فاطمه زهرا (س) بندر ترکمن

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

اهمیت پژوهش از دیدگاه مقام معظم رهبری

اهمیت پژوهش از دیدگاه مقام معظم رهبری

ضرورت پژوهش

از دیدگاه مقام معظم رهبری مد ظله

ما اگر تحقیق را جدی نگیریم، باز سالهای متمادی بایستی چشم به منابع خارجی بدوزیم و منتظر بمانیم که یک نفر در یک گوشه ی دنیا تحقیقی بکند و ما از او یا از آثار تألیفی بر اساس تحقیق او استفاده کنیم و اینجا آموزش بدهیم. این نمیشود؛ این وابستگی است؛ …..من بارها گفته ام که ما از شاگردی ننگمان نمیکند که شاگردی کنیم؛ استاد پیدا بشود، ما پیش او شاگردی میکنیم؛ اما از این ننگمان میشود که همیشه و در همه ی موارد شاگرد باقی بمانیم؛ این که نمیشود.[۱]

[۱]  – دیدار اساتید و رؤسای دانشگاهها ۹/مهر/۸۶

تفسیر راهنما (کتاب)

22 دی 1395 توسط غریبی فر

 

 

 
 

تفسیر راهنما (کتاب)

 
 
تفسیر راهنما 


 
نویسنده: اکبر هاشمی رفسنجانی
موضوع: تفسیر قرآن
زبان: فارسی
ناشر: بوستان کتاب
محل نشر: قم

تفسیر راهنما کتابی در تفسیر قرآن کریم اثر اکبر هاشمی رفسنجانی که نگارش آن پیش از انقلاب اسلامی ایران آغاز شده و بعدها توسط محققان و قرآن پژوهان مرکز فرهنگ و معارف قرآن دفتر تبلیغات اسلامی قم و زیر نظر نویسنده ادامه یافته است. از ویژگی‌های این تفسیر، بهره‌مندی از کلید واژه‌های موضوعی قرآن و برداشت‌های احتمالی درتفسیر به صورت طبقه بندی و تفکیک شده است. این تفسیر در سال ۱۳۷۲ کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شد.


اکبر هاشمی در سال ۱۳۱۳ شمسى در روستاى بهرمان از توابع شهرستان رفسنجان به دنیا آمد. بعد از تحصیلات مقدماتی، در سال ۱۳۲۷ به قم مهاجرت کرد در حوزه علمیه قم در درس آیات عظام بروجردی، امام خمینی، سید محمد محقق داماد، محمدرضا گلپایگانی، سید کاظم شریعتمداری، مرتضی حایری یزدی، نجفی مرعشی، علامه طباطبائی، زاهدی و منتظری شرکت کرد. وی از سال ۱۳۳۷ تا دوران انقلاب اسلامی ایران در مبارزات حضور داشت و هفت بار دستگیر و زندانی شد. بعد از انقلاب سمت‌های متعددی داشته است از جمله: عضو حزب جمهوری، سرپرست وزارت کشور، ریاست مجلس شورای اسلامی، امام جمعه موقت تهران، جانشین فرماندهی کل قوا، ریاست‌ جمهوری، ریاست شورای عالی انقلاب فرهنگی، ریاست شورای عالی امنیت ملی، ریاست مجلس خبرگان رهبری. وی هم اکنون ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام را به عهده دارد. تفسیر راهنما یکی از ۹ عنوان کتاب هاشمی است.[۱]نویسنده

هدف از تفسیر راهنما

هدف از نوشتن تفسیر راهنما، این است كه تمامی موضوعات قرآنی ـ‌در حدّ‌توان‌ـ استخراج و به نظم خاصی در‌آید. سپس تمامی آنها نمایه گذاری، كد گذاری و فهرست‌بندی شود، تا معجمی موضوعی از مطالب قرآنی تهیه و در نتیجه كمبودها و نواقص معجم‌های لفظی جبران گردد. زیرا معجم لفظی نمی‌تواند الفاظی نظیر: انسان، بشر، ناس و بنی‌آدم را در یك جا جمع كند با این كه این الفاظ اگر مترادف هم نباشند، دارای اشتراکهای زیادی هستند. امّا اگر معجم معنایی و محتوایی خوبی فراهم شود توان چنین كاری را دارد و یكی از اهداف عمده تفسیر راهنما نیز همین است.[۲]

آغاز

نویسنده درباره آغاز نگارش تفسیر خود می‌‌نویسد:

«در آن زندان با ناگواری‌هایش به خاطر انس، الفت و پیوندی که با قرآن پیدا کرده بودم و شور و نشاطی که در خود احساس می‌کردم، روزی چند بار مضمون «این الملوک و ابناء الملوک» را بر قلب یا زبان می‌گذراندم. در مراحل نخستین، کتاب تفسیر در اختیار نداشتم، ولی پس از مدتی به تفسیر مجمع البیان و بعد از سوره انفال به تفسیر المیزان نیز دست یافتم. بعد از نماز صبح بلافاصله مشغول می‌شدم و تا نزدیک ظهر فقط به این کار می‌پرداختم. فقط  برای صرف صبحانه و ورزش مختصر صبحگاهی و انجام نیازهای ضروری از کارم منفک می‌شدم، به جز روزهایی که مسئول کار زندان بودم و نظافت و ظرفشویی و سایر کارها وقتم را می‌گرفت. برای استفاده بیشتر از وقت و امکانات محدود زندان و تسهیل انتقال فیش‌ها به خارج، فیش‌ها، کوتاه، مختصر و اشاره‌ای و متراکم تهیه می‌شد و کار بدین منوال پیش می‌رفت. سرانجام دوران محکومیتم از ۶ سال به سه سال کم شد و من تصمیم به خارج ساختن فیش‌ها گرفتم. کم کم ملاقات‌ها بر خلاف معمول، که از پشت شیشه با تلفن بود، حضوری انجام می‌گرفت و من در هر ملاقاتی با نگرانی و اضطراب یک یا چند دفتر را از زیر عبا به دست همسرم در زیر چادر می‌دادم و او با شجاعت مخصوص خود خطر را می‌پذیرفت و از زندان بیرون می‌برد. حدود ده روز از سه سال محکومیتم مشمول عفو شد و پیش از پیروزی انقلاب آزاد شدم. مراحل بعدی تحقیق و تدوین این تفسیر در مراکز مختلفی بررسی و پیگیری شد و در نهایت به وسیله مرکز فرهنگ و معارف قرآن وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی تکمیل شد.»[۳]

روش تفسیر

 
 
  • توجه به روایات: این تفسیر در زمره تفسیرهای روایی نیست ولی روایاتی را که به بیان ظاهر آیات پرداخته اند و ابهامی از آن را زایل ساخته‌اند در پایان آیه مربوطه آورده و متن عربی و ترجمه فارسی آنها را پس از برداشت‌های هر آیه ضمیمه کرده است.
  • اعتماد به ظاهر آیات: در سرتاسر این تفسیر حجیت‌داشتن ظواهر قرآن مشهود است. گرچه رعایت سبک ترتیبی - تطبیقی که تفسیر راهنما را از دیگر تفاسیر ممتاز ساخته است، به نویسندگان آن اجازه نداده است که بین آیات ناسخ و منسوخ و حتی عام و خاص به قضاوت نشسته و نتیجه آن را به صورت دیدگاه قرآن در آن موضوع ارائه دهند. امید است این مهم به صورتی دیگر تامین شود و به بانک اطلاعات مرکز فرهنگ و معارف غنا بخشد.
  • ارتباط آیات: محققان از ارتباط جمله‌ها و بندهای هر آیه با یکدیگر و از سیاق آیاتی که در مجموعه‌ای مرتبط قرار گرفته‌اند، نکته‌های خوبی استخراج کرده‌اند.
  • ساختار ادبی: در سراسر تفسیر، نویسندگان آن به ساختار ادبی آیه نظر داشته و توجه به لغت‌ها و ترکیب‌های آیه مایه پیدایش برداشت‌های جدیدی شده است.
  • شأن نزول‌ها: شان نزول‌هایی که محققان این تفسیر آن را معتبر شناخته‌اند به برداشت‌ها کمک کرده است و آنها را افزایش داده یا قیدی به آن افزوده است.
  • مفهوم‌گیری: از شیوه‌های دیگری که در این تفسیر مایه دست‌یابی به بسیاری از برداشت‌ها شده «مفهوم‌گیری » از آیات است. البته برداشت‌هایی که لازمه مفاد آیه می‌باشد گرچه به تأمل نیازمند باشد، حتی المقدور از قلم دور نمانده است.
  • نقل قول‌ها: قرآن هرگاه سخنی را از دیگری نقل می‌کند، این نکته بدیهی می‌نماید که درباره اثبات یا نفی آن نظر دارد و آن را به منظور آموختن نکته‌ای مثبت یا منفی نقل کرده است. نویسندگان تفسیر راهنما این مبنا را باور داشته و براساس آن برداشت‌های مفیدی ثبت کرده‌اند.
  • آراء مفسران: تفسیر راهنما را نمی‌توان کتابی که جامع نظرها و آرا باشد، معرفی کرد. گروه‌های تفسیری خود را به مطالعه دقیق ده تفسیر از جمله المیزان و مجمع البیان ملزم ساخته  بودند. ولی هرگز به صرف وجود یک قول، آن را به برداشتی هر چند احتمالی تبدیل نکرده‌اند، بلکه تنها به نکاتی عنایت ورزیده‌اند که پس از مطالعه تفاسیر، خود نیز آن را پسندیده یا محتمل دیده‌اند.
  • کتاب‌های لغت: مراجعه به کتاب لغت برای مفسر اجتناب ناپذیر است. او هر چند عرب‌زبان باشد، باید لغت را در استعمال عصر ظهور اسلام در نظر گیرد و از آیه همان معنایی را بفهمد که عرب‌های مکه و مدینه در آن زمان می‌فهمیدند. در آیین‌نامه‌هایی که نویسندگان تفسیر راهنما خود را به آن ملزم ساخته‌اند، نام کتاب‌هایی خاص به عنوان منابع اصلی لغت آمده است که عبارتند از: مفردات راغب، لسان العرب، القاموس المحیط، المصباح المنیر، معجم مقاییس اللغه، تاج العروس، النهایة، الصحاح. بدیهی است سخن اهل لغت را تنها در صورتی پذیرفته‌اند که به آنها اطمینان داده است؛ زیرا هر مفسر و یا مترجم قرآن می‌داند که صرف وجود معنایی در کتاب‌های لغت دلیل صحت و یا اراده آن از کلام نیست.
  • توضیحات: اگر گفته شود برای دانشجویان و طلاب مفیدترین بخش‌های تفسیر راهنما همان توضیحاتی است که ذیل برداشت‌ها آمده است، سخنی گزاف نیست، زیرا برخی نکات آیه تنها با توجه به آن چه در توضیحات آمده است ذهن مخاطب را به خود جلب می‌کند و برای کسی که بخواهد بدون مراجعه به آن، برداشت‌ها را مطالعه کند سؤال‌های زیادی بی‌جواب خواهد ماند. علاوه این که گاه در توضیحات، احتمالات گوناگونی در مصداق‌های آیه بیان می‌شود که چون در متن برداشت‌ها نیامده است، از راه فهرست‌های آخر آیه و نیز آخر کتاب به آن دست نمی‌یابند.
  • برداشت‌های احتمالی: تفاسیر گوناگونی که تاکنون بر قرآن نوشته شده است، گاه نکته‌هایی را بیان کرده‌اند که نه می‌توان آن را به راحتی پذیرفت و نه می‌توان به آن بی‌اعتنا ماند. نویسندگان تفسیر راهنما از طرفی ثبت این نکته‌ها را برای تهیه فهرستی جامع از مطالب قرآن ضروری دیده‌اند و از طرفی دیگر نخواسته‌اند صحت آن نکته‌ها را به مخاطب القا کرده باشند. انتخاب علامت ستاره که نه نور خورشید دارد و نه تاریک است برای این برداشت‌ها آنها را از مطالب دیگر آیه ممتاز ساخته است تا کسانی که مایلند احتمالات نه چندان قوی را نیز دیده باشند به خواسته خود برسند.
  • ترجمه آیات: انگیزه اصلی هاشمی رفسنجانی، تهیه فهرستی جامع از مطالب قرآن بود و برای این هدف نیازی به ترجمه احساس نمی‌شد تا زمانی که تفسیر به چاپ رسید و محققان با مراجعه به آن دریافتند که برای فهم آیه وجود ترجمه‌ای که با برداشت‌ها مطابقت کامل داشته باشد ضروری است. ترجمه‌ای که هم‌اکنون از مجلد هشتم به بعد ذیل آیات قرار گرفته است از ترجمه‌های دیگر دو امتیاز قابل توجه دارد: نخست این که تا حد امکان با فهم نویسندگان تفسیر راهنما هم‌آهنگ شده است و دیگر این که سعی شده است از خطاهایی که گاه در ترجمه‌های دیگر مشاهده شده، محفوظ بماند.
  • نمایه‌ها: اصلی‌ترین هدف تفسیر راهنما را نمایه‌های آن تأمین می‌کند این نمایه‌ها که نشان می‌دهد در هر آیه چند مطلب و چه مطلبی وجود دارد، ذیل هر آیه و به ترتیب عناوین اصلی و فرعی و تنظیم الفبایی آمده است و در آخر هر مجلد مطالب سوره های موجود در آن به تفصیل فهرست نگاری شده است.[۴]

نقدها

  • تنگناها: استخراج تمام مطالب قرآن و فهرست‌کردن آن -که هدف نهایی تفسیر راهنما است در بخشی از معارف قرآنی قالبی می‌طلبد که با طرح موجود در تفسیر راهنما سازگار نیست، زیرا:
الف) در لابه‌لای معارف قرآنی مطالب بسیاری است که پس از ملاحظه چند آیه مختلف درباره یک موضوع استفاده می‌شود; مثلا: وجود لیلة القدر در ماه رمضان از جمع آیه «انا انزلناه فی لیلة القدر» و «شهر رمضان الذی انزل  فیه القرآن » به دست می‌آید. ولی این معرفت قرآنی و نظایر آن در قالب موجود تفسیر راهنما قابل ارائه نیست. ملاحظه عام و خاص و مطلق و مقید و آیاتی که گفته می‌شود برخی ناسخ دیگری‌اند نیز از تنگناهایی است که سبک تفسیر راهنما اجازه پرداختن به آن را نداده است.
ب) تکیه بر تک تک مطالب کلی یا جزئی که از آیه استفاده می‌شود و تفکیک آن ها برای توجه دادن کسانی که نمایه‌ها و عنوان‌ها را فهرست می‌کنند لازم است، ولی این تفکیک مطالب گاه به گونه‌ای درآمده است که خواننده گمان می‌کند مطالب تکرار شده است و گاه عبارت‌ها جذابیت لازم را ندارد.

  • افق‌های آینده: بازنگری تفسیر راهنما به شکلی وسیع و جامع از اهداف تهیه‌کنندگان تفسیر است. هم‌اکنون جمعی به بازبینی تفسیر راهنما و حذف زواید و تکمیل نواقص آن پرداخته‌اند تا در چاپ‌های بعدی این مجموعه بزرگ را در مجلداتی کمتر و با کیفیتی مطلوب‌تر ارائه دهند تا تهیه و مراجعه به آن برای همه قرآن پژوهان میسر شود و در تمام مجلدات، ترجمه آیات ضمیمه شده و روایات تفسیری یکسان گردد.[۵]
  • نقدها:نقدهایی نیز بر این تفسیر شده است که از جمله آنها مقاله تفسیر راهنما از نگاه نقد و معرفی، ابتکارات، نواقص و راه‌حل‌‏ها می‌باشد. نویسنده در این مقاله پس از معرفی و بیان ابتکارات این تفسیر، نقدهایی نیز بر این  تفسیر دارد. در قسمتی از این مقاله نویسنده اشاره می‌کند که بعضی اشکالات این تفسیر مربوط به برداشت‌ها و برخی مربوط به نمایه‌ها است. بخش دیگری از اشکالات نیز در فهرست نهایی پیدا می‌شود که ذیل یک عنوان آیه‌هایی جمع می‌شود که برخی به طور مطابقی بر آن عنوان دلالت دارد، برخی به طور ضمنی و التزامی و برخی از نوع اشاره و امثال آن است.[۶]

پانویس

  1. پرش به بالا↑ پایگاه اطلاع رسانی مجلس خبرگان رهبری.
  2. پرش به بالا↑ تفسیر راهنما از نگاه نقد و معرفی، ابتکارات، نواقص و راه‌حل‌‏ها
  3. پرش به بالا↑ تفسیر راهنما، ج ۱، مقدمه، ص۹- ۱۶.
  4. پرش به بالا↑ یزدی، محمد علی، فصلنامه پژوهش و حوزه، شماره ۵.
  5. پرش به بالا↑ یزدی، محمد علی، فصلنامه پژوهش و حوزه، شماره ۵.
  6. پرش به بالا↑ تفسیر راهنما از نگاه نقد و معرفی، ابتکارات، نواقص و راه‌حل‌‏ها

 

منابع

  • منبع اصلی:‌ یزدی، محمد علی، فصلنامه پژوهش و حوزه، شماره ۵.
  • هاشمی رفسنجانی، اکبر، تفسیر راهنما،ج۱، قم بوستان کتاب،۱۳۶۱.


 نظر دهید »

معرفی فرهنگ قرآن

22 دی 1395 توسط غریبی فر

 

فرهنگ قرآن

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
 
 

کتاب فرهنگ قرآن مُعجم معنایی معارف و مفاهیم قرآن کریم است که به شیوه‌ای نو و به صورت الفبایی-موضوعی سامان یافته است. این کتاب حاوی هزاران موضوع قرآنی است که در بیش از ۲۵ جلد تدوین می‌شود. این مجموعه که بزرگ‌ترین فرهنگ مفهومی موضوعات قرآنی است، علاوه بر نقش اطلاع‌رسانی در زمینه معارف قرآن، خود نوعی تفسیر موضوعی به شمار می‌آید. این معجم معنایی،  یکی از بزرگترین و جامع‌ترین معاجم تدوین شده تاکنون می‌باشد.

 

معرفی

نخستین هدف این اثر، گردآوری همه اطلاعات قرآنی براساس مفاهیم، و در نهایت طبقه‌بندی آنها برای استفاده آسان و سریع خواننده است. در این شیوه، آیات قرآن بر اساس معنا و محتوای آن‌ها،فیش‌برداری و نمایه‌سازی شده است، و سپس زیر عناوین و موضوعات کلی و یا نسبتاً کلی قرار گرفته است.

تا کنون ۲۳ جلد از آن منتشر شده است، که از حرف الف تا پایان حرف قاف را دربردارد. نسخه دیجیتالی آن هم بر روی اینترنت در اختیار کاربران قرار دارد.

پیشینه

ایدهٔ اولیه این اثر توسط اکبر هاشمی رفسنجانی پیش از انقلاب اسلامی ایران مطرح شده است، و در نهایت توسط واحد «مرکز فرهنگ و معارف قرآن دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم» کار پژوهشی آن انجام یافته، و منتشر گشته است. مرکز فرهنگ و معارف قرآن، در آغاز فعّالیت خود برای تکمیل برداشت‌های تفسیری آیت‌الله هاشمی رفسنجانی کار تدوین تفسیر راهنما را با روشی نو آغاز کرد که در ۲۲ جلد انجام شد. در این تفسیر، بیش از ۶۰ هزار فیش و برداشت از قرآن بر اساس ترتیب آیات، گرد آمده است که همه دارای نمایه بوده، از فهرست موضوعی جامعی برخوردار است.

در مرحله بعد، به منظور راه‌یابی آسان به موضوعات و مفاهیم قرآنی، این فیش‌های با افزودن اطلاعات تکمیلی در پژوهش جدید، بر پایه نظام الفبایی طبقه‌بندی شد و با نام «فرهنگ قرآن» عرضه شده است.

در گام بعدی، با استفاده از پژوهش‌های یاد شده، و هماهنگ با آن‌ها، در جهت پرداختن نظامواره به موضوعات قرآنی، برای هر یک از عناوین و مدخل‌های فراهم آمده، مقاله‌ای نگاشته شده، و «دائرةالمعارف قرآن کریم» نام گرفته است.

قرار است بر اساس این دائرةالمعارف، تفسیر موضوعی جامعی شامل همه مفاهیم قرآن نگاشته شود.

منبع:https://fa.wikipedia.org/wiki

 نظر دهید »

جوان در قرآن کریم

19 دی 1395 توسط غریبی فر

 

جوان در قرآن کریم


قرآن درياى ژرفى از حقايق و معارف است كه هيچ غواصى را ياراى دستيابى به عمق و ژرفاى آن نيست مگر پيامبران الهى و امامان معصوم (ع). و مجموعه اى گرانبها از برنامه ها و درس ها وعبرت هاى زندگى ساز است كه هركس به قدر ظرفيت وجودى خويش و آمادگى روحى اش از آن بهره مى گيرد و عطش كمال خواهى خود را با آب حيات آيات آن فرو مى نشاند.

براى آنان كه بخواهند و روح خود را آماده دريافت و پذيرش حق سازند، همه چيز در قرآن هست، چرا كه خود فرموده است: «لارطب و لا يابس الا فى كتاب مبين» (۱) (هيچ تروخشكى نيست مگر آن كه در كتاب مبين است) و بايد نيز چنين باشد زيرا كلام حق است و پروردگار عالم و آدم آن را براى رسول خاتم نازل فرموده تا هم ختم كلام باشد و هم كلام ختم. چون كه بالاتر از قرآن هيچ كلامى نتوان يافت و پس از صاحب قرآن نيز هيچ رسولى نخواهد آمد تا كلامى از حق بر او نازل گردد.

اكنون بايد كه جان هايمان را به قرآن بسپاريم و دل هايمان را در مسير وزش نسيم حيات بخش آن قرار دهيم و به حق، آن را امام و پيشواى خود بدانيم كه فلاح و رستگارى ما در پيروى و عمل به تعاليم نورانى آخرين كتاب آسمانى است.

براى آشنايى با يكى از درهاى ارزشمند درياى ژرف قرآن بررسى كوتاهى پيرامون «جوان» در قرآن در زير مى آيد، به اميد آن كه روزنه كوچكى باشد براى مشاهده گوشه اى از نعمت ها و حكمت هاى فراوان اقيانوس بيكران معارف قرآن .

در آيات قرآن مجيد، ۱۰ بار به «جوان» اشاره شده كه در همه آن ها كلمه «فتى» و مشتقات آن (به معنى جوانمرد) به كار رفته است. اين تعبير به نوبه خود درس و تذكر مهمى براى ما است كه «جوان» در فرهنگ قرآن «جوانمرد» است و بايد اصول جوانمردى يعنى پاكى، گذشت، شهامت و رشادت را رعايت كند.

كلمه «فتى» و مشتقات آن در قرآن درباره اشخاص و افراد گوناگونى به كار رفته كه شامل موارد زير است:
۱- حضرت ابراهيم (انبياء / ۶۰)
۲ و ۳- دوست و رفيق حضرت موسى (كهف / ۶۰و۶۲)
۴- حضرت يوسف (يوسف/۳)
۵-همراهان حضرت يوسف در زندان (يوسف/۳۶)
۶و۷- اصحاب كهف (كهف /۱۰و ۱۳)
۸-خدمتگزاران حضرت يوسف در زمان پادشاهى (يوسف /۶۲)
۹و۱۰- كنيزان مومن (نساء / ۲۵) و (نور/۳۳)

قرآن درباره حضرت ابراهيم مى فرمايد: «قالوا سمعنا فتى يذكر هم يقال له ابراهيم» (۲) (آنان گفتند ما جوانى ابراهيم نام را شنيده ايم كه بت ها را به بدى و زشتى ياد مى كرد)

در شان نزول آيه فوق آمده است كه:
بت پرستان بعد از پايان مراسم جشن بزرگى كه در بيرون شهر برگزار شده بود وقتى كه به شهر بازگشتند و وارد بتخانه شدند با صحنه اى روبه رو گشتند كه هوش از سرشان پريد. به جاى آن بتخانه آباد با تلى از بت هاى دست و پا شكسته و به هم ريخته مواجه گرديدند و فريادشان بلند شد كه چه كسى اين بلا را بر سر خدايان ما آورده است؟ گروهى كه تهديدهاى ابراهيم رانسبت به بت ها در خاطر داشتند و طرز رفتار اهانت آميز او را با اين معبودهاى ساختگى مى دانستند گفتند: ما شنيديم جوانى از بت ها به بدى ياد مى كرد كه نامش ابراهيم است.

طبق بعضى از روايات حضرت ابراهيم در آن هنگام ۱۶ سال داشت. با اين حال تمام ويژگى هاى جوانمردان يعنى شجاعت، شهامت، صراحت و قاطعيت در وجودش جمع بود.(۳)

قرآن ابراهيم و پيروانش را به عنوان الگو و سرمشق نيكو معرفى مى كند و مى فرمايد:
«قد كانت لكم اسوة حسنة فى ابراهيم و الذين معه» (۴) (همانا در ابراهيم و پيروان او براى شما الگو و سرمشق نيكويى است)

همچنان كه پيامبر بزرگ اسلام (ص) را الگو و سرمشق مردم مى داند:
«لقد كان لكم فى رسول الله اسوة حسنه» (۵) ( به تحقيق در پيامبر خدا (ص) براى شما الگو و سرمشق است)

اصحاب كهف يكى از داستان هاى بسيار جالب و آموزنده قرآن است كه در دو مورد، از آن ها به «جوان» تعبير شده است: «اذاوى افتية الى الكهف فقالوا ربنا اتنا من لدنك رحمة و هيئ لنامن امرنا رشدا» (۶)

(آنگاه كه جوانان در غار كوه پنهان شدند از درگاه خدا مسألت كردند، پروردگارا در حق ما به لطف خاص خود رحمتى فرما و بر ما وسيله رشد و هدايتى كامل فراهم گردان)
«نحن نقص عليك نبأهم بالحق انهم فتية امنوا بربهم وزدناهم هدى» (۷)

(ما داستان اصحاب كهف را به درستى بر تو نقل مى كنيم. آنان جوانمردانى بودند كه به پروردگارشان ايمان آوردند و ما بر هدايتشان افزوديم)

داستان اصحاب كهف بسيار مفصل و جالب است. در اينجا تنها به قسمت كوتاهى از آن از زبان امام صادق (ع) اشاره مى كنيم. آن ها در زمان پادشاه جبار و گردن كشى بودند كه اهل كشور خود را به بت پرستى دعوت مى كرد و هركس دعوت او را اجابت نمى كرد به قتل مى رساند. گروهى از مردم كه خداى يكتا را پرستش مى كردند و ايمان خود را پنهان داشته بودند تصميم به هجرت از شهر خود گرفتند. در مسير به چوپانى برخورد كردند. او را به پرستش خداى يگانه دعوت نمودند ولى نپذيرفت اما سگ چوپان به دنبال آن ها راه افتاد! و هرگز از آنان جدا نشد. آن ها در پايان روز به غارى رسيدند و تصميم گرفتند مقدارى در غار استراحت كنند. خداوند خواب را بر آن ها چيره كرد و همان گونه كه در قرآن فرموده است آن ها آن قدر خوابيدند كه شاه جبار مرد و زمان گذشت. جمعيت ديگرى جاى مردم شهر را گرفتند و …(۸)

اصحاب كهف پس از خواب طولانى ۳۰۹ ساله به اراده الهى بيدار شدند تا آيت و نشانه اى باشند بر رستاخيز و حق بودن زنده شدن مردگان در روز قيامت، قرآن مى فرمايد: «وكذالك اعترنا عليهم ليعلموا ان وعدالله حق و ان الساعة لاريب فيها (۹)
(و اين چنين مردم را متوجه حال آن ها كرديم تا بدانند وعده خدا حق است و در رستاخيز ترديدى نيست)

قرآن از اين افراد به عنوان جوان و جوانمرد ياد نموده است. در روايتى از امام صادق(ع) وارد شده كه فرمودند: تمام اصحاب كهف پير و مسن بودند و خداوند به علت ايمانشان آن ها را «جوان» ناميد. كسى كه به خدا ايمان آورد و تقوا پيشه نمايد (جوان) و (جوانمرد) است. (۱۰)

در پايان بعضى از درس هاى انسان سازى آيات فوق را كه براى همه به خصوص جوانان عزيز عبرت آموز است، يادآور مى شويم:


۱- شكستن سد تقليد و جدا شدن از همرنگى با محيط فاسد و داشتن استقلال فكرى در برابر اكثريت گمراه و توجه به اين كه اصولاً انسان بايد سازنده محيط باشد نه ساخته محيط .
۲- هجرت از محيط آلوده و تحمل انواع محروميت و كاستى ها براى حفظ ايمان
۳- تكيه بر مشيت خدا و استمداد از لطف او و اميدوارى به رحمت و هدايت حق و امداد الهى در دشوارترين شرايط و محيط.
۴- توجه هميشگى به آخرت و زندگى پس از مرگ (۱۱)


پي نوشت :

۱- انعام / ،۵۹ ۲- انبياء/،۶۰ ۳- تفسير نمونه ج ۱۳ ص ۴۳۵و ،۴۳۶ ۴- ممتحنه /،۴ ۵-احزاب /،۲۱ ۶- كهف /،۱۰ ۷- كهف /،۱۳ ۸-تفسير نمونه ج ۱۵ ص ۳۹۵ و ،۳۹۶ ۹- كهف /،۲۱ ۱۰- ميزان الحكمه ج ۵ ص ،۱۰ ۱۱- با استفاده از تفسير نمونه ج ۱۵ص ۴۰۱ تا

 نظر دهید »

چرا به امام حسن (ع) کریم اهل بیت (ع) می گویند

19 دی 1395 توسط غریبی فر

 

چرا به امام حسن (ع) کریم اهل بیت (ع) می گویند

 

 

 

 

امام حسن(ع) نسبت به دردمندان و تیره‌بختان جامعه بسیار دلسوز بودند و با خرابه‌نشینان دردمند و اقشار مستضعف و کم‌درآمد همراه و همنشین می‌شدند و دردِ دلِ آن‌ها را با جان و دل می‌شنیدند و به آن ترتیب اثر می‌دادند، و در این حرکت انسان ‌دوستانه جز خداوند را مدّنظر نداشتند. هیچ فقیر و مسکینی از در خانه حضرت ناامید برنگشت و حتّی خود ایشان به سراغ فقرا می‌رفتند و آن‌ها را به منزل دعوت می‌کردند و به آن‌ها غذا و لباس می‌دادند.(1)
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم درباره اینکه چرا به امام حسن مجتبی(ع) کریم اهل بیت(ع) می‌گویند، اینچنین می‌نویسند:
امام حسن(ع) تمام توان خویش را در راه انجام امور نیک و خداپسندانه به کار می‌گرفت و اموال فراوانی در راه خدا می‌بخشید. مورخان و دانشمندان در شرح حال زندگانی پر افتخار ایشان، بخشش‌های بی‌سابقه و انفاق‌های بسیار بزرگ و بی‌نظیری ثبت کرده‌اند. آن حضرت در طول عمر خود دو بار تمام اموال و دارایی خود را در راه خدا خرج کردند و سه بار نیز ثروت خود را به دو نیم تقسیم کردند و نصف آن را در راه خدا به فقرا بخشیدند.(2)
از ابن شهر آشوب روایت شده که روزی امام حسن(ع) بر جمعی از گدایان گذشت که پاره‌ای چند از نان خشک‌ها را بر روی زمین گذاشته‌اند و می‌خورند، چون نظر ایشان به آن حضرت افتاد از امام دعوت کردند و حضرت از اسب پیاده شدند و فرمودند: «خدا متکبّران را دوست نمی‌دارد» و با ایشان نشستند و از طعام ایشان تناول کردند و سپس از همه گدایان خواستند که برای صرف غذا به خانه حضرت بروند و حضرت با غذاهای خوب از ایشان پذیرایی کرده و به همه آن‌ها لباس‌های مناسب هدیه دادند.(3)
تاریخ از بخشندگی‌های امام حسن(ع) داستان‌های فراوان به یاد دارد، مثلاً روزی عربی به نزد ایشان آمد و درخواست کمک کرد و امام دستور دادند که آنچه موجود است به او بدهند و قریب ده هزار درهم موجود را به آن اعرابی بخشیدند.(4)
روایات تاریخی مربوط به بخشش‌های آن حضرت فراوان است که ذکر تفصیلی آن‌ها مناسب این نوشته نیست، وقتی از خود امام پرسیدند، چرا هرگز سائلی را ناامید بر نمی‌گردانید؟ فرمودند: «من هم سائل درگاه خداوند هستم و می‌خواهم که خدا مرا محروم نسازد و شرم دارم که با چنین امیدی سائلان را ناامید کنم، خداوندی که عنایتش را به من ارزانی می‌دارد، می‌خواهد که من هم به مردم کمک کنم».(5)
به خاطر این بخشندگی‌ها و کارهای نیکی که از سوی امام حسن(ع) در مسیر خیر، احسان و کمک به طبقات درمانده و نیازمند انجام می‌گرفت، آن حضرت را کریم اهل بیت لقب داده اند و با توجه به کرامت‌ها و بخشش‌های کم‌نظیر و گاهی بی‌نظیر آن امام بزرگوار لقب «کریم» برازنده آن حضرت است.

 

*پی‌نوشت‌ها:
1. زمانی، احمد، حقایق پنهان، نشر دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ اوّل، سال 1375، ص 268.
2. قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، انتشارات هجرت، چاپ هشتم، 1374، قم، ج1، ص 417 ـ پیشوایی، مهدی، سیره ی پیشوایان، نشر مؤسسة تحقیقاتی امام صادق، چاپ دوّم، 1374، ص 90.
3. مجلسی، محمد باقر، جلاء العیون، نشر انتشارات علمیه اسلامیه، ص 241.
4. قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، پیشین، ص 418.
5. قرشی، باقر شریف، زندگانی امام حسن ـ علیه السّلام ـ ، ترجمه ی فخر الدین حجازی، تهران: نشر بعثت، چاپ اوّل، 1376، ص135

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
  • ...
  • 11
  • ...
  • 12
  • 13
  • 14
  • ...
  • 15
  • ...
  • 16
  • 17
  • 18
  • ...
  • 26
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

فاطمه زهرا (س) بندر ترکمن

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس