امام علی (ع) تا امام زمان (عج) در جهت هدایت و رسیدن به انسان ها به سعادت به امامت انتخاب شدند تا به زمان امام زمان (عج) نیز که زمان حاضر باشد نیز این مساله مطرح است و از اهمیت آن کاسته نشده بطوریکه در غیاب امام حاضر مساله هدایت انسان ها بر عهده فقیه جامع الشرایط قرار گرفته است .
رسیدن به سعادت با نیک بختی ، نامی است که معمولا انسان ها به مطلوب نهایی خود می دهند اما به رغم توافقی که در این نامگذاری دارند در مورد آن بر یک عقیده نیستند و دیدگاه آنان متفاوت است خیلی ها به غلط تصور می کنند خوشبختی و سعادت در گرو پول و ثروت است گروهی معتقدند که خوشبختی را بسته به لذت جنسی می دانند در مقابل این عقاید مادی یک دسته هم سعادت را در تکمیل اخلاق نفسانی می دانند دسته ای هم مانند مرتاضان هندی از این فراتر رفته ، می گویند برای رسیدن و وصول به سعادت باید بدن را نیز تحت شکنجه و ریاضت قرار داد تا روح تکمیل شود و بدن تضعیف گردد . اما دیدگاه اسلام درباره سعادت نوعی تفسیر غایت جامع است زیرا در این دیدگاه ، سعادت را دارای مولفه های متفاوتی از جمله : خیرات درونی مثل محیط اجتماعی مناسب ، فضلیت اخلاقی و عقلی و دینی می داند بطوری که فقدان هر یک از این مولفه ها به سعادت آدمی آسیب می رساند . بنابراین سعادت ، گم شده ی همه انسان ها است و هر کس آن را در چیزی می جوید بنابراین هر کس از نظر شرایط روحی ، جسمی ، خانوادگی ، محیط و فرهنگ ، اسباب بیشتری برای رسیدن به هدفهای والا در اختیار داشته باشد به سعادت نزدیکتر و به تعبیر دیگر سعادتمندتر است و هر کس گرفتار بده نارسی های او ، از جهات بالا بوده باشد شقاوتمند و بی بهره از سعادت خواهد بود . ولی باید توجه داشت که پایه اصلی سعادت و شقاوت اراده و خواست خود انسان است او است که می تواند وسایل لازم را برای شناختن خویش و حتی جامعه اشت فراهم سازد و او است که می تواند عوامل بدبختی و شقاوت به مبارزه برخیزد و یا تسلیم آن شود .
یکی از عواملی که در جهت سعادت و شقاوت انسان نقش دارد هم نشین و دوست انسان است دوست و دوستی واژه های شناخته شده و مقدسی هستند که نیاز به تعریف ندارند و همه مردم حتی کودکان دبستانی با مفهوم آن آشنا هستند اگر هم بخواهیم دوستی که مد نظر اسلام است را تعریف کنیم عبارتند از : معاشرت آمیخته با محبت و صداقت با مردم و تبادل مساعی مادی و معنوی با آنان در راه نیل به رضای خداوند و هدفهای شرافتمندانه .
در مورد دوستی و آیین آن و همچنین موضوع رسیدن انسان به کمال و سعادت تحقیقات فراوانی صورت گرفته است از جمله :
محدثی (1384) در تالیفی تحت عنوان آداب معاشرت به آیین و ابزار دوستی پرداخته اندکه از صفحه 175 تا 183 مورد استفاده در این تحقیق قرار خواهد گرفت .
کتابچی (1379) در تالیفی تحت عنوان آیین زندگی از دیدگاه امام رضا(ع) به لزوم نیاز به دوست پرداخته که از ص258 و صفحات 261و262 در این تحقیق استفاده خواهد شد .
چراغی (1372) در تالیفی تحت عنوان دوستی و دوستان به این موضوع پرداخته که از ص67تا 80 مورد استفاده قرار خواهد گرفت .
انصاری (1390) در تالیفی تحت عنوان آیین دوستی به این موضوع پرداخته که از ص 29تا35 مورد استفاده در این تحقیق است .
محرابی (1385) در تحقیقی تحت عنوان دوستی در اسلام به این موضوع پرداخته که از ص 19تا 26 مورد استفاده این تحقیق واقع خواهد شد .
مطالعات انجام شده عمدتا به مباحثی همچون آیین و ابزار دوست یابی ، رابطه دوستی خانواده با فرزندان ، لزوم نیاز به دوست و….. پرداخته و کمتر به نقش دوستان در تعیین سعادت و شقاوت اشاره نموده اند حال با عنایت به مطالب فوق این سوال مطرح می گردد که : دوستان چه نقشی در تعیین سعادت و شقاوت دارند ؟

اهمیت و ضرورت :
براستی گاه نقش دوست در خوشبختی و بدبختی یک انسان از هر عاملی مهم تر است گاه او را تا حد فنا و نیستی پیش می برد و گاه او را به اوج افتخار می رساند .
در این روزگار ، بسیار زود شر به شر می پیوندد و افزایش می یابد و ، ما شاهد سقوط و نابودی جوانان بی شماری هستیم که بر اثر دوستی با معتادان و اهل خلاف ، به دام اعتیاد به مواد مخدر گرفتار شده ، و با ضایع نمودن خویش ، خانواده های خود را دچار بحران و بدبختی نموده و وجود خویش را از رسیدن به قرب و سعادت الهی محروم ساخته اند و با توجه به اینکه قضاوت مردم درباره ی دیگران غالبا از نگرشی است که به دوستان آنها دارند سرچشمه می گیرد و کمتر به شخصیت حقیقی افراد توجه می گردد . بنابراین اگر دوستان فرد ، خوب و خوشنام باشند در دید مردم به عنوان انسان خوب و شریف جلوه می کند وچنانچه همنشینان او در نزد افکار عمومی متهم باشد و او نیز درمعرض اتهام قرار می گیرد ، دوست فرد نقش مهمی در تعیین شخصیت خانوادگی و اجتماعی افراد ایفا می کند بنابراین به جرأت می توان گفت یکی از اسباب مهم در تعیین سرنوشت و رسیدن به سعادت یا شقاوت ، دوست انسان است . بر همین اساس در دین مبین اسلام نیز ، بر دوست و دوستی با مومن زیاد سفارش شده است ، راز تاکید اسلام بر دوستی و دیدار مومنان با یک دیگر این است که مهرورزی و رفت و آمدهای گرم بین افراد ، موجب رفع ناخوشی و عداوت و حصول افت و محبت بین آنان می گردد و دوستان خود را اعضا یک خانواده می دانند و به چنان درجه ای از دوستی و ایثار می رسند که در عین نیازمندی اگر به چیزی دست یابند آن را به دوست خود می بخشند . اما باید خاطر نشان کرد که تنها دوستی پرهیزکاران پیوندی جاودانی است و نتایج پر باری را در دنیا و آخرت به بار خواهد داشت زیرا دوستی که برای خدا نباشد در دنیا استحکام نخواهد داشت و بر طبق روایات در قیامت نیز تبدیل به عدوات و دشمنی خواهد شد .
از جمله ثمرات دیگر دوستی نیز استواری بنیان های جامعه است جامعه ای که احاد ان همه با هم دوست و مهربان باشند ، روح همبستگی و تضامن اجتماعی در آن به وجود می آید و اتحاد و انسجام ملی زیباترین ارمغان آن است . جامعه متحد و منسجم هنگام بروز بلایای طبیعی یارویارویی با دشمن خارجی دچار بحران و آشفتگی نمی گردد ، و کیان و استقلال آن محفوظ می ماند . زیرا دوستی و مودت در بین افراد ، جامعه را به صورت ارگانیسمی زنده و فعال در می آورد که خوشی و آسایش یا رنج و ناراحتی هر بخش آن در بخش دیگر تاثیر می گذارد و آن را به مرحله ای می رساند که اگر عضوی از آن را روزگار به درد آورد ، دگر عضوها را آرام و قرار نمی ماند .
پیشینه تحقیق :
با توجه به اینکه دوست ، یکی از اسباب و عواملی است که باعث تغییر در سرنوشت انسان می شود بنابراین هر فرد موظف است در انتخاب دوست ، نهایت دقت را داشته باشد ، معیارهای الهی را میزان قرار دهد و افراد را با آن تطبیق و مقایسه نماید و پس از اطمینان از سلامت دینی آنان ، با آنان ارتباط برقرار نماید .
در تالیفی که انصاری (1390) تحت عنوان آیین دوستی انجام داده اند ، مولف عنوان می دارد که : دوستان در زندگی فردی و اجتماعی یک دیگر تاثیر بسیاری می گذارند ، از این رو انسان نباید تنها به فکر خودش باشد ، بلکه می بایست برای حفظ انسانیت ، ایمان و اخلاق دوستانش نیز بکوشد وگرنه آتش انحراف آنان به زندگی او نیز سرایت خواهد کرد اما ایشان در تاثیر دوست بر زندگی به بیان همین مقدار بسنده داشته اند و ما قصد داریم این موضوع را در تحقیقی مستقل و مفصل به بررسی بپردازیم .
تالیفی که المدرسی(ترجمه چراغی)(1372) تحت عنوان دوستی و دوستان انجام داده اند ، مولف عنوان می دارد که احمق…. بخیل …..فاجر و دروغگو ، این ها چهر گروه اجتماعی اند که هیچ کدام شایسته ی دوستی نیستند …دوستی به این معنا ست که انسان بتواند با انسان های قرین خود معاشرت کند و از وجودشان بهره مند شود و خود نیز برای آنها مفید واقع شود اما ایشان بیشتر به جنبه چگونگی دوست یابی و استمرار رابطه دوستی پرداخته و کمتر به نقش دوستان در تعیین سر نوشت انسان اشاره داشته اند .
تالیفی که کتابچی (1381) تحت عنوان آیین زندگی از دیدگاه امام رضا انجام داده اند مولف عنوان می دارد که : در زندگی روزانه خود بخشی را برای معاشرت و مذاکره با افراد آگاه و مورد اعتماد قرار دهید و از وجو افرادی که باطن های سالم و خیر خواهانه دارند ، بخواهید شما را نسبت به عیوبتان آگاه و معایب و اشتباهاتتان را تذکر دهند اما ایشان تماما اهمیت معاشرت و لزوم دوست در زندگی را از دیدگاه امام رضا (ع) بررسی کرده و به بیان احادیث مرتبط با دوستی پرداخته اند . اما ما می خواهیم به تاثیر دوستی بر سعادت و شقاوت انسان بپردازیم .
تالیفی که محدثی(1384) تحت عنوان اخلاق معاشرت انجام داده اند مولف عنوان می دارد که : دوستان هر کس ، مبنای قضاوت دیگران نسبت به اخلاق و شخصیت و افکار او است و به علاوه ، تاثیر پذیری انسان از دوستان ، در سنین مختلف ، چه کودکی ، چه جوانی و چه حتی میانسالی ، بسیار است . از این رو دقت در گزینش <<دوست موافق>> به سلامت اخلاقی و رفتاری انسان کمک می کند . اما ایشان چون به بحث تاثیر دوست بر دوست را در بخشی از تالیف خود و به صورت گذرا بررسی کرده اند لذا ما بر آنیم این موضوع را مستقل و بصورت مفصل به تحقیق و بررسی بپردازیم .
 
چکیده :
این مطالعه با هدف شناسایی نقش دوستان در سعادت و شقاوت انسان انجام و در آن تلاش گردیده تا به این سوال پاسخ داده شود که دوستان در تعیین سعادت و شقاوت انسان چه نقشی دارند ؟ و تحقیق از نوع تحقیات توصیفی و روش به کار رفته در این مطالعه اسنادی است داده های مورد نیاز متناسب با اهداف و سوالات تحقیق با استفاده از فیش جمع آوری و رد تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا استفاده شده است از مهمترین نتایج این مطالعه می توان به اینکه یکی از خواسته های فطری انسان که بدون آموزش از دیگران حاصل می شود ، میل دوستی با دیگران است . دوستان در زندگی فردی و اجتماعی یک دیگر تاثیرات بسیاری از قبیل تاثیر در اعتقادات مذهبی ، اخلاق و عادات و داوری افکار عمومی می گذارند و از آنجایی که تاثیر دوست ناگهانی و ملموس سنیت و تدریجی دست یابد در انتخاب دوست نهایت دقت را نمود زیرا ما شاهد جوانانی هستیم که بواسطه انتخاب دوست ناباب در دام بی عفتی و اعتیاد و….. افتاده و تا مرز فنا پیش رفته اند علاوه بر آن هر چند دوستی مساله ای است مربوط به دنیا ولی در عین حال در کتب دینی اشاره به صحنه های شده که در آن در روز قیامت انسان ندای حسرت سر می دهد که (( یا وللیتالتینی لم اتخذ فلانا خلیلا ای کاش فلانی را به عنوان دوست بر نمی گزیدم))
از آنجایی که کمک به فرزند و بر آورده ساختن نیازهای او از سوی والدین نشانگر نهایت اخلاص و حاکی از محبت آنان به فرزندانشان است و نیاز به دوست یک نیاز طبیعی است والدین می توانند ظوابط مورد نظر در انتخابات دوست را در قالب نصایح و هشدار به آنها القاء و زمینه های دوستی مناسب را برای فرزندان فراهم سازند ))اشاره نمود .

کلید واژه ها: دوست – سعادت – شقاوت
 
مفهوم سعادت و شقاوت :
سعید از ماده سعادت و به معنی فراهم بودن اسباب نعمت ، و شقی از ماده شقاوت به معنی فراهم بودن اسباب گرفتاری و مجازات و بلاست ، بنابراین سعیدها در آن جهان همان نیکوکارانی هستند که در لابلای انواع نعمت ها جای آن است و شقاوتمندان همان بد کارانی هستند که در دل دوزخ در انواع مجازات گرفتارند . و بهرحال این شقاوت و آن سعادت چیزی جز نتیجه اعمال و کردار ، گفتار و نیات انسان در دنیاست .
سعادت که گم شده همه انسان هاست او هر کس آن را چیزی می جوید و در جائی می طلبد به طور خلاصه عبارت از : فراهم بودن اسباب تکامل برای یک یک فرد یا یک جامعه ، و نقطه مقبل آن شقاوت و بدبختی است که همه از آن متنفرند و آن عبارت از : نامساعد بودن شرایط پیروزی و پیشرفت و تکامل . ارشاد،221:382
با توجه به تعاریف فوق می توان نتیجه گرفت موضوع سعادت و شقاوت هم می تواند در دنیا مطرح باشد هم در آخرت . بنابراین هرکس از نظر شرایط روحی ، جسمی ، خانوادگی ، محیط و فرهنگ اسباب بیشتری برای رسیدن به هدفهای والا در اختیار داشته باشد به سعادت نزدیک تر یا سعادتمندتر است و هر کس گرفتار کمبودها ، نارسی ها ، از جهات بالا بوده باشد شقاوتمند و بی بهره از سعادت خواهد بود . ولی باید توجه داشت که پایه سعادت و شقاوت ، اراده و خواست خود انسان است . انسان می تواند وسایل لازم را برای ساختن خود و حتی جامعه فراهم سازد و می تواند با عوامل بدبختی بر مبارزه برخیزد .
مفهوم و معنای دوست و دوستی :
از قدیم گفته اند : هار دوست کم و یک دشمن بسیار .
دوست ، همدم تنهایی های انسان ، شریک غم ها و شادی ها ، بازوی یاری رساندن در نیازمندی ها تکیه گاه انسان در مشکلات و گرفتاری ها و مشاور خیر خواه در لحظات تردید و ابهام است .
همه انسان ها حتی کودکان هم با مفهوم دوست آشنا هستند و اگر بخواهیم دوست را تعریف کنیم : ” دوست هدیه ای است از جانب خدا ، که بعد از پدر و مادر و آموزگار ، سازنده اخلاق و رفتار مان ، پاسخ به نیاز روحمان ، همسایه دلمان و آینه شفافی است که خطاهایمان را به ما می نمایاند (انصاری،1388:9)
دوست و دوستی رابطه ای مبتنی بر جهت بی غل و عش است دوستی یک کلمه زیباست که در بین تمام مردم و انسان های جهان وجود دارد . دوستی سفره مهربانی ، حضوری سبز و عطرانگیز در صحنه های کم طراوت زندگی و فتح دل خمشنان با سلاح لبخند و مهروزی است .
رابطه دوستی یکی از روابط عام اجتماعی است که به نقش های اجتماعی وابسته نیست . دوستی دو نفر با هم به معنای مصاحبت شاگردان یک مدرسه تفاوت مهمی دارد . مصاحبت شاگردان یک مدرسه با هم ، اختیاری نیست بلکه اتفاقی است ؛ ولی مصاحبت دوستان ، اختیاری است . هر کس به اختیار خود دوست می گزیند و در میان انسان های بسیاری که با او در ارتباط هستند برخی از آنها را بریا دوستی و مصاحبت انتخاب می کند .
دوستی واژه است که نیاز به تعریف ندارد و همه با مفهوم آن آشنا هستند . دوستی واقعی در مذاهب و فرهنگ های مختلف امری رایج و فرخنده است و همگان به عظمت و قد است آن اعتراف دارند .
نویسنده توانا و اندیشمند مسیحی لبنانی ، دوستی را امری آسمانی تلقی می کند و به همین جهت در تعریف دوست می گوید : دوست همان دعای شماست که مستجاب شده است .مزرعه شماست که در آن با عشق دانه میکارید و با تشکر درو می کنید ، سفره طعام و شعله آتشدان شماست (جبران خلیل جبران)،1378:73)
دوستی مورد نظر اسلام عبارت است از : معاشرت آمیخته با محبت صداقت با مردم و تبادل مساعی مادی و معنوی با آنان در راه نیل به رضای خداوند و هدف های شرافتمندانه . این تعریف با تعبیرهای از قبیل “مواخاه” “واخوه” “مصادقه” و یا “صدیق” که در متون دینی و روایات اسلامی در مورد دوستی و دوست به کار رفته است ، همخوانی و مطابقت دارد .(انصاری، 1388:14)
دوستی را به زبان ساده تر نیز می توان اینگونه تعریف کرد : که دوستی حاصل از حس مهرورزی نسبت به دیگری و لذت بردن از همکلاسی با او است . و آن شخص دیگر که انسان نسبت به او این حس را دارد دوست ناامید می شود .
اقسام دوستی :
رابطه دوستی دو جز مهم دارد : نخست محیت و دیگر مصاحبت پایدار . جز دوم ، رفتاری است که فرد خود انتخاب می کند و از این رو دارای ارزش اخلاقی مثبت یا منفی است . ولی جزء اول به خودی خود یک فعل ارادی نیست ، محبت حالت نفسانی است که به اختیار انسان محقق نمی شود ، ولی مقدمات تحقق آن اختیاری هستند . شناخت مهمترین مقدمه به وجود آمدن محبت است و تحصیل آن به اختیار انسان و افعال اختیاری او بستگی دارد .
مصاحبت دوستان با یک دیگر ریشه در محبت های متنوعی دارد . بر حسب تفاوت محبت ها، دوستی اقساتی می یابد . محبتو دو انسان به یک دیگر ، از سه حالت خارج نیست ، بنابراین دوستی نیز سه قسم است :
1-دونفر ممکن است یک دیگر را دوست داشته باشند و از ملاقات و گفتگو ی یک دیگر لذت ببرند و هیچ مطلوب دیگری را جستجو نکند. به عبارت دیگر ممکن است مصاحبت دونفر ، به عرض رسیدن به هیچ چیز دیگری جز لذتی که از مصاحبت با هم می برند نباشد .
لذت حاصل از مصاحبت می تواند ناشی از کمالی باشد که دو دوست در هم می شناسند . خوا ، کمال، ظاهری باشد و خواه عقلی و معنوی ، مانند اخلاق نیکو . به هر حال اگر التذاذ حاصل از این مصاحبت ، مذموم باشد ، مصاحبت از نظر اخلاقی ارزش منفی خواهد داشت .
2-ممکن است دوستی دو نفر برای رسیدن به لذتی نباشد که در نفس دوستی حاصل می شود؛
بلکه دوستی وسیله ای باشد که رسیدن به یک امر محبوب را ممکن می کند . در این رابطه دوستی ، جزء اول دوستی ، یعنی محبت اصیل نیست . با این حال همین محبت موجب اقدام به مصاحبت می شود . اگر غرضی از مصاحبت رسیدن به مطلوبی همچون مال و جاه و علم باشد ، ارزش اخلاقی مصاحبت وابسته به غرضی است که فرد از سبک مال و جاه و علم دارد .
3-نوع دیگری از دوستی وجود دارد که ناشی از محبت انسان به خداست . یکی از آثار نحبت بنده بر خداوند ، محبت به دوستان خداست . اگر کسی دیگری را به سبب بندگی خدا و اخلاص و اعمال صالحش دوست داشته باشد ، دوستی او ادامه دوستی خداست و آن را"حب فی الله
“می خوانیم . مصاحبت فرد با کسی که او را برای خدا دوست دارد ، فعلی با ارزش اخلاقی مثبت است . دوستی به خاطر خدا ارزشمند است . به طوری که اگر کسی به خاطر خدا ، شخص را دوست داشته باشد ، ولی آن شخص در واقع اهل آتش باشد ، خداوند به این دوستی و محبت پاداش خواهد داد (فتعلی خانی ،1389:190)
شاید در بیان اقسام دوستان به زبان گویاتر بتوان بیان کرد دوستان بر سه قسم هستند :اول جماعتی که دوستی آنها مبنی بر نفع است ، و این غالبا در بین سالخوردگان دیده می شود . دوم گروهی که دوستی آن ها رای تمتع و نفس است و دوستی جوانان اغلب از این نوع است و سوم دوستان حقیقی و کسانی که از آنها خود آنها را می خواهند ، یعنی نیکان ، که این نوع دوستی است بسیار کمیاب است و به طول زمان به دست می آید و غالبا میان اشخاص همپایه و هم درجه حاصل می شود ، زیرا انسان محتاج به مونس و همدم است و هرچه دوستی برای خدا باشد دوستی پایدارتر خواهد بود .

دلایل نیاز به دوست :
نیازهای اساسی افراد انسانی بر دو دسته اند :1-نیازهای مادی و جسمانی ؛ که این نیازها را می توان به 4 دسته تقسیم کرد : الف) نیاز به آب و غذا ب) نیاز به هوای سالم ج)نیاز به استراحت و تفریح و خواب د) فعالیت و کار
2-نیازهای عاطفی و روانی : انسان همچون غذا به ارضای منطقی درخواست های عاطفی خود نیاز منو است این نیازها را به چند دسته می توان تقسیم کرد : الف) نیازبه محبت و عشق و دوستی ب) نیاز به پیروزی و موفقیت ج)نیاز به تعلق داشتن و پذیرش د) نیاز به همدردی و دلسوزی ه) نیاز به امنیت اقتصادی و مسکن و) نیاز به امنیت اجتماعی همانطور که بیان شد نیاز به محبت و عشق و دوستی از نیازهای عاطفی و روانی است هر انسانی محتاج عشق ورزیدن و محبت کردن و متقابلا محبت دیدن و دوستی و عشق دیگران است. برگزیدن دوست و مصاحبت دوستان ، از اصلی ترین راه های ارضای نیاز به محبت است (اقبالی تبریزی 1370:71)
بنابراین نیاز به دوست از نیازهای انسان است و انسان از کودکی تا پیری همیشه نیازمند دوستی با دیگران است و در جهت ارضای این نیاز برگزیدن دوست خوب از اساسی ترین راه هاست .

 
1-انسان اجتماعی و ناگزیر از داشتن دوست
در واقع یکی از خواسته های فطری انسان که بون آموزش از دیگران و با تلقین حاصل می شود و انسان خود به خود به آن تمایل دارد ، همانا میل معاشرت با دیگران است . وهمه ما به وجدان در می یابیم که میل معاشرت با دیگران در نهاد ادمی وجود دارد گویا از همین رواست که از تنهایی رنج می برد . اگر آدمی برای مدتی هر چند کوتاه ، در جایی تنها باشد و هیچ کس را نبیند ، خیلی به او سخت می گذرد . به خصوص اگر این تنهایی غیر اختیاری و اجباری باشد ، تحمل آن سخت سخت تر است . (محرابی 22:1385)
میل معاشرت با انسان های دیگربه جدی قوی است که به معاشرت با دوست ، آشنا و همشهری محدود نمی شود ؛ بلکه هر گاه انسان شخص دیگری را مشاهده می کند ، علاقه مند است با او ارتباط برقراری نماید و اندک نمی بگیرد ؛(صباح یزدی29:2:ج ،1380)
بنابراین با توجه به اینکه میل معاشرت با انسانهای دیگر در وجود انسان نهاده شده و این میل فطری است آدمی در تمام قرون و دوران های زندگی از کودکی تا پیری همیشه نیازمند رفاقت و دوستی دیگران است و از داشتن رفیق موافق ، هم رای و یک دل شاد و مسرور و از همنشینی و هم صحبت و رفیق خوب و شایسته ناراحت و غمگین است . و با توجه به اینکه انسان ها به یک دیگر نیازمندند ، این نیازها و رفع نیازها خود سبب توسعه زندگی اجتماعی و در نتیجه ایجاد رابطه و دوستی بین انسانها می شود .
 
2- انسان ودگر دوستی
ازجمله غرایزی که خداوند در وجود آدمی قرار داده غریزه به ذات یا خویشتن دوستی می باشد که تنها در انسان بلکه بر اساس نیاز مسلم طبیعی ، هر موجود در زنده ای از آن برخوردار است .
دگر دوستی و تمایلات عالی انسان که پایه ی بزرگواری و کرامت نفس است در نهاد انسان ریشه های فطری دارند ، اگر مورد حمایت واقع وند وبه درستی پرورش یابند آدمی به مکارم اخلاق متخلق می گردد . ولی خود دوستی و کشش های غریزی آن چنان نیرومند و توانا هستند که تمام وجود شبه را قبضه می کنند ، به دگر دوستی و تمایلات انسانی مجال فعالیت نمی دهند آن ها را سرکوب می کنند و به دست فراموشی می سپارند (فلسفی ، بی تا :71)
حس دگر دوستی جاذبه و دافعه ای است که در میان افراد انسان در صحنه حیات اجتماعی وجود دارد و قسمت عمده ای از دوستی ها و رفاقت ها و یا دشمنی ها و کینه توزیی ها ، همه مظاهری از جذب و دفع انسانی است . این جذب و دفع ها براساس سخیت و مشابهت ویا ضدیت پی ریزی شده است .
گاهی دو نفر انسان یک دیگر را جذب می کنند و دلشان می خواهد با یک دیگر دوست و رفیق باشند . و این رمزی دارد ، این دو نفر تا در مشابهتی نباشد همدیگر را جذب نمی کنند و متمایل به دوستی با یک دیگر نخواهند شد . به عقیده بعضی ریشه اصلی این جذب و دفع ها نیاز و رفع نیاز است (مطهری ، 1372:21)
بنابراین می توان گفت از دلایل نیاز به دوست همین حس دگر دوستی است که در نهاد و ضمیه وجود انسان وجود دارد و به عنوان یک نیاز از نیازهای انسان محسوب می گردد و انسان نیز محتاج آفریده شده ، بنابراین انسان می کوشد تا با فعالیت خلأهای خود را پر کند وحوا بخش را بر آورده سازد و رفع و ارضای حس دگر دوستی نیز تنها در یافتن دوست و همنشین قرار داده شده است در نتیجه انسان با افرادی که مشابهت های با آن ها دارد رابطه دوستی بر قرار می نماید.
اهمیت دوست در سلامت جسمی و روانی
دوستان در یک دیگر تاثیر می گذارند و همسان و همخو می شوند . مخصوصا این تاثیر در بین کودک و جوان بیشتر به وقوع می پیوندد . کودک و جوان ، همانند سایر انسان ها ، نیاز به دوست دارد . معاشرت با دوستان صمیمی یک نیاز طبیعی است و نمی شود از آن صرف نظر کرد . انسانی که دوست نداشته باشد ، احساس تنهایی می کند و به گونه اسی که گویا در زندگی یک کمبود دارد . البته باید توجه داشت که نتیجه ی دوستی ، فقط معاشرت و رفت و آمد و گفت و شنود نیست ، بلکه آثار بیشتر و مهمتری بر آن می شود . مهمترین اثر عبارت است از تاثیر و تأثر در بین کودکان و نوجوانان .
همسالان در رشد روانی و اجتماعی و تغییر نگرش جوانان نقش عمدی دارند به خصوص در جوامع شهری و صنفی که این ارتباطات در گروه های مختلف به شکل میهمانی در شبانه و بازی های دسته جمعی نمود می یابد . اهمیت همسالان از نظر ارزشی و کیفیت و تاثیرگذاری ، در پاره ای از موارد حتی از پایگاه خانواده و نهادهای فرهنگی و تربیتی نیز بیشتر است . کنش متقابل با همسالان تاثیراتی در جوان دارد که آموزه های بزرگسالان با همه قواعد و استمرار و تشویق های پی در پی اش به پای آن نمی رسد و نقش دوست و همنشین در شکل گیری شخصیت انسان قابل انکار نیست . انسان اگر یک ماه با افرادی بنشیند که مقید به نماز باشند ، مقید به روزه باشند ، مقید به نماز شب باشند ، مقید به اجتناب از گناه باشند به طور نا خود آگاه این فرد عوض می شود . به عکس اگر کسی نماز شب خوان است و نماز اول وقت خوان و اجتناب از گناه می کند ، اما یک ماه برود در مجالس غیر دینی بنشیند با افراد ناباب ، به طور ناخودآگاه نه تنها نماز شب او از بین می رود ، نماز اول وقتش نیز از بین می رود (محرابی ، 1385:56)
بنابراین باید در انتخاب دوست نهایت دقت را داشته باشیم مخصوصا جوانان که خلق و خوی همنشین خیلی راحت تر در آنان اثر می کند و ناخودآگاه ویژگی های رفیق خود را کسب می نمایند زیرا رفیق بد، جوان باعفت را ، جوان با شخصیت را ، به مراکز مخنشاء می برو ، دختر با حیا و عفیف را به بی عفتی می کشاند بالأخره باید توجه داشت رفیق بد از هر آتشی سوزنده تر و از هر شری شرتر است . کسانی که خواهان جسمی و روانی پاک هستند باید دوستی با صالحان و نیکان را برگزینند .

تاثیرات دوستی
دوستان در زندگی فردی اجتماعی یک دیگر تاثیر بسیاری می گذارند ، از این رو انسان نباید در انتخاب دوست و همنشین خود اشتباه نماید ، و در انتخاب دوست ، نهایت دقت را داشته باشد و معیارهای الهی را میزان قرار دهد و افرادی را که با آن تطبیق دارند را به عنوان دوست خود بر گزیند و از آنی که تاثیر دوست بر دوست امری تدریجی است که به مرور زمان به کندی آشکار می شود لذا به بیان بخشی از مواردی که از دوستی تاثیر می پذیرد را بیان می نماییم :
1) اعتقادات مذهبی
بسیاری از انسان ها در توجه یابی توجهی به احکام شریعت و اعتقاد یابی اعتقادی به معارف دینی ، آگاهانه و یا ناخودآگاه تحت تاثیر دوستان و معاشران خویش قرار می گیرند .
(انصاری ، 1388:30)
به همین سبب پیامبر اکرم (ص)خطاب به مسلمانان می فرماید :
المرء علی دین فلینظر احدکم من مرد بر دین دوستش است ، پس هر یک از شما باید به دقت بنگرد که با چه کسی دوستی می کند .(طولی،1414ه.ق:518)
اکثر شاعران و اربابان معرفت نیز با توجه به همین نکته ، مردمان را به دقت در انتخاب دوست و پرهیز از معاشرت با کنج اندیشان و تبهکاران دعوت کرده اند .
(ره) نیز در این زمینه می فرمایند :

پسر نوح با بدان بنشت خاندان نبوتش گم شد .(سعدی 1370:182)
بنابراین ، هر شخصی که به سلامت دین و اعتقادات خویش پای بند باشد ، باید برای پیشگیری از سقوط در ورطه بی دینی ، از همنشینی و دوستی با افراد بی ایمان اجتناب کند ، و در صورت ناگزیر بودن از معاشرت با چنین افرادی با مطالعات عمیق و مشاوره با دانشمندان و علماء عادل خود و اندیشه خود را مجهز به سلاح علم نماید تا تحت تاثیر اندیشه های مسموم آنان قرار نگیرد .
2)داوری افکار عمومی
باید توجه داشت که قضاوت مردم درباره دیگران غالبا از نگرشی که به دوستان آن ها دارند . سر چشمه می گیرد و کمتر به شخصیت حقیقی افراد توجه می گردد ، بنابراین اگر دوستان ما خوب و خوشنام باشند در دید مردم به عنوان انسان های خوب و شریف جلوه می کنیم ، و چنانچه همنشینان ما در نزد افکار عمومی متهم باشند ما هم در معرض اتهام قرار می گیریم .(انصاری ،32ص:1388)
در روایات نیز آمده است که سلیمان بنی فرمود: (( لاتحکمواعلی رجل بشی حتی تنظروا الی من یصاحب فانما یعرف الرجل با شکلاواقه انه و نسیب الی اصحابه و احذانه )) نسبت به کسی داوری می کنید مگر این که به همنشینان او بنگرید ، زیرا آدمی با همت یارانش شناخته می شود و به یاران و دوستانش منسوب می گردد .(مجلسی،1414ق،ج18: 42)
از توضیحات بیان شده به خوبی مشخص می شود که شناخت شخصیت افراد از روی دوستان و اطرافیان او صورت می گیرد اما باید خاطرنشان کرد که تکیه مطلق بر افکار عمومی و آرای اکثرجامعه صحیح نیست ، زیرا گاهی عواملی باعث می شود در شناخت صفات خوب و بد و تشخیص مصلح از مفسد دچار اشتباه گردید همان گونه که نمونه آن را در تاریخ مشاهده کردیم که در روزگار شاهان غرنوی ، رسانه های حکومتی به گونه ای افکار عمومی را به انحراف کشیده بودند که پیروان اهل بیت (ع)را به عنوان کافر و به تبع آن همنشینان آنان را نیز در ردیف آنان محسوب می گردند ؛ اما از تمام مطالب بیان شده روشن می گردد که معاشرت با کسی که طبق معیارهای اصیل اسلام است مانعی ندارد بلکه امری پسندیده و ممدوم است هر چند شاید از نظر گروهی آن فرد از افراد ناآگاه و انسان خوب و صالحی شمرده نشود .
3)اخلاق و عادات
تاثیر پذیری آدمیان از اخلاق و عادات همنشینان خود ، امری محسوس و غیر قابل انکار است و همگان آن را وجود خود و فرزندان و اطرافیان خویش به روشنی مشاهده می کنند .
بدههیی است که دوستی با نیکان و صالحان به نیکی و خیر و صلاح می کشد و رفاقت با مجرمان و بد خویان به فساد و تبهکاری می انجامد.(انصاری ،1388:ص35)
پیشوای پارسایان و امیرمومنان (ع) خطاب به یکی از یارانش به نام حارث بن عبدالله اعورهمدانی می فرماید : (( ایاک و مصاحبه الفساق فان الشر باشر مصحق )) از همنشینی با فاسقان بپرهیز که شر به شر پیوندد.(نهج البلاغه :354)
بنابراین : با توجه به همین اثر پذیری انسان به اخلاق و آداب دوستان ، انسان باید در انتخاب دوست نهایت دقت را داشته باشد و بدون آگاهی از ملاک هایی که دین برای انتخاب دوست تعیین کرده است ، کسی را به دوستی نگیرد .

دوست خوب و دوست بد
دوست خوب کسی است که در حرکت انسان به سوی کمال تاثیر مثبت داشته باشد . دوست خوب باید بیش از هر چیز انسانی مومن و صالح باشد . در روایات شرایطی برای دوست خوب بیان شده است : (( امام صادق (ع)فرمودند : دوستی مشروط به حدودی است . کسی که او در این حدود یا بعضی از آن همت او را دوست خود قرارده :اول آنکه پنهان و آشکارش در نزد تو یکی باشد ، دوم آنکه نیکوی ]آبروی[تو را نیکوی خود و عیب ]آبرویی[ تو را عیب خود بداند ، سوم آنکه هیچ مقام و مالی او را در برابر تو دگرگون نسازد ، چهارم آنکه از چیزی که توان آن را دارد برای تو فرو گذار نکند ، و پنجم آنکه همه این ویژگی ها را داشته باشد و تو را در بیچارگی رها نکند . دوست بد کسی است که از نظر عقیده و اخلاق گمراه است و یا انسان را از یاد خدا و حرکت به سوی او غافل می سازد (فتحعلی خانی ،194:1389)
 
نقش دوست در تعیین سرنوشت
دوستی ساختن است ، دوستی هنر است ، بنابراین به سرعت زاده نمی شود بلکه به آهستگی و کندی پدید می آید ممکن نیست که دوستی در یک لحظه ناگهان از آسمان بر ما فروآید .
((دوستی)) یک مساله عادی نیست . بلکه از مسائل ضروری زندگی انسان است دوستی یک مساله خطیر و پر اهمیت نیز هست . زیرا تاثیر دوست بر دوست ناگهانی و ملموس نیست تا به راحتی بتوان درست را از نادرست آن باز شناخت بلکه تاثیری تدریجی ، اندک اندک و پنهان می باشد .(محرابی ،19:1385)
بعضی از افراد برای خود دوستی بر نمی گزینند و در زندگی ، تنهایی را بر دوستی بر مردم ترجیح می دهند ، این عده گاه نیز بر خود می بالند که دوستی ندارند . بر عکس این افراد گروهی دیگر هستند که عمل دوستی را یک ، سرگرمی تلقی می کنند و بدون حساب و کتاب و بی آنکه میان دوستانشان جهتی واحد و هدفی مشترک باشد ، به انتخاب دوست می پردازند . هر دو روش خطاست نه درست است که انسان بی حساب و کتاب دوست برگزیند و نه رواست که تنها و بریده از مردم به سر برد . زیرا کناره گیری انسان از هم نوعان خود به دور از اصول اسلام است زیرا اگر افراد خوب یافت شوند باید آن ها را به دوستی برگزید و اگر جز مردمان بدونایاب یافت نشوند ، گرچه نباید در مواضع نادرستی که دارند با آن ها همراهی داشت اما باید به عنوان یک انسان و بشر با آنان در میانشان به سر برد. (همان)
دوستی یک مساله معمولی در زندگی نیست بلکه از جمله مسائل حادی است که به نحوی با سرنوشت انسان تاثیر دارد و از آنجا که تاثیر دوست بر دوست امری آشکار است اسلام خواهان آن است که این کار به گونه ای درست و با معیارهای مناسبی انجام پذیرد.
استاد مطهری در این باره می فرمایند : در باب معاشرت (همنشینی و رفاقت)آن چیزی که اثرش فوق العاده است پیداشدن ارادت است مسئله ارادت و شیفتگی به یک شخص معین ، بالاترین و بزرگترین عامل است و در تغییر دادن انسان و این اگر به جا بیفتد فوق العاده انسان را خوب می کند و اگر نا بجا بیفتد آتشی است که آدمی را آتش می زند (تعلیم و تربیت در اسلام ،120:1372)
هر چند دوستی امری است که در دنیا محقق می شود و برای انسان مفید است ولی در عین حال یک مساله دینی و مربوط به دین هم است به دلیل آن که ممکن است انسان در روز قیامت از بابت دوست خود مورد بازخواست قرار گیرد و آیات 28 و29 سوره فرقان شاهد بر این مدعاست روزی را که در آن فرد گناهکار فریاد بر می آورد که : ((یاونتیا لیسنی لم اتخذ فلانا خلیلا(فرقان) ای کاش فلانی را به عنوان دوست بر نمی گزیدم . زیرا انسان دوست خود را الگو قرار می دهد و از رفتارش تقلید می کند ، به او اعتماد می نماید و گفتارش را باور می کند ، همسان و همرنگ او می شود و این بدان جهت است که در بین دو فرد و دو همنشین سخنیت و تناسب روحی خاصی وجود دارد که چنین سخنیتی بین آن دو دیگری وجود ندارد . دو دوست بیگانه نیستند ؛ افکار و خواسته های درونی یکسان دارند . حرف همدیگر را بهتر می فهمند ، بهتر می توانند نسبت به همدیگر اعتماد نمایند و اسرار دل خود را در بیان بگذارند و راهنمایی بخواهند به هر حال تاثیر مقابل دوستان در یکدیگر ، امری است واضح و روشن . به همین جهت انتخاب دوست را می توان یکی از عوامل موثر در تربیت دانست .
اگر فرد با فرد فاسد و بد اخلاق دوستی کند ، همرنگ او می شود و چنانچه با فرد صالح و خوش اخلاق دوست شود ، همانند او خواهد شد . بنابراین انتخاب دوست “خوب” یا بد ، در سعادت و شقاوت تاثیر فراوانی دارد . از همین جاست که اسلام سفارش می کند که با افراد صالح دوستی کنید و از دوستی با افراد صالح اجتناب نمائید .(امینی ،120:1379)
در نتیجه انتخاب دوست و نوع آن بر افراد خصوصا کودکان و نوجوانان بسیار مهم و سرنوشت ساز است . زیرا دوست خوب او را به خیر و خوبی هدایت می کند و دوست بد او را به انحراف و بدی خواهد کشاند چه بسیار جوانانی که بوسیله ی دوست بد به انحراف ،فساد ، اعتیاد و تباهی کشیده اند زیرا ناخودآگاه هر کس از ویژگی های رفیق خود مقداری را کسب می نماید بنابراین در انتخاب دوست و همنشین کمال دقت را باید نمود و آن را که از لحاظ درایت و دیانت برتر از خویش برگزید ، تا نه تنها از انسان چیزی کاسته نشود بلکه بر کمالاتش نیز افزوده شود .
نقش والدین در انتخاب دوست
بسیاری از گرفتاری ها و نفرش ها از آنجا ناشی می شود که نسبت به مساله ای احساس بی تفاوتی کنیم ویا نتوانیم در آن مورد موضعی خاص اتخاذ نمائیم . همه ما کم و بیش به تجربه دریافته ایم که اگر در امری که مربوط به فرزندان ماست دقت و مراقبتی به خرج ندهیم ، دچار عوارض و گرفتاری می شویم .
والدین در روابط فرزندان باید حالت کنترلی و مراقبتی داشته باشند و آمدها و شدها و معاشرت ها را زیر نظر داشته باشند از آن بابت که خطرات بسیاری در سر را آنهاست و در این راه پسر و دختر مطرح نیست . کنترل ها باید به صورتی باشد که آنان احساسش نکند زیرا در آن صورت خط پنهان کاری زیاد است (قائمی 97:1378)
البته باید توجه داشت آدمی از خرد و بزرگ نیاز به معاشرت دارد و باید با دیگران معاشرت داشته باشد تا راه و رسم زندگی جمعی را بیاموزد ، با همنوعان خود تفاهم کند ، راه و روش احترام متقابل را بیاموزد ، درس دوستی ، اخلاص ، گذشت ، تعاون و فداکاری و دینداری را یاد بگیرد بنابراین والدین نمی توانند و نباید فرزندان خود را از دوست گرفتن باز دارند ، چون یک نیاز طبیعی است ، و جلوگیری از آن ممکن است موجب عکس العمل های سوء روانی گردد ، بلکه باید به او کمک کنند تا دوست خوب بگیرد ، زیرا مادر تربیت جلوی معاشرت ها را نمی گیریم بلکه باب معاشرت های ناباب را سد می کنیم و به فرزندان باید تفهیم کنیم چگونه معاشرانی برای خود برگزیند و تا چه میزان از دوست خود گوش شنوایی داشته و تحت تاثیر باشد و حتی در مواردی به فرزندان مددمی دهیم که در یافتن و انتخاب دوست موفق باشد .
پایه های اصلی دوستی ها در افراد ، از دوره نوجوانی و چه بسا از دوره ی دبستانی شکل می گیرد . شایسته است که همان دوره دبستانی ، آرام آرام با استفاده از داستان های کودکان و یا قصه ها و گفتارهای مناسب ، ذهنشان را آماده کنیم تا به هنگام ورود به دبیرستان ، با دانستنی ها و آگاهی های بیشتری که به ذهن خواهند سپرد ، در عمل آنان را در انتخاب دوست یاری کنند . نه به صورت امرو نهی آشکار ، بلکه بطور غیر مستقیم ، با شمردن صفات زشت و زیبایی اشخاص مورد تنفر و با احترام جامعه ، پیام خود را به آنان گوشزد نمایند.
والدین نمی توانند به فرزندشان بگویند : با فلان کس دوست شو ، و با فلانی دوستی نکن . چنین پیشنهادی غالبا مورد قبول واقع نخواهد شد . کاری که آنان می توانند انجام دهند این است که در بین بچه های خویشان یا همسایگان یا دوستان افراد خوب و مودبی را پیدا کنند و وسیله بازی و معاشرت فرزند خود را با آنان را فراهم سازند این وضع را تا مدتی و به دفعات مکرر ادامه دهند . و در حوال این مدت به طور مستقیم مراقب انان باشند ، چنانچه احساس کردند که با یک یا چند نفر از آنها انس گرفته و طرح دوستی ریخته ، وسیله ارتباط و رفت و آمد بیشتر آنان را فراهم سازند .(محرابی ، 73:1385)
کار دیگری که والدین می توانند انجام دهند این است که موضوع دوست گیری را رسما با فرزند خود در میان بگذارند و بگویند : ما می دانیم که تو میل داری یک نفر یا چند نفر دوست خوب و صمیمی داشته باشی مانعی ندارد ، این فکر خوبی است ولی باید توجه داشته باشی که دوست خوب ، بسیار مفید و سودمند و اسباب آبروی انسان است ، ولی دوست بد هم بسیار خطرناک و زیانبخش است . آنگاه فواید دوستی و دوست خوب و مضرات دوست بد را برایش بیان کنند و سپس علائم و صفات دوست خوب و بد را برایش کاملا توضیح دهند و بگویند : مراقب باش با افراد بد ، دوستی نکنی . بعد از آن که به طور غیر مستقیم بر ارتباطات رفت و آمدهای فرزند خویش نظارت کردند اگر دیدند با افراد خوب و صالح طرح دوستی ریخته وسیله ارتباط بیشتر او را فراهم سازند و چنانچه احساس کردند با افراد ناشایسته ای معاشرت می کند ، با کمال نرمی و زبان خوش به او یاد آور شوند که : این دوست تو ، دارای فلان عیب و نقش است و صلاح نیست با او معاشرت کنی و آثار و عواقب معاشرت با او را توضیح دهند و از او بخواهند که معاشرت با او را قطع نماید . و اگر با نرمی و مدارا حاضر به ترک معاشرت با دوستان بد نشد باید به هر طریقی ممکن ، جلوی او را گرفت چون دوست بد بسیار خطرناک و زیانبار است و والدین نمی توانند در این باره کوتاهی کنند والا سعادت فرزند خود را در خطر خواهند افکند .
همچنین والدین برای ایجاد دوستی فرزندشان با افراد شایسته می توانند به شکل های زیر زمینه سازی کنند :1-با خانواده های خوب و مناسب رفت و آمد نمایند 2-از طریق ارتباط با مسئولین مراکز آموزشی و محل تحصیل فرزندشان ، با دانش آموزان شایسته آشنا و ارتباط ایجاد نمایند .
کسانی که شایسته دوستی نیستند
روز قیامت صحنه های عجیبی دارد بخشی از آن که مربوط به حسرت فوق العاده ظالمان از گذشته خویش است در آیات قرآن کریم بیان شده است . آیات قرآن بیان می دارد که ظالم بیدادگر که در دنیائی از تاسف فرو رفته می گوید : یا وللیتی لیتنی لم اتخذ فلانا خلیلا (فرقان/28) روشن است که منظور از ((فلان)) همان شخصی است که او را به گمراهی کشانده است .(مکارم شیرازی 1372،ج1569:)
براستی گاه نقش دوست ر خوشبختی و بدبختی یک انسان از هر عاملی مهمتر است ، گاه او را تا سرحدفنا و نیستی پیش می برد و گاه او را ه اوج افتخار می رساند بنابراین ضرورت دارد بدانیم از دوستی با چه کسانی باید بپرهیزیم و چه کسانی شایسته دوستی نیستند . زیرا وقتی از ما خواسته شده در انتخاب دوست نهایت دقت را نماییم تنها صلاح ما را در نظر نگرفته اند ، بلکه صلاح جامعه نیز در میان است .
1-دوستی با احمق
نتایجی که بر دوستی احمق می شود عبارتند از :
الف) با توجه به نظریه تاثیر پذیری انسان از دوستان ، قطعا کسی که با احمق دوستی کند ، حماقت به او سرایت خواهد کرد . از حضرت صادق(ع) نقل است که فرمود : ” کسی که از دوستی نادان دوری نکند ، دیر یا زود متخلق به اخلاق او خواهد شد “
ب) احمق ، به دلیل افکار نادرستی که دارد ، حتی اگر بخواهد به کسی که با وی از در دوستی در آمده ، سودی برساند ، ضرر می رساند . حضرت صادق (ع)می فرمایند : “زنهارکه با احمق مصاحبت نکنی ، که هر چه بیشتر به وی نزدیک گردی ، بیشتر در زیان خواهی افتاد .”
ج) امروزه هم از دیدگاه من و هم از دیدگاه علم مشخص گردیده که صفت حماقت قلب را می میراند . و دل مردگی از نتایج مسلم دوستی با احمق ها و همراهی آنهاست ، وقتی انسان دل مرده و وجدانش خشک شده از ارتکاب هیچ جنایت و گناهی رو نخواهد گرداند . و خدا می داند که چه آینده تاریکی در انتظار جامعه ای است که احمق ها در آن رو به افزونی می رود . حضرت علی (ع) می فرمایند :(( عافیت ده جز ء دارد که نه تی آن ها در سکوت است و یکی در ترک مجاست سفهیان .))
مشکل اصلی با احمق در این است که نمی توانید کارهایی را که از او سر می زند بپذیرید و از بابت آن ها از او تشکر کنید . زیرا ممکن است کارهای او از نیت خوبی سرچشمه گرفته باشند . ولی از عاقبت زیان بار آن برای دوست ناآگاه باشد . بهر حال دوست است . با وی چه می توتن کرد ؟!
(المدرسی ،73:1372)
دوم – دوستی با بخیل
حضرت علی (ع) می فرماید : (( از دوستی بخیل برحذر باش ، که او ضروری ترین صفات را از تو زایل بخل از صفات تحریم شده در اسلام است . و یکی از عوامل ورود به آتش به شمار می رود .
روزی رسول خدا (ص) به دور کعبه طواف می فرمودند، صدای طائفی بر گوششان رسید که چنین می گفت : ” خدایا مرا ببخش ، هر چند می دانم که مرا نخواهی بخشید ! ” پیامبر اکرم (ص) به سوی آن مرد رو کرد و فرمود …..گناه تو چیست ؟ گفت : یا رسول الله ، من مردی هستم که خداوند ثروت بزرگی به من عطا فرموده ولی طالب حاجتی که به سوی من آید گوئی با شعله ای از آتش بطرفم می آید . پیامبر فرمود : از من دورشو ، مرا با آتش خود مسوزان ، قسم به کسی جانم به دست اوست ،اگر با همین حالت میان رکن و مقام بایستی تا از چشمانت رودخانه هائی از اشک جاری شود و در همان حال بمیری ، خداوند تو را با صورت به آتش جهنم خواهد انداخت . مگر قول خداوند را نشنیده ای که می فرماید : (( و من یوق شح نفسه فأولیک هم المفلحون .)) (همان 77)
سوم : دوستی با فاجر
خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم می فرماید : (( ان الابرار لفی نعیم ، و ان الفجار لفی حجیم ……(انفطار/14)
واقعیت این است که دوستی با انسان های فاجر به دلایل زیر ، زیانبار است :
1-انسان فاجر شما را از انسان های خوب و برگزیده دوری سازد . پیامبر اکرم (ص) در این باره می فرماید : (( کسی که به خدا و روز قیامت ایمان داشته باشد ، با هیچ کافه ی عقد اخوت نمی بندد و با هیچ فاجری معاشرت نمی کند ، و هر که با کافری عقد اخوت بست یا با فاجری معاشرت کرد ، خود نیز کافر و فاجر است ))
2-فاجر به هر شکل که شده اثر اعمال ناشایست خویش را در وجود شما بر جای می گذارد .
3-دوست فاجر حرمت شما را نگاه نخواهد داشت .
از آنجا که انسان فاجر حرمت خدا را نگاه نمی دارد ، به طریق اولی حرمتی هم برای شما قائل نخواهد شد .
4-ممکن است فاجر به چشم خداوند گرفتار شود و تو نیز مشمول آن گردی . امام صادق (ع) : (( بر مسلمان لازم است که از عقد پیوند اخوت فاجر ، احمق و دروغگو پرهیز نماید .)) (همان :80)

چهارم : دوستی با دروغگو
حضرت علی (ع)می فرماید : (( از دوستی دروغگو پرهیز کن ، زیرا انسان دروغگو به سرابی می ماند که دور را به تو نزدیک و نزدیک را از تو دور می سازد .)) (همان ، 80)
بنابراین شایسته است که انسان مسلمان از دوستی با سه گروه بپرهیزد : بخیل ، احمق و دروغگو زیرا شخص بخیل آنچه دارد را از انسان دریغ می کند و شخص احمق ، هم انسان را به خیر و صواب راهنمایی نمی کند ، و در باز داشتن بدی از انسان به او امیدی نیست ، حتی اگر بکوشد که سودی به انسان برساند ولی زیان می رساند و همچنین دروغگو زیر سخن انسان را نزد دیگران می برد و سخن دیگران را نزد انسان می آورد و هر گاه چیزی را نقل کند آن را با چیزهای دیگر پر و بال می دهد . چنانچه حتی وقتی راست می گوید . تصدیق نمی شود . مردم را به دشمنی بر می انگیزد و در سینه ها کینه می رویاند .

نتیجه گیری
دوستی حاصل از حس مهرورزی نسبت به دیگری و لذت بردن از همکلامی با او است و اهداف و انگیزه های ایجاد در رابطه دوستی ممکن است منافع و تمتع و نفس و یا دوستی برای خدا صورت گرفته باشد که دوستی برای خدا پایدارترین دوستی است . نیاز به دوست از نیازهای عاطفی و روانی انسان هاست که همانطور که نیازهای مادی و جسمانی مهم هستند نیاز به دوست و همدم هم از نیازهای اساسی انسان است زیرا میل به دوستی و معاشرت در ضمیمه وجود انسان نهاینده شده و انسان موجودی اجتماعی است و ناگزیر از بنابراین انسان نیاز به دوست دارد و از آنجایی که دوست در اعتقادات و اخلاق و عادات دوست خود تاثیر می گذارد بنابراین نقش مهمی را در تعیین سرنوشت افراد دارد زیرا دوست خوب انسان را به خیر و خوبی هدایت می کند و دوست بد انسان را به انحراف و بدی خواهد کشاند بنابراین در انتخاب دوست و همنشین باید کمال دقت را نمود تا شخص را که برای دوستی بر می گزینیم مطابق با معیارهای باشد که در دین اسلام بر آن ها تاکید شده است زیرا در متون دینی از دوستی با اشخاص با صفات مذموم نهی کرده اند زیرا هدف از آفرینش انسان رسیدن به کمال است بنابراین انسان باید در این راه همنشینی را انتخاب کند تا نه تنها از او چیزی کاسته نشود بلکه روز به روز بر کمالاتش نیز افزوده شود .

فهرست منابع
1-انصاری ، غلامحسین ، آیین دوستان ، تهران : سازمان تبلیغات اسلامی شرکت چاپ و نشر بین الملل .1388.
2-اجتالی تبریزی ، محمود ، روانشاسی تربیتی ، انتشارات کوثر،1370.
3-خلیل جبران ، جبران –پیامبر (ترجمه الهی قمشه ای ) تهران : انتشارات روزنه ، 1378.
4-شیخ طوسی ، محمد بن حسن ، امالی ، قم : دارالثقافه – 1414 ه.ق
5-فتحعلی خانی ، محمد ، علم اخلاق 2-مرکز بین المللی ترجمه و نشر المصطفی ، 1389.
6-فلسفی ، محمدتقی ، اخلاق از نظر همزیستی و ارزش های اسلامی – بی تا ، انتشارات نسریه هیئت نشر معارف اسلامی .
7-قائمی ، علی ، شناخت ، هدایت و تربیت نوجوان و جوان ، انتشارات امیری ، 1378.
8-مصلح الدین ، سعدی ، گلستان ، تهران : انتشارات قدیانی -1370.
9-مجلسی ، محمد باقر ، بحارالانوار ، موسسه الوفاء (بیروت).1414ق.
10-مطهری ، مرتضی ، جاذبه و دافعه امام علی (ع) ، انتشارات صدرا ، 1372
11-مطهری ، مرتضی ، تعلیم و تربیت در اسلام – انتشارات صدرا ، 1372
12-مصباح یزدی ، محمد تقی ، پندجاوید ، قم : موسسه آموزشی و پژهشی امام خمینی (ره) ، 1380
13-محرابی ، سمیه ، تحقیق پایانی دوستی در اسلام ، 1385.

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

فاطمه زهرا (س) بندر ترکمن

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس