فاطمه زهرا (س) بندر ترکمن

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

اهمیت پژوهش از دیدگاه مقام معظم رهبری

اهمیت پژوهش از دیدگاه مقام معظم رهبری

ضرورت پژوهش

از دیدگاه مقام معظم رهبری مد ظله

ما اگر تحقیق را جدی نگیریم، باز سالهای متمادی بایستی چشم به منابع خارجی بدوزیم و منتظر بمانیم که یک نفر در یک گوشه ی دنیا تحقیقی بکند و ما از او یا از آثار تألیفی بر اساس تحقیق او استفاده کنیم و اینجا آموزش بدهیم. این نمیشود؛ این وابستگی است؛ …..من بارها گفته ام که ما از شاگردی ننگمان نمیکند که شاگردی کنیم؛ استاد پیدا بشود، ما پیش او شاگردی میکنیم؛ اما از این ننگمان میشود که همیشه و در همه ی موارد شاگرد باقی بمانیم؛ این که نمیشود.[۱]

[۱]  – دیدار اساتید و رؤسای دانشگاهها ۹/مهر/۸۶

آیا كودكى پنچ ساله بود می تواند پيشوايى مسلمين را داشته باشد؟

16 دی 1395 توسط غریبی فر

 آیا كودكى پنچ ساله بود می تواند پيشوايى مسلمين را داشته باشد؟





پاسخ :
پاسخ اجمالى: 
پيشوايى به كوچكى و بزرگى نيست، بلكه مربوط به قابليتها و استعدادها است رهبرى و پيشوايى امت در كودكى كه سهل، حتى در نوزادى، هم امكان دارد و هم واقع شده است داستان حضرت عيسى ـ عليه السلام ـ شاهد بر اين سخن كه در قرآن مى فرمايد: “فَأَشارَتْ إِلَيْهِ قالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كانَ فِي المَهْدِ صَبِيّاً × قالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتانِيَ الكِتابَ وَجَعَلَنِي نَبِيّاً".[1] 
آيا سندى محكم تر از قرآن وجود دارد. 
پاسخ تفصيلى: 
اولاً: اگر در اخبار اهل بيت ـ عليهم السلام ـ تأمل شود معلوم مى گردد كه مقام نبوت و امامت يك مقام ظاهرى ناچيز نيست كه هر كسى صلاحيت آن را داشته باشد بلكه نبوت مقام ارجمندى است كه شخص واجد آن مقام با حق تعالى ارتباط و اتصال داشته از افاضات و علوم عوالم غيبى برخوردار مى شود، احكام و قوانين الهى بر باطن و قلب نورانيش وحى و الهام مى گردد و به طورى آنها را دريافت مى كند كه از هر گونه خطا و اشتباهى معصوم است. همينطور ولايت و امامت مقام بزرگى است كه واجد آن مقام به طورى احكام خدايى و علوم نبوت را تحمل و ضبط مى كند كه خطا و نسيان و عصيان در ساحت وجود مقدسش راه ندارد و همواره با عوالم غيبى مرتبط بوده و از افاضات و اشراقات الهى بهره مند مى گردد. بواسطه علم و عمل پيشوا و امام انسانيت و نمونه و مظهر دين و حجت خداوندى است، معلوم است كه هر كسى قابليت و استعداد احراز اين مقام شامخ را ندارد بلكه بايد از حيث روح در مرتبه اعلاى انسانيت باشد تا لياقت ارتباط با عوالم غيبى و دريافت علوم و ضبط آنها را واجد باشد و از حيث تركيبات جسمانى و قواى دماغى در كمال اعتدال باشد تا بتواند حقايق عالم هستى و افاضات غيبى را بدون خطا و اشتباه به عالم الفاظ و معانى تنزل دهد و به مردم ابلاغ كند پس پيغمبر و امام از حيث آفرينش ممتازند و به واسطه همين استعداد و امتياز ذاتى است كه خداوند متعال آنان را به مقام شامخ نبوت و امامت انتخاب مى كنند، اين امتياز از همان اوان كودكى در وجود آنهان موجود است لكن هر وقت كه صلاح بود و شرايط موجود شد و مانعى در كار نبود آن افراد برجسته رسماً به مقام و منصب نبوت و امامت معرفى مى شوند اين انتخاب و نصب ظاهرى چنانكه گاهى بعد از بلوغ يا در زمان بزرگى انجام مى گيرد ممكن است در ايام كودكى تحقق پذيرد. 
چنانكه حضرت عيسى ـ عليه السلام ـ در گهوراه با مردم سخن گفت و خودش را پيغمبر و صاحب كتاب معرفى نمود. خداوند متعال در سوره مريم مى فرمايد: “فاشارت اليه قالوا: كيف نكلم من كان فى المهد صبياً. قال انى عبداللَّه آتانى الكتاب و جعلنى نبياً و جعلنى مباركاً اين ما كنت و اوصانى بالصلوة و الزكوة ما دمت حياً[2]” مريم به عيسى اشاره كرد، گفتند: “چگونه با كودكى كه در گهواره است سخن بگوييم؟! عيسى گفت من بنده خدايم كه مرا كتاب داده و به پيغمبرى برگزيده است و هر كجا باشم مبارك گردانيده و به نماز و زكوة تا زنده باشم سفارش كرده است. 
از اين آيه و آيات ديگر استفاده مى شود كه حضرت عيسى ـ عليه السلام ـ از همان كودكى و ايام صغر پيغمبر و صاحب كتاب بوده است. 
بنابراين هيچ مانعى ندارد كه كودكى در سن پنج سالگى با عوالم غيبى ارتباط داشته باشد و به وظيفه سنگين خزانه داراى و ضبط و تبليغ احكام منصوب گردد و در انجام وظيفه خويش و اداى اين امانت بزرگ كاملاً نيرومند و مقتدر باشد.[3] 
ثانياً: حضرت امام جواد ـ عليه السلام ـ هم در هنگام وفات پدرش نه ساله و يا هفت ساله بوده و امام رضا ـ عليه السلام ـ او را به عنوان جانشين خود معرفى نمود[4]، كه سخنان و مناظرات امام جواد ـ عليه السلام ـ و حل مشكلات بزرگ علمى و فقهى توسط آن حضرت تحسين و اعجاب دانشمندان اسلامى اعم از شيعه و سنى را بر انگيخته و آنان را به تعظيم در برابر عظمت علمى امام وا داشته است و هر كدام او را به نحوى ستوده اند و به عنوان نمونه: 
سبط بن جوزى مى گويد: (اما جواد ـ عليه السلام ـ) در علم و تقوا و زهد و بخشش بر روش پدرش بود.[5] 
ابن حجر هيتمى به اعلميت امام جواد ـ عليه السلام ـ اعتراف نموده مى نويسد: مأمون او را به دامادى انتخاب كرد زيرا با وجود كمى سن از نظر علم و آگاهى و حلم و بر همه دانشمندان برترى داشت.[6] 
ثالثاً: ائمه اطهار ـ عليه السلام ـ هم موضوع صغر سِنّ آن جناب را پيش بينى كرده و اعلام نموده اند تا مورد اعتراض مخالفين و معاندين قرار نگيرد. به عنوان نمونه: 
قال ابو جعفر ـ عليه السلام ـ : “صاحب هذالامر اصغرنا سناً و اخملنا شخصاً[7]” حضرت امام محمد باقر ـ عليه السلام ـ فرمود: حضرت صاحب الامر سن مباركش از ما كمتر و گمنام تر است. 
رابعاً: با اينكه آفرينش و خلقت ويژه انبياء و ائمه طورى است كه نمى توان آن را به افراد عادى مقايسه كرد مع الوصف در بين اطفال عادى هم گاهى افراد نادرى ديده مى شوند كه از حيث استعداد و حافظه نابغه عصر خويش بوده و قواى دماغى و ادراكات آنان از مردان چهل ساله هم بهتر است ابو على سينا فيلسوف نامى از اين افراد شمرده مى شود از وى نقل شده است كه گفته: چون به حد تميز رسيدم مرا به معلم قرآن سپردند و پس از آن معلم ادب پس هر چه را شاگردان بر استاد اديب قرائت مى كردند من همه را حفظ نمودم. بعلاوه آن،استاد مرا به كتابهاى ذيل تكليف كرد: “الصفات” و “غريب المصنف” و “ادب الكاتب” و “اصلاح المنطق” و “العين” و “شعر و حماسه” و “ديوان رومى” و “تصريف مازنى” و “نحو سيبويه” پس همه را در مدت يك سال و نيم حفظ كردم و اگر تعويق استاد نبود در كمتر از اين مدت حفظ مى كردم. پس از آن شروع كردم به ياد گرفتن فقه و چون به دوازده سالگى رسيدم بر طبق مذهب ابى حنيفه فتوى مى دادم پس از آن شروع كردم به علم طب و “قانون” را در سن شانزده سالگى تصنيف نمودم و در سِنّ بيست و چهار سالگى خودم را در تمام علوم متخصص مى دانستم.[8] 
درباره فاضل هندى گفته شده: “قبل از رسيدن به سن سيزده سالگى تمام علوم معقول و منقول را تكميل كرده بود و قبل از دوازده سالگى به تصنيف كتاب پرداخت[9] و همچنين نابغه عصر ما سيد محمد حسين طباطبايى. 
بنابراين در صورتى كه اطفال نابغه، داراى چنان مغز و قوايى باشند كه در سنين خرد سالى از عهده حفظ هزاران مطالب گوناگون و حل مشكلات و غوامض علوم بر آيند و نيروى محير العقول آنان باعث اعجاب گردد پس چه استبعادى دارد كه خداوند متعال حضرت بقيةاللَّه و حجّت حق و علت مبقيه انسانيت را در سن پنج سالگى به ولايت منصوب گرداند و تحمل و ضبط احكام را به عهده اش واگذار كند.[10] 
نتيجه آنكه عقلاً و وقوعاً هيچ استبعادى ندارد كه حضرت صاحب الامر (عج) در سن پنج سالگى پيشوايى مسلمين را به عهده بگيرد.

[1] . مريم/29. 
[2] . مريم/29. 
[3] . ابراهيم امينى، دادگستر جهان (انتشارات شفق، چاپ چهاردهم، ص13733) ص122-121. 
[4] . اثبات الوصيه، ص161. 
[5] . سبط بن جوزى، تذكرة الخواص، مكتبة الحيدريه، 1383 ه ق، ص359. 
[6] . ابن حجر هيتمى، صواعق المحرقه (ط 2، قاهره، مكتبة القاهره، 13855 ه ق) ص205. 
[7] . مجلسى، بحار الانوار، (اسلاميه) ج51، ص38. 
[8] . دادگستر جهان، ابراهيم امينى (انتشارات شفق، چاپ چهاردهم، 13733) ص124-123، به نقل از هدية الاصباب، ط تهران، سال 1329، ص76. 
[9] . هدية الاصباب، ط تهران، 1329، ص228. 
[10] . ابراهيم امينى، دادگستر جهان، (انتشارات شفق، چاپ چهاردهم، 13733) ص124-1233.
 نظر دهید »

دليل اينكه شيعه معتقد است كه امام بايد در هر زماني باشد و امام زمان(عج) متولد شده است چيست؟

16 دی 1395 توسط غریبی فر

 

پرسش :دليل اينكه شيعه معتقد است كه امام بايد در هر زماني باشد و امام زمان(عج) متولد شده است چيست؟


پاسخ :
براي پاسخ به اين پرسش مي توان سؤال را به دو بخش تقسيم كرد. اول اينكه شيعة اماميه چه دليلي بر ضرورت وجود امام ـ عليه السّلام ـ در هر زماني دارد؟ و دوم اينكه چه دليلي بر متولد شدن حضرت مهدي ـ عليه السّلام ـ دارد؟ پاسخ بخش اول: 1. دليل نقلي 2. دليل عقلي. 
1. دليل نقلي:آيات و روايات . آياتي در قرآن كريم وجود دارد كه عقل بشر را براي هدايت او كافي نمي داند :"رسلاً مُبشرينَ و منذرينَ لئلاّ يكون للناس علي الله حجّة بعد الرسل و كان الله عزيزاً حكيماً”[1] يعني خداوند  متعال پيامبران را فرستاد تا آنكه پس از فرستادن آنها، مردم بر خداوند حجّتي نداشته باشند و خداوند هميشه كارش باحكمت است. 
اين آيه و نظاير آن به خوبي نشان مي دهد كه عقل انسان براي هدايت و سعادت او كافي نيست؛ زيرا در صورت كفايت عقل، خداوند با اعطاي آن حجت را بر بشر تمام كرده و لذا نه نيازي به ارسال پيامبران بوده و نه مجال براي احتجاج مردم در قيامت باقي مي ماند. اين آيه و آيات ديگر نه تنها ضروري بودن دين و بعثت پيامبران را بيان مي كنند، بلكه دوام و شمول اين ضرورت را نيز بيان مي نمايند. بنابراين ضرورت وجود دين و راهنمايي راهنمايان الهي، از آن گاه كه اولين آدم پاي به عرصة گيتي و طبيعت مي گذارد تا آن گاه كه آخرين آنها از طبيعت رخت برمي بندد ثابت و برقرار است.[2] 
اما روايات فراواني از ائمة اطهار ـ عليهم السّلام ـ نقل شده است كه همگي حاكي از اين است كه كرة زمين نبايد از حجّت خالي بماند و حجت خداوند در هر زماني بايد در روي زمين و بين مردم باشد. چند نمونه از اين روايات را ذكر مي كنيم: 
از امام باقر ـ عليه السّلام ـ روايت شده كه فرموده است: انّ الامامَ رفع من الارض ساعةً لساخت باهله كما يموجُ البحر باهله. اگر ساعتي امام ـ عليه السّلام ـ در زمين نباشد، زمين اهلش را فرو برد، همان گونه كه امواج دريا انسان را در كام خود فرو مي برد.[3] 
امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمود: اگر تنها دو مرد در زمين باشند، بايد يكي از آن دو، امام باشد و فرمود: به درستي كه آخر كسي كه بميرد، امام است، تا كسي نماند كه بر خداي عزوجل حجت گيرد كه او را بي حجت گذاشته است.[4] 
حال كه با استفاده از دلايل نقلي ضرورت امام را در هر زمان بيان نموديم به سراغ دليل عقلي مي رسيم: متقن ترين دليل بر ضرورت وجود امام ـ عليه السّلام ـ در هر زمان، برهان لطف و حكمت الهي است. كه در اينجا به صورت خلاصه مطرح مي شود: به مقتضاي حكيمانه بودن افعال الهي، تكليف بايد غرض معقولي داشته باشد؛ غرضي كه با هدف آفرينش انسان هماهنگ باشد، هدف آفرينش انسان، تعالي و تكامل معنوي است كه از طريق انجام تكليف الهي به دست مي آيد. اكنون اگر انجام دادن كاري از جانب خداوند بدون آنكه به حدّ اجبار برسد در تحقق هدف مزبور تأثير داشته باشد، انجام دادن آن واجب و لازم خواهد بود؛ زيرا فاعل حكيم همة تدابير معقول و ميسوري را كه در تحقق هدف او دخالت دارد به كار خواهد گرفت و لطف از جملة اين تدابير حكيمانة معقول و ميسور است، لذا واجب و ضروري است. 
متكلمان اماميه بالاتفاق بر اين عقيده اند كه امامت از مصاديق لطف خداوند است. چرا كه اگر مردم رئيس قادري داشته باشند كه آنان را از محظورات منع كند و به واجبات برانگيزد. در اين صورت، خلق به فرمانبرداري نزديكتر و از گناه و معاصي دورتر مي شوند، و چون لطف به مقتضاي حكمت الهي واجب است، امامت نيز واجب خواهد بود. پس امامت و رهبري در حق مكلفان، لطف است، زيرا آنان را به انجام دادن واجبات عقلي و ترك قبايح برمي انگيزد و اين مطلب از بديهيات عقلي است.[5] حال اين سؤال پيش مي آيد كه آيا وجود امام غائب، هم لطف است يا  ديگر در حق مكلفان لطف نمي باشد؟ در جواب بايد بگوييم كه وجود امام، هر چند غائب در حق مكلفان لطف است، زيرا اعتقاد به اينكه امام اگرچه غائب است ولي از گفتار و رفتار مردم آگاه است و غيبت او به اين صورت نيست كه در نقطه اي دور از مردم زندگي كند و از مردم به كلي بي خبر باشد، مي تواند نقش مؤثري در گرايش انسانها به سوي فضيلت و معنويت و دوري از تباهي و معصيت داشته باشد، پس وجود امام به خودي خود لطف در حق مكلفان است هرچند تصرف او در امور و رهبري ديني و سياسي او در فرض حضور، لطف ديگري است.[6]
اما بخش دوم سؤالي كه دليل بر تولد يافتن حضرت مهدي ـ عليه السّلام ـ از ديدگاه شيعه چه مي باشد؟ روايات، دربارة حضرت مهدي ـ عليه السّلام ـ متواتر و مستفيض است، احاديث پرشماري كه از مسلمات بين اماميه و غير اماميه شمرده مي شود، از جمله، احاديث عامي كه هرچند نام حضرت مهدي نيامده است، اما دلالت صريح بر ولادت حضرت دارند. دليل اول: احاديث عام. 
1ـ حديث ثقلين كه بين اماميه و اهل سنت متواتر است حضرت رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمودند: انّي تاركٌ فيكم الثقلين كتاب الله و اهل بيتي و انهما لن يفترقا حتي يردا عليّ الحوض.[7] "من بين شما دو چيز  گرانبها مي گذارم يكي كتاب خدا و ديگري اهل بيتم و اين دو از هم جدا نمي شوند تا در حوض كوثر بر من وارد شوند.” جمله “لن يفترقا حتي يردا عليّ الحوض” بر استمرار همراهي اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ با قرآن كريم دلالت دارد و اين پيوستگي و همراهي، جز با فرض تولد يافتن حضرت مهدي ـ عليه السّلام ـ و پنهان بودن ايشان از ديدگان امكان ندارد زيرا اگر حضرت در آينده تولد يابد مي بايست در اين زمان، قرآن از اهل بيت جدا باشد و حال آنكه پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ فرموده است: اين دو از هم جدا ناشدني هستند. 
2ـ حديث دوازده خليفه كه از مسلّمات ميان اماميه و اهل سنت است. پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: انّ هذا لاينقضي حتي يمضي فيهم اثنا عشر خليفة ـ كلّهم من قريش.[8] كار دنيا پايان نمي پذيرد تا اينكه  دوازده خليفه كه همگي از قريش هستند روي كار آيند. اين روايت بر ولادت حضرت مهدي ـ عليه السّلام ـ دلالت التزامي دارد؛ زيرا اگر فرض كنيم از حضرت عسكري ـ عليه السّلام ـ فرزندي به نام مهدي ـ عليه السّلام ـ متولد نشده باشد خلفاي حضرت رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ يازده تن خواهند بود و اين با كلام پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ كه معصوم از خطا و اشتباه است تناقض پيدا خواهد كرد. 
3ـ حديث: من مات و لا يعرف امامه مات ميتة جاهلية.[9] كه از حضرت رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ روايت  شده است طبق اين حديث اگر حضرت مهدي ـ عليه السّلام ـ هنوز بدنيا نيامده باشد پس ما معرفتي از امام زمان نداريم و گرفتار مرگ جاهلي شده ايم، زيرا بنا بر اين حديث در هر زمان امامي وجود دارد و لازم است معرفت به او وجود داشته باشد و در صورت متولد نشدن امام مهدي ـ عليه السّلام ـ چنين شناختي حاصل نمي شود. دليل دوم: احاديث خاص. اما احاديث خاص كه از پيامبر و ائمه اطهار از تولد فرزندي براي امام حسن عسكري ـ عليه السّلام ـ خبر مي دهند كه بعد از بدنيا آمدن، از ديدگان پنهان مي شود و زمين را پر از قسط و عدل خواهد كرد و ايمان به ايشان براي هر مؤمني ضروري است. شيخ صدوق در كمال الدين بيش از 135 حديث آورده است و مجموع روايات در اين زمينه در كتاب كافي، الغيبة و كمال الدين و ديگر كتب بيش از هزار حديث است. 
دليل سوم بر متولد شدن حضرت صاحب الزمان ـ عليه السّلام ـ مشاهده كردن عده اي از شيعيان، در هنگام كودكي آن حضرت است. احمد بن اسحاق قمي، يكي از ياران خاص و گرانقدر امام حسن عسكري ـ عليه السّلام ـ مي گويد: به حضور امام حسن عسكري ـ عليه السّلام ـ رسيدم، مي خواستم دربارة امام بعد از او بپرسم، حضرت پيش از سؤال من فرمود: اي احمد بن اسحاق، خداوند، از زماني كه آدم را آفريد تا روز رستاخيز، هرگز زمين را از حجت خالي نگذاشته و نمي گذارد. خداوند از بركت وجود حجت خود در زمين، بلا را از مردم جهان دفع مي كند و باران مي فرستد و بركات نهفته در دل زمين را آشكار مي سازد. عرض كردم: پيشوا و امام بعد از شما كيست؟ حضرت به سرعت برخاست و به اتاق ديگر رفت و طولي نكشيد كه برگشت، در حالي كه پسر بچه اي را كه حدود سه سال داشت و رخسارش همچون ماه شب چهارده مي درخشيد، به دوش گرفته بود. فرمود: اي احمد بن اسحاق! اگر پيش خدا و امامان محترم نبودي، اين پسرم را به تو نشان نمي دادم، او هم نام و هم كنية رسول خدا است، زمين را پر از عدل و داد مي كند، چنان كه از ظلم و جور پر شده باشد…[10] 
دليل چهارم: سُفرا، و توقيعات. در تاريخ شيعه، قضية چهار سفير و نائب امام (عج) و صدور توقيعات از جانب آنان و واسطه بودن ايشان مابين شيعيان و حضرت مهدي ـ عليه السّلام ـ بسيار روشن و بديهي است و تا به حال كسي در اين قضيه شك و ترديد به خود راه نداده است. 
دليل پنجم: در كتابهاي تاريخي اماميه و غير اماميه، آمده است كه آن هنگام كه معتمد عباسي شنيد كه براي امام حسن عسكري ـ عليه السّلام ـ فرزندي متولد شده است مأمورانش را به خانة امام فرستاد و خانة امام را مورد بازرسي قرار داد. اين نظارت و مراقبت و واكنش دستگاه خلافت، دليل روشني بر متولد شدن حضرت مهدي ـ عليه السّلام ـ[11] است. 
دليل ششم: روشن بودن ولادت حضرت مهدي ـ عليه السّلام ـ نزد شيعه. 
تفكر و انديشة مهدويت و غائب بودن ايشان از ديدگان از همان اوائل اسلام متداول و يك امر بديهي بوده است. از همين رو است كه فرقة ناووسيه مدعي بودند كه امام صادق ـ عليه السّلام ـ همان امام پنهان است ولي پس از وفات امام صادق ـ عليه السّلام ـ بطلان اين عقيده روشن شد و نيز فرقة واقفيه ادعا مي كردند كه موسي بن جعفر ـ عليه السّلام ـ همان امام مهدي ـ عليه السّلام ـ است. پس تفكر مهدويت با ولادت داشتن آن روشن مي باشد. 
لذا به دلايلي كه ذكر شد و دلايل فراوان ديگر و همچنين تصريح علماي شيعه و همچنين تصريح علماي اهل سنت فرزندي به نام مهدي ـ عليه السّلام ـ براي امام حسن عسكري ـ عليه السّلام ـ متولد شده است و اكنون در غيبت كبري به سر مي برد. 
دليل هفتم: اعتراف تاريخ نگاران و تبارشناسان غير شيعي. 
ابن هجر هيثمي مي گويد: امام حسن عسكري ـ عليه السّلام ـ غير از ابي القاسم، محمد الحجة فرزندي به جا نگذاشت و آن هنگام كه پدر بزرگوارش وفات يافت او پنج سال داشت.[12] 
ذهبي مي گويد: شيعيان معتقدند كه پسر امام حسن عسكري ـ عليه السّلام ـ يعني محمد بن الحسن، قائم و جانشين و حجت است. ايشان در سال دويست و پنجاه هشتم و بنا به قولي در سال دويست و پنجاه شش متولد شده است. 
دليل هشتم: اتفاق شيعه. 
از زمان كليني و پدر شيخ صدوق تا الآن تمام آحاد شيعيان بر ولادت و پنهان بودن حضرت وحدت نظر دارند. اين ايده از اصول مذهب شيعه است و در تمام اعصار شيعه هيچ كس را نيافته ايم كه در ولادت يافتن و غيبت حضرت، شك و ترديد داشته باشد. 
منابع براي مطالعه بيشتر: 
1ـ مهدي موعود، علامه مجلسي، ج1و2. 
2ـ منتخب الاثر، صافي گلپايگاني. 
3ـ منتهي الآمال، علامة مجلسي، ج2. 
امام علي ـ عليه السّلام ـ : اي مردم از خدا بترسيد كه اگر سخني گوييد مي شنود و اگر پنهان داريد مي بيند. 
نهج البلاغه، حكمت 203.


[1] . نساء، 165. 
[2] . شريعت در آينة معرفت، جوادي آملي، ص 127 ـ 129. 
[3] . خورشيد هدايت، ج1، ص 192، به نقل از بصائر الدرجات، ص 488. 
[4] . اصول كافي، ج2، كتاب الحجة، ص 56، ط جديد 6 جلدي. 
[5] . فصلنامة انتظار، ش5، چاپ دوم، سال دوم پائيز81، ص111، مقالة علي رباني گلپايگاني. 
[6] . فصلنامة انتظار، ش5، چاپ دوم، سال دوم پائيز81، ص111، مقالة علي رباني گلپايگاني. 
[7] . مستدرك حاكم، جزء3، ص148. تاريخ بغداد، ج 8، ص 442. 
[8] . كمال الدين، ص 272، غيبت طوسي، ص 128، صحيح بخاري، ج 9، ص 729. 
[9] . اصول كافي، ج 2، كتاب الحجة، ص 208. 
[10] . سيرة پيشوايان، مهدي پيشوايي، ص651، به نقل از كمال الدين، صدوق، ج2، ص384. 
[11] . فصلنامة انتظار، سال دوم، پائيز81، شمارة5، ص89


>
 نظر دهید »

مقوله «مهدویت» برخی از سؤالات

16 دی 1395 توسط غریبی فر

 

مقدمه

در خصوص زندگانی امام زمان(عج) و مقوله «مهدویت» برخی از سؤالات و شبهات مطرح می شود که فراگیر و همگانی است، چه از سوی معتقدان و چه منکران. در این نوشتار می خواهیم به پرسش هایی چون: طول عمر و فلسفه غیبت حضرت مهدی(ع) پاسخ دهیم.

یک: طول عمر

طول عمر حضرت ولیّ عصر(عج) یک حقیقت قطعی و ثابتی است که نه راهی برای انکار دارد و نه فرصتی برای تردید. این مسئله را می توان از دو منظر مورد بررسی قرار داد.

1. مادّیون

زیست شناسان می گویند: اگر اختلال ها و آسیب هایی که به انسان می رسد و موجب کوتاهی عمر او می شود، رفع گردد، او بسیار عمر خواهد کرد. و برای این مطلب، عوامل طول عمر را بیان کرده اند؛ مانند: تغذیه مناسب[1]، خواب مناسب، آرامش روحی[2]، عامل ارث[3]، کم خوری[4]، هوای آزاد[5]، سخت کوشی[6]، سرما و منجمد ساختن[7]. هر کدام از اینها با بررسی های فراوان در مراکز پژوهشی، به اثبات رسیده و گفته شده که انسان و موجود زنده را می توان هزاران سال زنده نگاه داشت.[8] دکتر هارولد مریمن، رئیس انستیتوی تحقیقات پزشکی آمریکا، معتقد است که 197 درجه زیر صفر را می توان حیات جاودانی نامید.[9] یک کارشناس انگلیسی می گوید: به هم خوردن تعادل ذخیره آهن و مس و منیزیوم و پتاسیم و غلبه یکی از آنها بر دیگری، موجب فرارسیدن مرگ می شود و به تعبیر سعدی: «چون یکی زین چهار شد غالب، جان شیرین بر آرد از قالب».[10]

لذا دانشمندان زیست شناس با تلاشی بی نظیر به مبارزه با مرگ برخواسته، می گویند: می توان مرگ را یک بیماری دانست و لزومی ندارد که این بیماری کشنده باشد. آنها می گویند: آنچه امروز سبب مرگ می شود، انواع بیماری ها است که تا کنون پزشکان و زیست شناسان به شناختن 45 هزار نوع آن موفق شده اند و در صدد معالجه آنها برآمده اند.[11] آزمایش های مکرر الکسیس کارل، در ژانویه 1912م. ثابت کرده است که اگر مواد غذایی لازم و تمام احتیاجات یک موجود زنده به او برسد، گذشت زمان کوچک ترین اثر پیری در او به وجود نخواهد آورد.[12] گروهی از زیست شناسان با تلاش های شبانه روزی خود کتاب های ارزنده ای را تهیه کرده و در زمینه دستیابی به طول عمر، مباحثی ارائه کرده اند که چند نمونه از این کتاب ها را نام می بریم: 1. امید به یک زندگی نوین، پروفسور شبش فرانسوی؛ 2. جاودانیت، تاتان دارنیک ؛ 3. دانش طولانی کردن عمر، گوفلاند روسی.

2. پیروان ادیان آسمانی

الف) مسلمانان

مسلمانان اعم از شیعه و سنی در باره طول عمر، مباحث قرآنی و روایی و تاریخی را بیان کرده اند.

قرآن: در قرآن کریم آیاتی هست که عمر طولانی در امت های پیشین را خبر می دهد؛ مانند آیه ای که می فرماید: «ما آنها و پدرانشان را از متاع دنیوی برخوردار ساختیم تا از عمر طولانی بهره مند شدند».[13]

در جای دیگر، قرآن نه تنها از عمر طولانی بلکه از امکان عمر جاویدان خبر می دهد؛ آنجا که می فرماید:

«اگر او (یونس) در شکم ماهی تسبیح نمی گفت، تا روز رستاخیز در شکم ماهی باقی می ماند».[14]

همچنین درباره حضرت نوح می فرماید: «او را به سوی قومش فرستادیم. پس 950 سال در میان آنها درنگ کرد».[15]

البته بر اساس روایات، عمر ایشان 2500 سال بوده است که 950 سال آن را برای تبلیغ امت خویش صرف کرده است.

روایات: امام حسن(ع) در پاسخ به گروهی که به صلح آن حضرت اعتراض داشتند، به داستان حضرت خضر و موسی اشاره می کند، سپس در ذیل حدیث درباره ولایت و غیبت و طول عمر حضرت مهدی(ع) سخن می گوید:

«آن حضرت، نهمین فرزند برادرم حسین(ع) و فرزند بهترین کنیزان است. خداوند عمر او را در غیبت طولانی قرار داده است».[16]

احادیثی وجود دارد که بر اساس عقیده برادران اهل سنت، حضرت ادریس نیز زنده و در آسمان هاست. علاوه بر احادیث به آیه شریفه: )وَ رَفَعْناهُ مَکانًا عَلِیّا (؛ «ما او را به جایگاه بس بلند بالا بردیم» نیز استناد می کنند.[17]

احادیث فراوان دیگری از طریق شیعه و سنی دلالت می کنند بر اینکه دجّال در عصر رسول اکرم(ص) زنده بود و تا ظهور حضرت ولیّ عصر(ع) زنده خواهد ماند و به دست حضرت کشته خواهد شد.[18]

 

ب) تاریخ بشریّت: در طول تاریخ، افراد بسیاری بوده اند که عمر های طولانی کرده اند که نمونه هایی را بیان می کنیم: لقمان حکیم 3500 سال؛ ضحّاک دوم هزار سال؛ ریان پدر عزیز مصر 1700سال.[19]

کسانی هم در عصر کنونی بوده اند که عمرهای طولانی داشته اند: سید علی کوتاهی 185 سال؛ شیخ علی بن عبدالله، حکمران سابق قطر 150 سال؛ عباس طاهری 131 سال.[20]

دو: فلسفه غیبت

فلسفه غیبت حضرت ولیّ عصر(ع) به طور کامل برای ما معلوم نیست، ولی گاه در روایات به مواردی از حکمت های آن اشاره شده که ذیلاً بیان می شود و دیگر حکمت ها بعد از ظهور آشکار خواهد شد؛ چنان که علت کارهای حضرت خضر برای حضرت موسی معلوم نشد، مگر به هنگام مفارقت آنها از یکدیگر.

1. ترس از کشته شدن

پیامبر اکرم(ص) می فرماید: «لا بُدَّ لِلْغُلامِ مِنْ غَیْبَةٍ»

فَقِیلَ لَهُ: وَلمَ یا رَسوُلَ الله؟ قال: «یَخافُ القَتْلَ».[21]

 

البته در اینجا ترس فردی نیست، بلکه ترس از این است که زمین خالی از حجت الهی شود. بعضی می گویند: مگر خدا قدرت حفظ امام را ندارد؟ می گوییم: خداوند بر همه کارها احاطه دارد، ولی می خواهد امور هستی بر طبق اسباب و از مجرای عادی انجام گیرد و اگر برخلاف این باشد، دنیا دار تکلیف و اختیار و امتحان نخواهد بود.[22]

2. مصونیت از بیعت با ستمکاران

حضرت ولیّ عصر (عج) پیش از رسیدن وقت ظهور و مأمور شدن به قیام، ناچار نمی شود که مانند پدران بزرگوارش از راه تقیه با خلفای وقت بیعت کند. امام حسن(ع) می فرماید:

«إن اللهَ عَزَّوَجَلَّ یُخْفی وِلادَتَهُ و یُغَیِّبُ شَخصَهُ ، لئَلاّیَکوُنَ لأحَدٍ فی عُنُقِهِ بَیْعَةٌ إذا خَرَجَ؛[23] خدای تبارک و تعالی ولادت او را مخفی می کند و شخص او را از دیده ها پنهان می سازد تا هنگامی که ظهور می کند، در گردن او بیعت با کسی نباشد».

3. جداسازی مؤمنان واقعی

امام صادق(ع) پس از بیان تأخیر فراوان کیفر قوم نوح(ع) می فرماید: «غیبت قائم(ع) به طول می انجامد تا حق روشن گردد و ایمان محض از تیرگی پاک شود و از شیعیان هر کس سرشت ناپاک دارد و بیم آن هست که اگر از امکانات وسیع و امن و امان گسترده در عهد قائم(عج) آگاه شود،منافقانه رفتار کند، با ارتداد آنها خالص و ناخالص از یکدیگر جدا شود».[24]

4. آماده شدن اوضاع جهان

یکی از حکمت های غیبت، آمادگی فکری بشر برای ظهور آن حضرت است؛ زیرا روش و سیره آن حضرت، رعایت امور ظاهری و حکم به ظواهر نیست، بلکه او بر اساس واقعیات و بدون تقیه و مسامحه، به احقاق حقوق، ردّ مظالم، برقراری عدالت واقعی و اجرای تمام احکام اسلامی می پردازد.[25]

سه: امامت در کودکی

باید توجه داشت که هر کسی قابلیت و استعداد احراز مقام نبوت و امامت را ندارد، بلکه باید در مرتبه اعلای انسانیت قرار گیرد تا لیاقت ارتباط با عوالم غیب و دریافت علوم و ضبط آنها را داشته باشد. رسیدن به چنین شایستگی و لیاقتی، گاهی باید با طی مراحل دشوار سیر و سلوک باشد، اما گاهی این استعداد و امتیاز، ذاتی است. خداوند به سبب همین شایستگی ذاتی امامان معصوم که به آنان اعطا فرموده، گاه در سنین کودکی به آنان مقام امامت را داده است. چنان که حضرت عیسی(ع) در گهواره با مردم سخن می گوید و خود را پیامبری معرفی می کند که دارای کتاب است. در سوره مریم، آیه 29 و آیات دیگر اشاره شده که حضرت عیسی(ع) از همان ایام کودکی به مقام رسالت رسیده است.[26]

حضرت امام جواد(ع) نیز در هنگام شهادت پدر، نُه یا هفت ساله بود و به این جهت، امامتش مورد تردید برخی از شیعیان واقع شد. اما وقتی آن حضرت به سؤالات فراوانی پاسخ گفت، این تردید ها برطرف شد.[27]

امام هادی(ع) نیز شش سال و پنج ماه از سن شریفش گذشته بود که به امامت رسید.[28]

در میان اطفال عادی هم گاهی افراد نادری دیده می شوند که از حیث استعداد و حافظه، نابغه عصر خویش بودند و قوای ادراکی آنان برتر از مردان چهل ساله بوده است. در این زمینه به نمونه های فراوانی می توان اشاره داشت.

فاضل هندی، تمام علوم معقول و منقول را قبل از سیزده سالگی تکمیل کرده بود و قبل از دوازده سالگی به تصنیف کتاب پرداخت.[29]

توماس یونگ، از دانشمندان انگلیسی، در کودکی اعجوبه عصر خود به شمار می رفت. از دو سالگی خواندن را آموخت و در هشت سالگی به تنهایی به آموختن ریاضیات پرداخت.

سید محمد حسین طباطبایی، در سه سالگی حافظ کل قرآن و نهج البلاغه همراه با مفاهیم گردید.

در پایان این قسمت، به حدیثی از امام باقر(ع) اشاره می کنیم که می فرماید: «صاحِبُ هذا الأمْرِ اَصْغَرُنا سِنّاً و أخْمَلُنا شَخصاً؛[30] سن حضرت صاحب الامر از تمام ما کمتر و نیز گمنام تر است».

پی نوشت ها

1 . طول عمر امام زمان از دیدگاه علوم و ادیان، سید محمد کاظم قزوینی، ص63.

2 . همان، ص60.

3 . دادگستر جهان، ابراهیم امینی، ص28.

4 . طول عمر امام زمان از دیدگاه علوم و ادیان، ص65.

5 . همان، ص65.

6 . اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج2، ص217.

7 . مجله دانشمند، سلسله مقالات رابرت نیلسون، سال ششم، ش12، بهمن 47 تا مهر 48.

8 . طول عمر امام زمان از دیدگاه علوم و ادیان، ص50 به نقل از اطلاعات، ش11881، 23دی ماه 44.

9 . همان، ص50، به نقل از اطلاعات، ش11881، 23 دی44.

10 . سالنامه شهرت، س1342، ص289.

11 . اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج2، س222.

12 . طول عمر امام زمان از دیدگاه علوم وادیان، ص22، به نقل از مجله المقنطف سال 59، ش3، ص240.

13 . انبیا/44.

14 . صافات/144.

15 . عنکبوت/14.

16 . کمال الدین، ج1، ص315، باب 29، ح2؛ بحارالانوار، ج52، ص279، باب 24، ص12.

17 . قاموس قرآن، ج1، ص106.

18 . صحیح مسلم، ج4، ص2267، ص2240؛ عقدالدرر، ص291، 281؛ طول عمر امام زمان از دیدگاه علوم و ادیان، سید محمد کاظم قزوینی، ص100.

19 .روزگار رهایی، ترجمه علی اکبر مهدی پور، ص258.

20 . طول عمر امام زمان از دیدگاه علوم و ادیان، ص33.

21. بحارالانوار، ج52، ص90، باب 20، علة الغیبة؛ علل الشرایع، ج1، ص243، باب علة الغیبة.

22 . دادگستر جهان، ابراهیم امینی، ص234.

23 . بحارالانوار، ج52، ص279.

24 . همان، ج51، ص222.

25 . نوید امن و امان، لطف الله صافی گلپایگانی، ص183.

26 . دادگستر جهان، ابراهیم امینی، ص188.

27 . ر.ک: اثبات الوصیه، ص166؛ دادگستر جهان، ص189.

28 . مناقب، ابن شهر آشوب، ج4، ص401.

29 . دادگستر جهان، ص191. به نقل از کتاب هدیة الاحباب، ص228.

 نظر دهید »

کسب رتبه های برتر استانی مسابقات رشد 5

13 دی 1395 توسط غریبی فر

 کسب رتبه های برتر  استانی مسابقات رشد 5 توسط طلاب مدرسه علمیه فاطمه الزهرا (س) بندرترکمن 

 

 

به اطلاع کلیه عزیزان میرسانیم طلاب عضو گروه رشد  مدرسه علمیه فاطمه الزهرا (س) بندرترکمن   خانم ها حلیمه دلیر ، مریم سرگزی و مریم اسمعیلی 

درمسابقات رشد 5 موفق به کسب مقام برتر استانی شدند . با آرزوی توفیقات بیشتر برای این عزیزان

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 13
  • ...
  • 14
  • 15
  • 16
  • ...
  • 17
  • ...
  • 18
  • 19
  • 20
  • ...
  • 26
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

فاطمه زهرا (س) بندر ترکمن

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس